آشتی با خرد جمعی – اخبار آنلاین



حمله ناجوانمردانه دشمن زخمی جدید بر بدن به وجود آورد ، اما بار دیگر نشان داد که زمین در سخت ترین لحظه ها می تواند به پایتخت بزرگ همبستگی ملی اعتماد کند. درست همانطور که مردم ایران از هر طیف و سلیقه ، قدرتمند ، مذهبی و سکولار ، اصلاح طلب و محافظه کار ، منتقد و مهاجر ، در این دیدگاه مهم ، در کنار هم ایستادند و از هویت و صداقت خود دفاع کردند. این تجربه زنده گواهی بر ظرفیت عظیم خرد جمعی و وجدان تاریخی ملت ایران است. امروز نیز ، همان سرمایه انسانی می تواند راه را برای بحران ها ، با تکیه بر گفتگوی نخبگان و روشن کردن نور آینده ، هموار کند.

ایران ما یک کشور معمولی در جغرافیای جهان نیست. این یک تمدن تاریخی است. تاریخی که محدود به سلسله پادشاهان یا جنگهای خونین نیست ، بلکه در ذهن انسان ایرانی به عنوان وجدان تاریخی است. وجدان باستانی هویت ، خاک ، زبان و فرهنگ. بنابراین ، در مواجهه با هرگونه تهدید و آسیب به این سرزمین ، واکنش داخلی ایرانیان ، صرف نظر از وابستگی سیاسی آنها ، ناگزیر فعال می شود.اعتقاد به دفاع از ایران را می توان هم در نیروی وفادار جمهوری اسلامی و هم در زندانیان سیاسی آن مشاهده کرد. هم در اصلاح طلبان و هم در بازیگران چپگرا سکولار. هم در ملحدان و هم در مذهبی مهاجر. این نشانه وجدان تاریخی است که فراتر از شکست های سیاسی روزمره در ایرانیان ناخودآگاه جمعی ما است.

ایران ، در طول تاریخ عالی خود ، بارها مورد حمله ، تحقیر و غارت قرار گرفته است ، اما به زندگی خود ادامه داده است. نه به دلیل مصونیت سیاسی بلکه به دلیل نیروی حیاتی این فرهنگ و این ملت. با این حال ، هر نسلی موظف است از چرخه تلخ آزمایش و خطای تاریخی یاد بگیرد و از این میراث مراقبت کند. بسیاری از ما امروز ، از هر راه تفکر و وضعیت اجتماعی ، اگرچه ما مشکلات و نگرانی ها را تجربه می کنیم ، این احساس مسئولیت و نگرانی نشانه بیداری و علاقه به سرنوشت ایران است. سرزمینی که در آستانه فرصتی جدید برای بازسازی وجدان و تمدن تاریخی قرار دارد. در عین حال ، یک فرصت خوب برای دستگاه حاکم وجود دارد تا با استفاده از ظرفیت های نخبه کشور ، راه را برای تصمیم گیری مؤثر و مؤثر در تصمیم گیری مؤثر و مؤثر هموار کند.

اگرچه چالش های اقتصادی ، اجتماعی و بین المللی ، همراه با برخی از تجزیه ، پیچیدگی هایی را ایجاد کرده اند ، اما این شرایط می تواند به ایجاد یک اجماع نخبه تبدیل شود. اجماعی که با تکیه بر عقلانیت ، راه را برای عبور از بحران ها و باز کردن افق ها هموار می کند. اجماع نخبگان به معنای وحدت نظر قطعی در همه امور نیست. در عوض ، این یک نوع مشاوره جمعی برای کاهش سطح ابهام سیستم تصمیم گیری و بازسازی حداقل مشروعیت گفتگوی ملی و آشتی است. تصمیم گیری در شرایط بحرانی بیش از هر چیزی برای کاهش عدم اطمینان نیاز دارد. همان چیزی که اجماع نخبگان می تواند ارائه دهد.

اما این اجماع نخبگان در چه محور می تواند مبتنی باشد؟ اول ، این استحفظ یکپارچگی ملی باید توسط همه جریانهای فکری ، اعم از حاکمیت و منتقدین در خارج از قدرت ، به عنوان یک خط قرمز مشترک پذیرفته شود. از آنجا که اصل وجود ملی ایران ، مهمتر از همه اختلافات سیاسی ، نقطه مشترک بودن است. دوم ، پذیرش ضرورت اصلاحات در حاکمیت اجتناب ناپذیر است. بازسازی کارآیی تصمیم گیرندگان ، بهبود شفافیت در فرآیندها و تفریح ​​سیستم بازنمایی مردم از مهمترین اقدامات لازم برای انجام است. سوم ، آشتی سیاست خارجی با منافع طولانی مدت ملی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. سیاست خارجی ایران باید با تعریف مجدد واقع گرایانه و آینده نگر کاهش یابد ، سطح فرسایش را کاهش داده و ظرفیت های تأخیر کشور را بازگرداند. بالاخرهبازسازی سرمایه اجتماعی با ترمیم اعتماد عمومی اساس هرگونه راه حل پایدار خواهد بود. بدون گوش دادن به صداهای مختلف و احیای گفتگوی گسترده ملی ، هیچ اصلاحاتی به وجود نیامد.

امروز ، مانند بسیاری از شهروندان خود ، سیستم سیاسی این کشور در یک نقطه بحرانی تاریخ قرار دارد. جایی که نه ایستاده راه حل است و نه کورکورانه حرکت می کند. برای عبور عاقلانه از این مرحله ، یک اتاق تفکر ملی لازم است. نه یک نهاد تشریفات دولتی ، بلکه یک حلقه واقعی و مستقل از جناح های روزمره است که می تواند ایده های جمع را به سمت منافع ملی پایدار سوق دهد. این سیستم می تواند یک بار دیگر عقلانیت جمعی را به یک جریان فعال در مسیر سیاست گذاری در کشور تبدیل کند و جایگاه خود را به عنوان نگهبان هویت طولانی مدت ایران تحکیم کند. ایران – این سرزمین ریشه دار و ظریف – هنوز پر از ایده ها و ظرفیت های نخبه است که می تواند موتور پیشرفت و سرریز باشد. به خصوص اگر عزم شنیدن ، گفتگو و تحول در سطح حاکمیت تقویت شود. آینده هنوز هم می تواند به دنبال روشن تر فردا باشد.

تاریخ شهادت می دهد که هیچ ملتی به قله ثبات و پیشرفت نرسیده است ، مگر با تکیه بر خرد جمعی نخبگان خود. ایرانی ما با سرمایه و هواداران بی پایان خود ، هنوز هم ظرفیت شگفت انگیزی دارد که بار دیگر مشعل امید و ساخت و ساز را بالا ببرد. گفتگو ، تحمل و همدردی می تواند آغاز یک فصل جدید در تاریخ این سرزمین باشد. فصلی که در آن اراده برای شنیدن و پذیرش تنوع ایده ها پایه و اساس بازسازی اعتماد ملی و سعادت است. آینده هنوز هم در تمام فرصت است. کافی است که قطعنامه را به یک نیروی ملی تبدیل کنید.

منبع: روزنامه Etemad

*دکتر. QADR BASTANI TABRIZI نویسنده و معلم علوم ارتباطات اجتماعی

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 8631

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *