به گفته خبرگزاری اخبار آنلاین نقل شده ابناشریفتی ، که در دهه 1980 و 1980 فکر شیعه را به زبان جدید احیا کرد ، نه تنها به شهادت حسین (AS) در حسین می گوید ، بلکه آن را به عنوان بخشی از یک زنجیره تاریخی می بیند که از آدم شروع شده و تا آخرین ناجی ادامه دارد. او زیارت معروف را به “آل -سایلام آل -هالیکی یا وری آدام الله” می داند که کلید درک این رابطه تاریخی است. دیدگاه وی ترکیبی از اسلام گرایی ، فلسفه تاریخ و انتقادات اجتماعی است.
به گفته شرکا ، در طول تاریخ ، همیشه دو جبهه وجود داشته است: جبهه ای که از آدم به ابراهیم ، موسی ، عیسی و محمد ادامه دارد و در کربلا به اوج خود رسیده است و در برابر آن ، ظلم ، فرعون ، نیمرود ، یزید و امروز استعمار ، بهره برداری و بهره برداری. شریف این کتاب را در پاسخ به وضعیتی نوشت که در آن اشورا فقط به عنوان مجموعه ای از مراسم و عزاداری از معنا برخوردار بود.
نقطه شروع کتاب خواندن زیارت وارث است. شرکا با دقت تحلیلی شاعرانه و تاریخی ، این زیارت را لیستی از تاریخ بشر می داند. آدم ، ابراهیم ، موسی ، عیسی ، محمد و علی ؛ و سرانجام حسین همه در یک خط ماموریت قرار دارد. خطی که در آن انسان در برابر ظلم ، استثمار و جهل ایستاده است. از نظر او ، حسین نه تنها وارث نبوت است ، بلکه بار تاریخی همه آرمانهای انسانی است. این دیدگاه ، اشورا را از یک حادثه در تاریخ اسلام به یک قیام جهانی و متعالی ارتقا می بخشد. اشورا ، در این روایت ، فقط صحنه ای برای عزاداری نیست. در عوض ، این صحنه ای برای درک مسئولیت تاریخی انسان در برابر شر است.
شرکا به خوبی می داند که اشورا در یک زمینه اجتماعی خاص اتفاق افتاده است. او یزید را نه تنها یک فرد فاسد ، بلکه نماینده ساختار قدرت فاسد نیز می بیند ، که دین را به وسیله سیاست و سلطه تبدیل کرده است. در این زمینه ، حسین نمایانگر “دین برای مردم” در برابر “دین بر مردم” است. او به شدت از تحریفات اشورا انتقاد می کند. از نظر وی ، جامعه ای که فقط عزاداری و عزاداری می کند جوهر پیام حسین را از دست داده است.
شرکتی شهادت را نتیجه آگاهی می داند ، نه یک سرنوشت کور. حسین به کشتن نرفت. او برای نجات دین رفت و وقتی دید که دین در آستانه مرگ است ، خود را به خاطر بقای خود قربانی کرد. به این معنا ، شهادت حسین یک فاجعه نیست بلکه اوج عقلانیت ایمان است. شهادت شرکا به معنای آگاهانه ترین ، انتخابی ترین و درخشان ترین نوع مرگ است. مرگ که مرز زندگی را مختل می کند و ارزش آن را دو برابر می کند. به این معنا ، “آدم وراث حسین” جلوه ای کامل از “زندگی برای حقیقت” است.
یکی از مفاهیم اساسی در کتاب ، مسئله “امامات” است. شرکا امامات را یک نهاد زنده می داند که پس از پیامبر ، نه تنها تفسیر دین بلکه برای جریان آن در جامعه وظیفه دارد. حسین در این دستگاه روشنفکری یک امام است که نه تنها یک مترجم بلکه حقیقت دین است. و اگر دولت فاسد و ضد مردم باشد ، وظیفه برخورد با آن است. از نظر شرکا ، امام نه تنها اقتدار فقهی بلکه رهبر سیاسی ، اجتماعی و فکری امت است. کسی که مانند حسین مسئولیت تاریخی خود را نسبت به حد شهادت دنبال می کند.
یکی از جملات کلیدی شرکا در این کتاب این است: “حسین بیش از یک نفر است.” این عصاره تفکر او در مورد اشورا است. او می خواهد خواننده از چهره به معنی ، از اشک تا آگاهی و از عزاداری تا شوری برود. در این روایت ، حسین نمادی از همه مظلوم است که به ستمگران رسیده اند. نماد جهانی ، کارآفرینی و فارادینی. به همین دلیل شرکتی اشورا را نه شیعه بلکه برای همه انسانهای آزاد می داند.
در پایان کتاب ، شرکا با لحنی عاطفی و در عین حال رادیکال ، مردم زمان خود را ترغیب می کند که به اشورا بازگردند. او معتقد است که اگر اشورا به درستی درک شود ، هیچ قدرت فاسد نمی تواند حاکم باشد ، هیچ ملتی در نظر نمی گیرد و هیچ ایمانی به وسیله سرکوب نمی شود. این دعوت نهایی شرکتی برای بازگشت به پیام امام است: نه گریه ، بلکه حرکت. نه تنها عزاداری ، بلکه اصلاح نیز.
به طور خلاصه ، پس از ده ها سال نوشتن این کتاب ، حسین وارث آدم هنوز یک کار پر جنب و جوش و پرشور است. نه تنها به دلیل زبان شاعرانه یا تجزیه و تحلیل سخت ، بلکه به این دلیل که اشورا را از حاشیه برمی گرداند. پیام او ساده اما عمیق است: اشورا تکرار است. او هر بار کربلا خود را دارد. هر مرد آزاد ، اشورا خودش. در این کار ، شرکا نشان می دهد که حسین نه تنها برای نجات دین بلکه برای نجات انسان آمده است. و این پیام هنوز هم باید بیش از گذشته را بشنود ، بخواند و عمل کند.
216216
منبع: www.khabaronline.ir