آیا امام های بی گناه هنگام بیمار شدن به پزشک مراجعه کردند؟



نقل از دادن فکر و پایه فرهنگ مبلغین ، مرکز ملی پاسخ به سؤالات مذهبی به سؤال یک سؤال کننده پاسخ داده است ، که می توانید در زیر بخوانید.

سوال:

هنگامی که ائمه های معصوم (صلح بر روی آنها) بیمار شدند و به معالجه نیاز داشتند ، آیا از خود درمانی استفاده کردند یا به پزشک مراجعه کردند؟

پاسخ:

مقدمه

با توجه به تفسیر قرآن ، رسول خدا ، صلح و نعمت های خدا بر او می شود ، و اهل البیت ، صلح بر او خواهد بود ، مانند سایر افراد از نظر خصوصیات جسمی خود ، “بگویید ،” من یک انسان مثل شما هستم “(1) و هرگونه عوارض و شرایط جسمی مانند رشد و رشد بدن ، بیماری ها و غیره .. در بدن و حالت آنها تأثیرگذار بوده است. بنابراین ، امام ها (صلح بر روی آنها) از بیماری هایی مانند سایر افراد رنج می برند ، مگر اینکه این بیماری به گونه ای باشد که باعث ایجاد اختلال در مأموریت و امامات شود ، یا باعث شود دیگران از امام مانند جازام و بیماری های پسی جلوگیری کنند و از این امر انزجار شوند. بشر حال لازم است بدانیم که آیا امام ها (صلح بر روی آنها وجود دارد) در هنگام بیمار شدن به پزشک مراجعه می کردند یا اینکه آیا آنها موارد دیگری مانند خود درمانی ، بهبودی و غیره را به عنوان راهی برای درمان انتخاب کرده اند.

متن اصلی پاسخ

دیدگاه اسلامی از درمان

در اسلام ، با توجه به اصل درمان دستور داده شده ؛ به عنوان رسول خدا ، خداوند او را برکت داده و به او صلح می دهد ، گفت:

“درست است که خدا برای هر درد دارویی قرار داده است.” (2)

یا هنگامی که برخی از اعراب از معالجه خودداری کردند ، پیامبر گفت: “با خدمتگزاران خدا رفتار کنید ، زیرا خدا به جز با تهیه درمان و دارو برای آن درد نمی کند.” (3)

در نتیجه ، طبق دلیل ، فرد مجبور می شود برای دانستن دارو و معالجه به پزشک مراجعه کند.

مواردی که در آن امام ها (صلح بر روی آنها) به پزشک مراجعه نکردند:

امامان (AS) مانند سایر افراد برای معالجه بیماری به درمان نیاز داشتند و طبیعی بود که آنها برای معالجه به پزشکان مراجعه کنند. با این حال ، نقل از های کمی وجود دارد که نشان می دهد ؛ آنها به پزشکان مراجعه می کردند. زیرا:

اولا: بر اساس دلایل کلامی جامد و برخی روایات ، می توان نتیجه گرفت که علم پزشکی منشأ آشکار دارد و برای اولین بار توسط خدا به پیامبران داده می شود. (4) بنابراین ، این معنی ندارد که امام ها (صلح بر روی آنها باشند) باید در هنگام بیماری به پزشکان مراجعه کنند. از مسائل پزشکی ، نمی توان آن را با علم آنها مقایسه کرد. در یک داستان ، یک پزشک هندی به امام صدیق گفت (صلح بر او باشید): “آیا می خواهید من از دانش من چیزی را به شما بیاموزم؟” امام (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: “نه ؛ آنچه من دارم بهتر از آن چیزی است که شما دارید” و علاوه بر این ، وقتی آن پزشک از امام پرسید ، این همه علوم را از کجا به دست آوردید؟ امام گفت: “من آن را از پدرانم برداشتم و آنها آن را از رسول خدا گرفتند ، و او آن را از گابریل گرفت و او آن را از خدا ، پروردگار جهان گرفت.” (5)

ثانیاً: برخی از بیماری ها می توانند با روش های مختلفی درمان شوند و این امکان وجود دارد که AHL al-bayt (صلح بر آنها باشد) روشهای خاصی از درمان را ترجیح می دهد یا روشی را تأیید نمی کند. به عنوان مثال ، امام ها (صلح بر روی آنها) درمانی را که از طریق یک عمل ممنوع انجام می شود ، منع کردند. (6) یا گرمایش یک روش متداول برای درمان بود. امامان (صلح بر روی آنها) این روش را حرام نمی دانستند ، (7) اما توسط آنها تأیید نشده است و آنها روش های دیگری را ترجیح می دهند. مسنجر خدا ، خداوند او را برکت دهد و به او صلح کند ، عدم تمایل خود را نسبت به چنین روش درمانی نشان داد و نسخه های ساده تر را به عنوان یک جایگزین معرفی کرد. (9)

بنابراین ، یکی از دلایلی که Ahl Al-Bayt (AS) گاهی به پزشکان نمی رفت و از خوددرمانی استفاده می کرد ، عدم پذیرش یا اولویت برخی از روشهای درمانی پزشکی بود.

سوم: از برخی روایات و نقل از ها ، می توان فهمید که گاهی اوقات اثرات بیماری یا آسیب بر اجساد بیگناهان ، صلح بر آنها خواهد بود ، به طرز معجزه آسایی و به سرعت بهبود می یابد. همانطور که در نبرد خیبر ، هنگامی که امیر الممینین ، صلح بر او خواهد بود ، درد چشم شدید داشت ، پیامبر ، صلح و نعمت های خدا بر او خواهد بود ، چشمانش را لمس کرد و بزاق برکت خود را بر چشمانش مالید. سپس او برای آنها دعا کرد: “خدا ، علی را از گرما و سرما محافظت کنید!” با دعای رسول خدا ، صلح بر او ، درد در چشمان امیر الممینین ، صلح بر او بود ، درمان شد و تا پایان عمر از درد چشم رنج نمی برد. (10) همچنین ، در روایتی از امام باکر ، صلح بر او بیان شده است: “علی در روز اوود شصت زخم گرفت و افراد اطراف او به شدت و شدید زخمی شدند.” آنها از زندگی خود ترسیدند. در این زمان ، پیامبر به دیدار او آمد و دست خود را بر روی آن مالید و گفت: مردی که این فاجعه را در راه خدا متحمل می شود بهانه می شود و زخم که پیامبر دست خود را مالش داد ، بهبود یافت. “(11)

در نقل از دیگری ، ابوال دونیائی معما از امیر الممینین روایت می کند ، صلح بر او خواهد بود: “من بیست و پنج زخم در نبرد خیبر دریافت کردم و وقتی او زخمهای من را دید ، به پیامبر آمدم ، او گریه کرد و گرفت اشک از چشمان او و آنها را بر روی زخمهایم مالید و من بلافاصله تسکین یافتم. ” (12)) شاید به همین دلیل در میان بسیاری از اخبار که تصاویر رسول خدا را توصیف می کند ، صلح بر او و امیر الممینین ، صلح بر او خواهد بود ، جراحات وارده به چهره آنها نشان داده نشده است

مواردی که در آن امام ها (صلح بر روی آنها وجود دارد) به پزشک مراجعه می کردند:

امام (ع) بعضی اوقات از بیماری رنج می برد که آنها قدرت درمان خود را ندارند ، به عنوان مثال ، هنگامی که امیر الممینین (AS) به دلیل ضربه ای از ابن مولجام بیمار بود. یک پزشک به نام آتیر بن عمر به رختخواب خود آمد و شروع به درمان پیامبر کرد. براساس نقل ازی که به نقل از آناس بن مالیک ، شخصی به نام ابو طیبه پیامبر (صلح بر او). (14) در بعضی از احادیث ، امام رضا (صلح بر او) یا امام حسن عسکری (صلح بر او خواهد بود) (16) از آرایشگاه های ماهر برای حجامت کمک کرد.

همچنین ، در روایتی از امام باکر ، صلح بر او خواهد بود ، بیان شده است: “علی در روز اوود شصت زخم دریافت کرد ، و پیامبر دستور داد ام سلیم و ام آتیا را با او رفتار کنند.” آنها گفتند: ای رسول خدا! ما با هر قسمت از بدن او رفتار می کنیم ، بخش دیگری از بدن او باز می شود و ما از صدمات زیادی و شدید در زندگی وی می ترسیم. “(17)

یا در نقل ازی ، هنگامی که چهره پیامبر در نبرد اوهود زخمی شد ، حضرت زاهرا یک تشک را سوزاند و خاکستر خود را بر روی زخم های پدرش قرار داد. (18)

از این نقل از ها می توان نتیجه گرفت که هیچ گونه ممنوعیتی برای معصومین برای کمک به پزشکان یا دیگران برای معالجه وجود ندارد.

نتیجه

از همه سنت ها فهمیده می شود که امام ها (صلح بر آنها) برای مشورت با پزشک آن را یک موضوع منطقی می دانستند. اما به دلیل این واقعیت که خودشان در مورد روشهای درمانی دانش داشتند یا به دلیل اینکه از طریق موارد غیرمعمول بهبود می یابند ، کمتر به پزشکان مراجعه می کردند. با این حال ، در نقل از های تاریخی و برخی از احادیث ، نمونه هایی وجود دارد که نشان می دهد که امام ها (صلح بر روی آنها) گاهی اوقات از پزشکان یا دیگران برای معالجه کمک می کردند.

پائین

1. سوره Kahf 18 ، آیه 110.

2. Majlisi ، محمد باکر ، Bihar Al-Anwar Al-Jameeh Lederer Akhbar Al-Imam Al-Athar ، Tehran ، Islamia ، چاپ دوم ، 1363 ، جلد. 59 ، ص. 76

3. Majlisi ، محمد باکر ، Bihar Al-Anwar Al-Jameeh Lederer Akhbar Al-Imam Ah-Athar ، Tehran ، Islamia ، چاپ دوم ، 1363 ، جلد. 59 ، ص. 76

4. Cf Sadouq ، ابن بابوی ، ایمان امام ها ، کنگره شیخ موفید ، قوم ، چاپ دوم ، 1414 AH ، صص 115-116 ، و محمد ، محمد بن نون ، تاههه الیتقاد ، کنگره شیخ موفید ، QOM ، چاپ دوم ، 1413 آه. ص 144.

5. Sadouq ، ابن Babouyeh ، Al-Khasal ، انتشارات Jamia Modaresin ، QOM ، چاپ اول ، 1362 ، جلد. 2 ، ص. 512

6. Majlisi ، محمد باکر ، Bihar Al-Anwar Al-Jameeh Lederer Akhbar Al-amam Ah-Athar ، Tehran ، Islamia ، چاپ دوم ، 1363 ، جلد. 59 ، ص. 76

7. Majlesi ، محمد باکر ، Bihar Al-Anwar Al-Jameeh Leder Akbar Al-Imam Al-Athar ، Tehran ، Islamia ، چاپ دوم ، 1363 ، جلد. 59 ، ص. 64

8. مغوری ، نومن بن محمد ، دویم الاسلام ، دایم الاسلام ، محاغه فییزی ، انتشارات انتشارات انستیتوی علی ، آصیف ، قوم ، چاپ دوم ، 1385 آه ، جلد 2 ، ص .146.

9. مگریبی ، نومن بن محمد ، داعیم الاسلام ، داعیم الاسلام ، محاغه فییزی ، آصف ، قوم ، انتشارات موسسه الاال-بیت ، چاپ دوم ، 1385 آه ، جلد. 2 ، ص. 143

10. تابری ، محمد بن جیر ، تارخ الانهوم و الملوک ، بیروت ، انتشارات دارال ترت ، چاپ دوم ، 1387 آه ، جلد 3 ، ص .12.

11. Tabarsi ، Fazl Bin Hasan ، Majma Al-Bayan Fi Tafsir Al-Qur’an ، Beirut ، انتشارات موسسه Alami برای مطبوعات ، چاپ اول ، 1415 AH-1995 AD ، VOL. 2 ، ص. 852

12. صدوق ، ابن بابوئی ، محمد بن علی ، کامال الدین و تامام النایمه ، تهران ، انتشارات اسلام ، چاپ دوم ، 1395 آه ، جلد. 2 ، ص. 541

13. ابو الجیلسفانی ، مقتیل البلبیین ، بیروت ، انتشارات دار المرفا ، بتا ، ص .51

14. Asqlani ، احمد بن علی بن حاجار ، السبه فی تامی الی سحابا ، محمدق آدل احمد عبد المات و علی محمد ماواد ، بیروت ، دار الكیتاب اللامیه ، نسخه اول ، نسخه اول ، 1415 آه ، جلد ، جلد ، جلد. .7 ، ص .196

15. Sadouq ، ابن بابوئی ، ایون اختر الرززا ، صلح بر او ، تهران ، نش جهان ، چاپ اول ، 1378 آه ، جلد. 2 ، ص. 227

16. راوندی ، قطب الدین سعید بن عبدالله ، الخاراج و الجراحی ، قوم ، انتشارات مدرسه امام المهدی ، چاپ اول ، 1409 آه ، جلد 1 ، صص244-422

17. تابری ، فاضل بن حسن ، ماژما البیان فی تافسیر القوران ، بیروت ، انتشارات موسسه علمی مطبوعات ، چاپ اول ، 1415 AH-1995 میلادی ، جلد. 2 ، ص. 852

18. Waqidi ، محمد بن عمر ، العغازی ، بیروت ، انتشارات علمی ، چاپ سوم ، 1409 AH ، جلد 1 ، ص .250.



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7245

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *