آیا فقه اجازه فیلتر می دهد؟


نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان ابعاد فقهی فیلترینگ از دیدگاه کاظم قاضی زاده حجت الاسلام والمسلمین . مدرس درس خارج حوزه و رئیس مؤسسه فیهام در گفت وگو با ایکنا توضیح داد.

آیا فقه اجازه فیلتر می دهد؟

خلاصه مهم ترین اظهارات این روحانی را در ادامه می خوانید:

  • دو بحث جداگانه باید در مورد فیلترینگ مطرح شود. یکی تبیین ماهیت فیلترینگ در دنیای جدید و تأثیر آن در عرصه های اخلاقی و سیاسی و دیگری حکم فیلترینگ توسط حکومت و نهادهای حاکمیتی. در قسمت اول باید گفت که فیلتر به معنای فیلتر کردن است و فیلترینگ به معنای جلوگیری از دسترسی کاربران اینترنتی به محتوای خاص یا جلوگیری از استفاده کاربران از پلتفرم های خاص است.
  • اینکه انسان برای خودش فیلترهایی داشته باشد تا چیزی وارد عقل و چشم و گوشش نشود، خوب است، زیرا انسان نباید چیزی بشنود و ببیند و به ذهنش راه دهد. این دستور شرع است و تقوا نوعی فیلتر درونی انسان است. اما دیگری شخص را از دیدن و شنیدن چیزها منع می کند و شخص را از رفتن به برخی مکان ها منع می کند که در واقع فیلتر فیزیکی در فضای واقعی است یا استفاده از برخی بسترها و ابزارهای فضای مجازی و برخی از صفحات ممنوعه و برخی سایت ها از دسترس خارج شدن موضوعی است که در فقه جای بحث دارد.
  • واقعیت دنیای امروز این است که دسترسی به اینترنت برای انسان حیاتی است. برخی در این فضا فعالیت های اقتصادی، فرهنگی، علمی و… انجام می دهند. اگر به عده ای گفته شود که بین دو چیز حق انتخاب دارید، یکی این است که شما را زندانی می کنیم و دسترسی فیزیکی شما به بیرون قطع می شود یا اینکه خارج از زندان خواهید بود اما به فضای مجازی دسترسی ندارید. محدودیت تردد را ترجیح می دهند تا در اگر فضای مجازی محدود نباشد، این نشان می دهد که نباید به فیلترینگ به عنوان محدودیت مصلحتی نگاه کنیم، بلکه تضاد جدی بین منافع کاربران و دولت وجود دارد.
    در این موارد، ما حق نداریم به خاطر منافع عمومی، منافع جدی زندگی خصوصی کاربران را به خطر بیندازیم. امروزه فیلترینگ اثر واقعی خود را از دست داده و فقط باعث دردسر و هزینه بیشتر برای کاربران شده است. طبق آمارهای غیررسمی تنها 10 تا 20 درصد افراد از بسترها و فضاهای فیلتر شده محروم هستند و مابقی با فیلترشکن که اکثراً پلتفرم های محدود و ممنوعه است می توانند به محتوای مورد نظر خود دسترسی پیدا کنند و تنها تعداد کمی از افراد نمی توانند به این فضاها دسترسی داشته باشند. .
  • بنابراین در عمل نتیجه فیلترینگ، گسترش بازار فروش فیلترشکن است و مصلحت اجتماعی که از سوی برخی قضات و مسئولان تشخیص داده شده است، نه تنها به اهداف مورد نظر فیلترینگ نرسیده، بلکه به دلیل قوی بودن فیلترشکن ها، دسترسی به فضاهایی که محتوای غیراخلاقی را تبلیغ می کنند نیز برای برخی تسهیل می شود. شاید میزان استفاده نوجوانان و جوانان پسر و پسر بیشتر شده باشد.
  • با توجه به این نکاتی که در مبحث فیلترینگ مطرح می شود، باید در دو سطح در این باره صحبت کرد. اولاً آیا اصل اولیه فقه مبتنی بر جواز است یا حرمت؟ در مواردی که چندین ارائه دهنده خدمات اینترنتی می توانند توسط شهروندان خریداری شوند، مانند شخصی که می تواند از چندین فروشگاه سکس بخرد. یک فروشگاه می تواند شرایطی را برای مشتریان تعیین کند یا رابطه جنسی را با استفاده خاص بفروشد. از این حیث، محدودیتی برای دولت برای فروش اینترنت منعی ندارد زیرا خریدار می تواند با این شرایط چنین اینترنت را خریداری کند، اما زمانی که اینترنت یک امر جهانی و بین المللی باشد و منحصراً در اختیار کاربران باشد. دولت و دولت و مردم می توانند انتخاب کنند هیچ گزینه دیگری برای دسترسی به محتوای فضای مجازی وجود ندارد. محدودیت در اصل اول ممنوع و جایز نیست. زیرا ایجاد محدودیت در استفاده از کاربران، تداخل در حریم خصوصی آنها و ایجاد محدودیت در زندگی شهروندان است و اصل بر این است که همه چیز برای انسان حلال است مگر اینکه دلیلی برای رعایت آن وجود داشته باشد و دلیلی نداریم که شخص دیگری بیاید. استفاده از شهروندان فضای مجازی محدودیت ایجاد می کند.
  • همچنین با توجه به واقعیت های موجود، محدودیت اینترنت نوعی آسیب رساندن به شهروندان تلقی می شود و این آسیب در شرع اسلامی حرام است، حتی ممکن است گفته شود ارسال پارازیت در فضای مجازی یا کاهش عمدی استفاده از اینترنت برای شهروندان مصداق آسیب هستند و در شرع محترم است.
  • تنها چیزی که باقی می ماند این است که اگر کسی بگوید استفاده بدون فیلتر شهروندان از اینترنت باعث سقوط اخلاقی جامعه و شهروندان می شود، در این صورت دولت دچار تعارض می شود. یعنی یک طرف تعارض حفظ حقوق شهروندان در استفاده از اینترنت است و طرف دیگر تعارض حفظ فضای اخلاقی جامعه یا حفظ حاکمیت یا جلوگیری از فروپاشی حکومت است. در این صورت آیا محدودیت توری جایز است؟ در اینجا چون بحث تعارض مطرح می شود، در تعارض طبق قواعد اولیه باید به ملاک های مهم توجه کرد و توجه به معیارهای مهم موجب ترجیح یکی بر دیگری می شود. اما به نظر می رسد در موارد کلی اگرچه عدم فیلترینگ منجر به استفاده مختصر از سایت های غیراخلاقی می شود و شاید برخی از کاربران به فضای فیلم های غیراخلاقی دسترسی پیدا کنند، اما به سادگی نمی توان اینترنت را برای همیشه و برای همه مسدود و فیلتر کرد. مردم، به طوری که برخی افراد محدود نیستند. جامعه وارد چنین صفحاتی می شود.
  • می توان گفت با توجه به پیشرفت در کنترل فضای اینترنت، دولت می تواند استفاده از اینترنت در سایت های غیراخلاقی را از بقیه جدا کند تا کسانی که قصد استفاده نادرست از آن را دارند محدود شوند و حتی ممکن است این امر اجباری باشد. اما برای مسدود کردن اینترنت برای همه. به دلیل عده محدودی که استفاده غیراخلاقی دارند جایز نیست و مهم ترین ملاک رعایت حقوق اکثریت جامعه است.
  • اما بیشترین مورد بحث در این زمینه و همانطور که می دانیم فیلترینگ در کشور حفظ نظام سیاسی و جلوگیری از کارشکنی مخالفان نظام و جلوگیری از فروپاشی حکومت به دلیل شایعه پراکنی نیروهاست. مخالفت با دولت در اینجا دو نکته قابل ذکر است؛ اولاً کشورهای مختلف دنیا از اینترنت استفاده می کنند و در اکثر این کشورها بحث محدودیت اینترنت برای حفظ نظام سیاسی مطرح نیست، زیرا در اکثر کشورها دولت این امکان را ندارد. مخالفت های جدی با خواسته های مردم است و مردم انگیزه ای برای استفاده از اینترنت در بیان نظرات خود ندارند. آنها مخالفت با دولت را نمی بینند.
  • اگر دولت به مخالفان اجازه دهد که نظرات خود را بیان کنند و به ایرادات خود به صورت منطقی پاسخ دهند و رسماً به آنها اجازه تجمع و جلسات و احزاب و رسانه های رسمی را بدهد، در این صورت هیچ انگیزه ای برای هیچ گروه و فردی برای انجام غیرقانونی وجود نخواهد داشت. فعالیت ها و احتمالا استفاده از اینترنت به عنوان ابزار. آنها به دولت اعتراض نخواهند کرد. بنابراین باید مشکل را جای دیگری حل کنیم چرا که در برخی سال‌ها نیازی به فیلتر کردن اینترنت و حتی فیلتر کردن پلتفرم‌های خارج از کشور نبود و مردم از بسترهایی مانند وایبر، تلگرام و اینستاگرام برای انجام زندگی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود استفاده می‌کردند. و اینها هیچ کدام به معنای مبارزه با حکومت تلقی نمی شد.
  • بنابراین به نظر می رسد باید تعارض استفاده مردم از اینترنت و فروپاشی حاکمیت یا ایجاد چالش برای حاکمیت را منتفی دانست و با جلب رضایت مردم از حاکمیت و عدم تصویب قوانینی که اکثر مردم مخالف آن هستند، محقق می شود. و داشتن حکومت مردمی



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7224

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *