احمد فاردید و جنگ آخرالزمان در جهان فعلی



با سلام به تماشاگران و کسانی که سخنرانی من را می شنوند ، من سخنرانی خود را شروع می کنم و دوستان عزیز را ستایش می کنم که پس از مرگ دکتر Fardid ، هر سال در Majlis بزرگداشت می شوند.
دکتر فاردید درک عمیقی از فلسفه داشت. اما از آنجا که او در مورد نظر خود توضیح نداد ، بسیاری از مخاطبان مطالب وی را با دقت پیدا نکردند و نتوانستند به درستی بر او حکومت کنند. برخی نیز یکی از فلسفه های وی را با اظهارنظرهای خود در مورد امور عادی و هر روز زندگی پیدا کرده اند و به او رسیده اند ، بلکه خصومت نیز هستند. برخی از افراد و برخی از دانشجویان آنها که به دنبال دفاع هستند ، به گروهی از Fardidi-Hydegari نسبت داده شده اند.
فلسفه فرصتی برای بحث است ؛ اما وقتی صحبت از خصومت ، کراهت و کراهت می شود ، فلسفه جایی ندارد. فلسفه موضع دوستی است و دوستی بخشی از نام فلسفه است و از آنجا که فلسفه عشق خرد و دانش است ، نادان با آن جالب نیست.
البته قرار گرفتن در معرض خصمانه با فلسفه رسم جدیدی نیست! در آتن ، جایی که خانه فلسفه و شهر شعر و اندیشه ، سقراط را کشتند ، که به گفته افلاطون ، هیچ دانش در زمان خود نداشت! در سرزمین ما ، آنها همچنین سوء استفاده و فلسفه را دیدند و سوهراواردی کشته شد! جرم فلسفه این است که نادانی و جهل و غرور را در معرض دید قرار می دهد و دستیابی به آن طبیعی است. من نمی دانم که دکتر Fardid زنده است ، چه می شد و شما درباره زمان و وضعیت فعلی جهان و ایران چه فکر می کنید. مطمئناً اصول اساسی نظر خود را حفظ می کرد. اما از آنجا که او با زمان و تاریخ آشنا بود ، نتوانست از تحول جهان غافل شود!
از جمله نکاتی که در این خانه مورد بحث قرار گرفته است ، جنگ ها ، قتل ها و ویرانی های آخرالزمانی است. چرا جنگهای آخرالزمانی؟ اگر جنگ ها در زمان ما آخرالزمانی هستند ، آیا چیزها و چیزها به وجود ما وابسته هستند؟
به نظر می رسد اگر جنگ یک جنگ آخرالزمانی است ، باید بررسی کرد که انسان های آخرالزمانی چیست و چه مشکلات و مشکلات را دارد. اما از آنجا که ماجلیس موضوع جنگهای آخرالزمانی است ، مجبور خواهم شد به آن برگردم!
معنی جنگ های آخرالزمانی چیست؟ تفاوت بین این جنگ ها چیست و ویژگی خاص آنها چیست؟ در جنگ آخرالزمانی ، مانند گذشته ، جنگ سربازان و مبارزات انتخاباتی برای کشور نیست! بلکه جنگ اطلاعات و تکنیک است. این همچنین فرمان هوش مصنوعی است.
البته وقتی در مورد شرایط جنگ صحبت می کنیم ، نمی توانیم از شر آن خلاص شویم! اما تفریحی که اکنون در بسیاری از جنگ ها وجود دارد ، تفریحی است که شاید کمتر به اراده قدرت نسبت داده شود و بیشتر از توهم قدرت است!
به هر حال ، زمان ما ، همانطور که برخی از فیلسوفان معاصر گفته اند ، زمان نفرت و خصومت است! شخصی مانند کارل اشمیت حتی گفته است که سیاست شناخت دشمن و مرزهای خصومت و دوستی است! در چنین زمانی ، اجتناب از جنگ یک کار بسیار دشوار است. اما همانطور که گفته شد ، جنگ یک جنگ اطلاعاتی است. قدرت های جهانی قدرت خود را با تأثیر اطلاعات و اطلاعات حفظ و به کار می گیرند. اگر دو یا چند کشور با یکدیگر خصمانه باشند ، تأثیر اطلاعات می تواند مهمترین و مؤثرترین عامل در پیروزی یا عدم موفقیت آنها باشد.
توصیف دیگر جنگهای زمان ما که آن را عجیب می کند این است که قصد آن نابودی بیش از فتح و پیروزی است! ممکن است کسانی که وقت نفرت را در نظر گرفته اند ، تصور شود که دشمنان از یکدیگر راضی نیستند ، اما این مزایا از نابودی دشمن را دارند.
ما می دانیم که تاریخ مدرنیته با طراحی ذهنیت و ظهور اراده به قدرت سازگار بوده و به یک تغییر کلی در زندگی و زندگی همه مردم جهان تبدیل شده است. اما اکنون این خودکشی دیگر قدرت سابق نیست. وقتی گفتند: “انسان مرده است!” معنای مرگ ذهنیت و اراده به قدرت!
همانطور که گفته شد ، اکنون تقسیمات و سربازان دیگر در حال جنگ نیستند ، بلکه جنگ ، جنگ اطلاعات ، تکنیک و هوش مصنوعی هستند. بنابراین نیازی به خرد نیست! هوش مصنوعی به یک مرد خردمند تبدیل شده است و انتظار می رود کار خود را انجام دهد! ظاهرا ، اوضاع هنوز به گونه ای است که می خواهد هوش مصنوعی را موفق کند!
آنها می گویند و می گویند که هیچ موجودی نمی تواند آن را مصنوعی تر کند! اکنون هیچ کس در تلاش نیست یک موجود عالی را بسازد ، اما یکی بدون دانستن و یادآوری آن برای جانشین ترس و ناتوانی امور!
من از شما برای صبر و حوصله ای که گفتید تشکر می کنم و به روان دکتر Fardid سلام می کنید.



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 10311