
گروه فکری: مهندس پیجمن جزی در حال حاضر ، یکی از فعالان صنعت ساخت و ساز کشور و رئیس صنعت ساختمان. او در مقاله ای در نامه ویژه نوروز است شرق این پست بر اعتماد به اقتصاد این کشور به “توسعه دهندگان” تأکید کرده است. جوزی معتقد است که اقتصاد ایران به دلیل عوامل مختلف از جمله وابستگی به نفت ، ضعف مدیریت دولت ، تحریم ها و فساد در وضعیت سختی قرار دارد. با این حال ، نویسنده می نویسد که با اصلاح سیستم مدیریت ، حمایت از بخش خصوصی تخصصی و کارآمد و اتخاذ اقدامات مناسب ، وضعیت بحران می تواند به سمت رشد و توسعه پایدار حرکت کند. وی بر این موارد تأکید می کند: “ما وارد عصر جدید اعتماد متقابل بین دولت و بخش خصوصی می شویم ، که اجتناب ناپذیر نیست ، اما اجباری نیست. با این حال ، این اجبار اگر به درستی انجام شود ، شادی برای کشور خواهد بود.” سیستم حاکمیتی اکنون بیشتر از هر زمان دیگری وابسته به اقتصاد خصوصی و سرمایه گذار است ، و آنها دارایی تخصصی و دارایی هستند که به ما کمک می کنند تا سرمایه گذاران واجد شرایط خود را به ما کمک کنند. وی در چهار مرحله تأکید می کند ، که در مرحله اول معتقد است: “سیستم اقتصادی کشور باید به طور قانونی تعریف و شناسایی و شناسایی مرزهای سایر نهادها با توسعه دهندگان باشد:”
****
وضعیت اقتصادی کشور در حال فرود است ، و ضعف مدیریت اقتصاد کاملاً متعلق به دولت و فاصله از بخش خصوصی خصوصی و تخصصی به همراه دیپلماسی اقتصادی ضعیف ، اوضاع را به جایی رسانده است که نقاط ضعف و مضرات مشهود است. اگرچه در بعضی از نقاط ما به یک بحران رسیده ایم ، به طور کلی ، من وضعیت کلی اقتصاد کشور را به عنوان بحران توصیف نمی کنم ، و معتقدم که با اصلاح سیستم مدیریت کشور ، می توان آن را از یک برنامه میان مدت و برای برخی شرایط با برنامه ریزی طولانی مدت حذف کرد. یک مسئله پیچیده مانند اقتصاد نیاز به ظاهری چند وجهی دارد. ما ممکن است به برخی اقدامات اساسی مانند مبارزه جدی با فساد ، تنوع اقتصاد و فاصله از وابستگی نفت ، پشتیبانی هدفمند از تولید ملی بدون تحمیل مردم ، کنترل تورم ، افزایش جذابیت سرمایه و دیپلماسی اقتصادی نیاز داشته باشیم. من به عنوان یک توسعه دهنده و سازنده ، سعی می کنم با تخصص خودم و از منظر یک سرمایه گذار و سازنده به موضوع نگاه کنم.
متأسفانه ، در سالهای اخیر و پس از انقلاب اسلامی ، نگاه به سرمایه و سرمایه گذار به شدت منفی شده است. شعار مرگ بر روی سرمایه داری استبداد رئیس شعارها و امنیت و سرمایه گذاری در کشور و دیدگاههای سوسیالیستی شد
و صرفاً کمونیست در برنامه ریزی Taropod ریشه دارد. دولت درآمدهای بالایی ارز خارجی را در آغوش گرفت و ماه عسل آغاز شد. اما دوره ماه عسل زود به پایان رسید. این جنگ به ایران تحمیل شد و زنجیرهای حیرت انگیز جنگ باعث شد دلار خالی و خالی شود. در کنار آن ، تحریم ها اقتصاد ایران را سایه زد و اوضاع را بدتر کرد.
اما یک سالن امید وجود داشت. اعتماد به نفت هنوز در جهان زیاد بود و قیمت نفت بر اقتصاد ایالات متحده و اروپا تأثیر داشت. تهدید عدم انتشار روغن هنوز هم قابل توجه بود و نفت ایران دنیای معتبری داشت. بنابراین منبع خشک نبود. اما اوضاع نیز به آرامی در حال تغییر بود. هر دو وابستگی جهانی به نفت رو به کاهش بود و نفت ایران جایگزین سایر رقبا شد. شاید بگوییم که به جایی رسیده است که امروز ایران در حال حراج بشکه های نفتی است و هرکسی که نفت ایران را خریداری می کند ، یک کشور دوستانه و متحد است.
در اوایل دهه 1980 و بیشتر از همه رهبری عالی ، این وضعیت کاملاً از اوضاع آگاه بود و دریافت که اقتصاد این کشور باید به بخش خصوصی تکیه کند و جهت گیری مدیریت اقتصادی تغییر کرده است. بنابراین ، سیاست های ماده 4 قانون اساسی برای تمدید به بخش خصوصی ابلاغ شد. از آن دهه به بعد ، شعار حمایت از بخش خصوصی و برخورد با چیزها در مورد آن صحبت شده است. اما نتیجه توسعه محافظه کاران بود و دوره جدید گرفتن شروع شد. به بهانه خصوصی سازی اموال ملی (بخوانید اموال مردم) ، آن را به چشم چشمان واگذار کرد و پس از مدتی ، تظاهرات کارگران با بسته شدن ، اخراج ، فروش املاک و غیره آغاز شد. بدیهی است ، وام و اجاره بخشی از محفوظ است ، از نظر مالی قادر به مدیریت سود کارخانه یا شرکت اقتصادی که به دست آورده یا از کسب سود با کارهای قریب الوقوع درآمد ندارد. بنابراین مشکلات دو برابر شد.
من از گذشته عبور می کنم. به نظر من ، ما در حال ورود به عصر جدید اعتماد متقابل بین دولت و بخش خصوصی هستیم که خارج از قدرت نیست بلکه برای اجبار است. با این حال ، اگر این کار به درستی انجام شود ، این اجبار برای کشور خوشبختی خواهد بود. اکنون ، سیستم حاکمیت بیش از گذشته به بخش خصوصی و اقتصاد سرمایه گذار وابسته است و آنها سرمایه گذاران تخصصی و واجد شرایط هستند که مایل به کمک به ایران زیبای ما هستند.
اما در مرحله اول ، سیستم اقتصادی کشور باید به طور قانونی انحراف را تعریف و شناسایی کند و مرز سایر نهادها را با توسعه دهندگان واریز کند. واقعیت این است که در شرایط فعلی ، به دلیل عدم تعریف واضح از توسعه دهنده دولت ، پیمانکاران در حال مذاکره با پیمانکاران هستند و پیمانکار اولین قدم برای دریافت وام و زمین و منافع فوری است و پاسخگو به شکست پروژه نیست. توسعه دهنده واقعی ، که سالها در جهان به رسمیت شناخته شده است ، توانایی برنامه ریزی را دارد. دوم قادر به اجرای آن است. سوم ، او از نظر مالی قادر است و چهارم قادر به پذیرش ریسک مالی و عدم موفقیت پروژه است.
ما در شرایطی قرار داریم که همه در مورد بخش خصوصی صحبت می کنند. همه اعتقاد دارند که بخش خصوصی توانایی پیشبرد کار را دارد و اقتصاد باید از اتاق های دولت و موسسات حفاظت آزاد شود و به بخش خصوصی منتقل شود. اما در حال حاضر ، همه چیز به اندازه فرش قرمز است. ما باید این مرحله را به سرعت طی کنیم و به روند کار برسیم. زمان به تعارف می رسد و وقتی فرصتی نداریم. بنابراین من فکر می کنم ما باید فرصت ها را درک کنیم و ابتدا اولویت ها را تعیین کنیم. افزایش انرژی امروز به پاشنه آشیل کشور تبدیل شده است. ما باید با همکاری بخش خصوصی و قدرت داخلی این مشکل عظیم را به سرعت حل کنیم. از آنجا که مسئله اختلال در انرژی می تواند به سرعت اقتصاد کشور را به خود جلب کند و صنایع دیگر از جمله صنعت ساختمان را به خود جلب کند. سرمایه گذاری در انرژی های تجدید پذیر باید با همکاری بخش خصوصی و سرمایه گذاران و توسعه دهندگان واقعی ، انرژی مورد نیاز صنایع و فعالیتهای تولیدی آنها از تولید تا چیزهای دیگر و انتظار برای دولت را تسریع کند. زیرا دولت نه می خواهد و نه می تواند این انرژی را تأمین کند.
ثانیا ، باید سرمایه و امنیت سرمایه گذار ارائه شود و دیدگاه سرمایه داری با پول دیگران تغییر کرده است. متأسفانه ، یک شبه ، راه 100 ساله برای دنبال کردن رگهای چپگرا و چپگرایان اقتصادی ، در برخی ذهن ، از نگاه به سرمایه و سرمایه گذار غفلت کرده است. این دیدگاه مستلزم توضیح قوانین پشتیبانی کوتاه مدت و تغییر رویکرد فرهنگی طولانی مدت است. سرمایه گذار نباید احساس کند که وی به سادگی برای دوره انتقال به او گسترش می یابد و پس از عبور از گردن ، به روشی متفاوت تحت درمان قرار می گیرد.
در مرحله سوم ، با نگاهی به مرحله دوم دولت باید بدن سنگین خود را روشن کند ، تا اشتغال و گردش جامعه را به فعالیت های بخش خصوصی واگذار کند و فقط از یک بدنه متخصص استفاده کند. من بارها و بارها در نوشته ها و اظهارات خود گفته ام ، به عنوان مثال ، شهرداری در حال حاضر هزینه های سنگینی را به ویژه برای صدور مجوز تحمیل می کند ، اما این درآمدها عمدتاً هزینه نیروی انسانی و بدن سنگین به جای تهران است.
در مرحله چهارم دولت ، موظف است منابع انسانی قدرتمند را آموزش دهد. این آموزش منابع انسانی یکی از نیازهای جدی امروز ایران است. در همین راستا ، از ایجاد شرایط در فضای باز و مطلوب باید جلوگیری شود و شرایطی را برای فارغ التحصیلان خارج از کشور برای بازگشت به ایران ایجاد کند. بنابراین ما باید بپذیریم و معتقدیم که بخش خصوصی می تواند نیروی محرکه اقتصاد ایران باشد. دولت باید با حمایت از بخش خصوصی و با از بین بردن موانع ساختاری ، شرایط مناسب را برای این بخش فراهم کند و با تقویت زیرساخت های اقتصاد با مشارکت در بخش خصوصی ، شفافیت مالی ، برخورد جدی با فساد اقتصادی و ایجاد اعتماد ، بخش خصوصی نقش بخش خصوصی را در اقتصاد تقویت کرده است تا ایران زیبا و گسترده ما گام کند.
216216
منبع: www.khabaronline.ir