
به نقل از خبرگزاری اخبار آنلاین، رضا خجسته رحیمی، دکتر سرمقاله اندیشه پویا در شماره 93 به موانع توسعه کشور از اول انقلاب تا کنون اشاره شد و موانع توسعه به چه فجایع منجر شده است. این یادداشت زیر را بررسی کنید:
***
در خبرها آمده بود که مریم فربودی، اقتصاددان جوان ایرانی که از دانشگاه صنعتی شریف فارغ التحصیل شده و اکنون استاد دانشگاه MIT است، برنده جایزه مهم پژوهشی بین المللی در اقتصاد شده است. نخبگان ایرانی هم مانند فربودی کم نیستند که وطن خود را ترک کنند یا اگر در کشورشان بمانند هرگز از درهای گزینش نمی گذرند. با شروع انتصابات در دولت، صحبت از گرایش های جناحی مدیران منتخب و تمرکز و شدت اصلاح طلبی یا اصولگرایی در سمت های آنها به گوش می رسید. انتقاداتی وارد شد که چرا برخی از گزینه های منصوب به اندازه کافی اصلاح طلب نبودند یا اصولگرا بودند. اما مهمتر از شناسنامه مدیران اصلاح طلب یا اصولگرا، ساختار گزینش در کشور است، ساختاری که پس از انقلاب فرهنگی سال 59 نهادینه شده و پیشاپیش دست و پای سیاست گذار را در تصمیم گیری و استفاده از نخبگان بسیاری در خارج می بندد. ساختار؛ و همواره بخش قابل توجهی از سرمایه های علمی و اجرایی کشور را از دایره بسته برگزیدگان خارج می کند.
ما هضم ساختار حکومتی خود را به حدی ضعیف کردهایم که نه تنها قادر به جذب و هضم نخبگان و مشاوران سایر ملیتها – همانطور که مسعود پزشکان عادی خود را میشناسد – نیست، بلکه بخش قابل توجهی از مردم کشورش را نیز مییابد. خلاف ذائقه او و غیر قابل هضم باشد. چیزی جز اعتماد عمومی و انعکاس افکار عمومی نباید دستبند و دستبند یک سیاستمدار در انتخاب همکارانش باشد، اما با دستبند و دستبند قانونی و شبه قانونی، مکتوب و نانوشته، با گزینش و پرس و جوهای پیچیده و تودرتو انتخاب می کنیم. بهترین کارشناسان برای توسعه کشور، بر اساس عقل سلیم و نه مبتنی بر ایدئولوژی را به خواسته ای محال و حرام تبدیل کرده ایم. و با این امتناع، راه را برای تصور آینده ای متفاوت بسته ایم. و با این انسداد کشورمان را از دید شهروندان بی آینده ساختیم.
توافق و اصلاحات ناشی از آن، تا زمانی که در ساختار رابطه خود با خارج و ساختار رابطه خود با داخل تجدید نظر نکنیم، تصویر دیگری از آینده قابل تصور نیست. دو ساختار که یکی تسخیر سفارت آمریکاست که ارتباط اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی و شبکه ای را به حالت تعلیق در می آورد و دیگری انقلاب فرهنگی، بنابراین پیوند نهاد حاکمیتی ما با تخصص و شایسته سالاری. به کما رفته است در فقدان چشم انداز ارتباط با اقتصاد جهانی و شبکه ای و در نبود چشم انداز اتکای هیئت حاکمه به سرمایه داخلی، دستگاه اداری ما جلسه به جلسه برگزار می کند: جلسات فیلترینگ پس از فیلترینگ جلسات. جلسات آزادسازی واردات آیفون پس از جلسات ممنوعیت واردات آیفون. جلسات تشخیص وضعیت دارویی «قلم انسولین»، پس از جلسات تشخیص فاخر بودن «قلم انسولین»؛ جلسات فرسایشی و گاه طاقت فرسا فقط برای بازگرداندن کشور به مدیریت مبتنی بر عقل سلیم. و ما مشغول چنین تلاش های طاقت فرسایی برای بازگشت به عقل سلیم هستیم که از قطار توسعه عقب مانده ایم. و در عین حال تورم اقتصاد ایران به سرعت ادامه دارد.
بیایید تجربه اخیر آرژانتین در مبارزه با تورم را مرور کنیم: خاویر میلی که یک سال پیش با در دست گرفتن سکان ریاست جمهوری آرژانتین و بستن نیمی از وزارتخانه های این کشور، بسیاری از هزینه های بیهوده بوروکراسی را کاهش داد و بسیاری از آنها را قطع کرد. یارانه، توانست نرخ تورم را در ماه گذشته کاهش دهد. پس از یک سال، بالاخره نرخ ماهانه آرژانتین به پایین ترین سطح خود در سه سال اخیر خواهد رسید. اما یادمان است چند اردوگاه و کمیته و ستاد بی حاصلی که در این چند سال برای گوشت و نان و لبنیات و چای و … ساخته ایم. بخشی از آن: 75 هزار میلیارد تومان فقط برای طرح اصلاح آرد. و یارانه نان؛ و دقت کنیم که این فاکتور جدا از توزیع یارانه آرد و نان باشد! و توجه داشته باشیم که این فقط یک قلم، داستان و داستان نان است. و اینکه البته کسانی که از دولت کناره گیری کردند با پایان عضویت در ستادها و اردوگاه های نان و گوشت و ماست احتمالاً چشم به طمع بودجه نهادهای غیردولتی موازی داشتند. پیشنهاد سایر کمپ ها و ستادها و کمیته ها: “کمپین” علیه سقط جنین و برای اولین بار “کلینیک ترک” حجاب.
216216
منبع: www.khabaronline.ir