
گروه فکری: دکتر حمید رضا ژلیپور ، جامعه شناس ، که در کانال تلگرام خود منتشر شده است ، وضعیت جامعه ایران را از منظر حرکات اجتماعی و پتانسیل اعتراضی آن بررسی می کند. وی با اشاره به نظریه های مختلف در این زمینه (آصف بیت ، سعید مادانی و دیدگاه وی) ، او وضعیت فعلی را فراتر از “جامعه جنبشی” صرف می داند و بر پیچیدگی و بی ثباتی آن تأکید می کند. جالیپور معتقد است که علل اعتراضات هنوز هم وجود دارد و پتانسیل اعتراض جامعه با تشدید حرکات هویت قومی و ظهور حرکات جمعی “دیجیتال” افزایش یافته است. وی با رد تئوری “جامعه فروپاشی” ، جامعه ایران را “پیشرفت ناپایدار و ناپایدار” می داند ، که این نیز بخشی از حرکات است.
در “چه کاری می توانید انجام دهید؟” ، Jalayipour یک راه حل سریع برای اوضاع اعتراض در جامعه ایران نیست و آن را به درمان بیماری مزمن تشبیه می کند. وی پنج استراتژی را برای درمان طولانی مدت ارائه می دهد: 1- دولت به اعتراض و خواسته ها ، 1- حل بحران سیاست خارجی ، توانمندسازی دولت در ارائه خدمات اساسی ، 2) حرکت دولت به سمت حقوقی و عدم تمرکز و تقویت نهادهای مدنی ، و تقویت نهادهای مدنی ، درد جامعه صبر ، و اجرای استراتژی های معقول در برابر ظهور Enregies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enrevies و Enemies Enemies و Enreties Enemies و Enemies Enemies و Enemies Enrevies را ایجاد می کنند. در این مقاله آمده است:
****
1-“جامعه” خویشاوندی از یک تئوری قابل شناسایی در “جامعه شناسی جامعه پس از صنعتی” است ، که پیشگام این بحث درباره مرحوم فرانسوی آلتورن است که خوشبختانه به فارسی ترجمه شده است. او بیست و پنج سال پیش به ایران سفر کرد ، اما محتاطانه بود که جامعه ایران را در طول جنبش دانشجویی ، جوانان ، زنان و اصلاحات در ایران جنبشی بنامیم.
1-با این حال ، بیش از دو دهه ، حداقل سه دسته از تئوری ها در مورد اعتراضات و جنبش های اجتماعی جامعه ایران (دانشجویان ، جوانان ، زنان ، اعتراضات اتحادیه و غیره) شکل گرفته است. در شرایط فعلی ، نکته مهم توجه این است که چرا این “تئوری ها” هستند.
دسته اولاین مطالعات آصف بیت است که از حرکات مبتنی بر “پیشرفت آهسته” در ایران صحبت می کرد ، که مهمترین آنها جنبش زنان بود. نکته مهم این است که این نظریه پرداز در مورد “وضعیت انقلابی” ایران از ظهور اعتراض بحث می کند. وی اعتراضات سالهای 1 ، 2 را به عنوان قسمت یا صفحات ورود ایران به “یک وضعیت انقلابی” توصیف کرد. (من در پست دیگری نشان داده ام که حداقل به دلیل کمبود سه مؤلفه در ایران یک وضعیت انقلابی نیست: دولت یک پوشش نیست ؛ ایدئولوژی یا گفتمان انقلابی هژمونی نیست و هیچ رهبری با افراد اخلاقی و قابل اعتماد وجود ندارد).
دسته دوماین مطالعه ای است که دکتر سعید مادانی (زندان) در مورد جنبش های ایرانی ، به ویژه جنبش سبز و جنبش مهسا انجام داده است و او از تئوری جامعه جنبشی ایرانی دفاع می کند. وی در آخرین مطالعات خود ، همچنان بر این دیدگاه تأکید می کند. او هم جنبش را یک جنبش و استراتژی عبور از بن بست ایران می داند ، نه یک انقلاب ، بلکه “جنبش خشونت آمیز”.
دسته سومنوشته های من در مورد دو جریان جنبشی ایرانی طی بیست و پنج سال گذشته بوده است. کتاب جامعه شناسی جنبش های اجتماعی ایران در نیمه دوم دهه هفتاد نوشته شده است. و من این بحث را در کتاب جامعه شناسی سیاسی ایران در سال 2 ادامه داده ام. به نظر من ، اعتراض پاییز ترکیبی از چندین حرکت (در دسترس) بود. تا دو سال پیش ، من جامعه ایران را “جامعه جنبشی” می دانستم ، اما به نظر می رسد که وضعیت جامعه از “جنبشی” عبور می کند ، که به هر حال مثبت بود.
1-در بیست و پنج سال از بحث در مورد “جامعه جنبشی” در ایران ، یک تئوری رقابتی وجود داشته است ، که جامعه “فروپاشی” است ، به این معنی که نهادهای اصلی جامعه ایران (مانند دولت ، خانواده ، دین ، بازار و آموزش) خوب کار نمی کنند. بنابراین وقتی در مورد جامعه جنبشی صحبت می کنیم ، باید با تئوری “جامعه فروپاشی” مقابله کنیم. من در جای دیگر استدلال كرده ام كه جامعه ایران جامعه ای با “توسعه نامتعادل و ناپایدار” است اما فروپاشیده نمی شود و یكی از جریان های اصلی این اقدام است.
1-در پتانسیل اعتراض به جامعه ایران ، اخیراً دو چیز اضافه شده است. اولین چیز تشدید حرکات هویت قومی در آذربایجان ، کردستان و بلوچستان است (به نظر من ، سرنگونی رسانه های ماهواره ای با اسرائیل نقش ویژه ای در تحریک هویت قومی دارد). مورد دیگر “حرکات جمعی” دیجیتال است. منظور من رویداد “مبارزات” در فضای مجازی است. خوشبختانه ، دولت تاکنون با این روند سخت برخورد نکرده است ، که همچنان راهی برای کاهش سلامت خواسته های جامعه است.
2 نکته مهم این است که دلایلی که قیام اعتراض به ایران را توضیح می دهد (خواه این اعتراضات را “جنبش” یا “پیش انقلاب” می نامیم) ، هنوز هم وجود دارد (مانند بحران اقتصادی ، کاهش خدمات دولت و غیره) ، و از این نظر ، جامعه ایران بی ثبات است. به عبارت دیگر ، مناطق بحران در جامعه همچنان به کار خود ادامه می دهند.
چه کاری می تواند انجام شود؟
به نظر من ، از منظر پتانسیل “اعتراض و جنبشی” ایران:
2. هیچ پاسخی و داروی سریع برای درمان این اعتراض وجود ندارد. درمان یک جامعه معترض ، مانند درمان بیمار ، زخم معده دارد که اگر بیمار حتی کاملاً مشاهده کند ، یک درمان طولانی است. همچنین رفتار با جامعه اعتراض ایران دشوارتر است. از آنجا که دولت ایران ، به عنوان مهمترین نهاد در جامعه ایران ، اعتراضات مردمی را تقریباً نتیجه عملکرد آن نمی داند (به عنوان دولتی که به طور کامل همه افراد را نشان نمی دهد و پاسخگو و کارآمد نیست) و بخشی از آن نتیجه جنگ روایات دشمن است که بر رسانه های اصلی حاکم است.
به همین دلیل [دولت به معنای عام] او مانند شیر ، از صدها موجود (به ویژه بخش خبری غیر حرفه ای) دفاع می کند. با این دیدگاه غیرحرفه ای از بازار رسانه های خارج از کشور ، که به سیاست های ملی و ایرانی خدمت نمی کنند.
بهترین راه برای درمان طولانی مدت رفتار جامعه ، پاسخگویی به خواسته های حرکات و پویایی جامعه ایران است.متأسفانه ، JA هنوز آماده نیست. مگر اینکه سیلی از “واقعیت کف جامعه” خورده شود. بهترین مثال نحوه برخورد با موضوع پوشش اجباری در سالهای گذشته است. اگر روش واضح تخلیه حرکات پاسخ به خواسته های آنها باشد.
بسته شدن بحران سیاست خارجی در ایران در آینده نزدیک بسیار مهم استبشر افزایش تهدیدات خارجی و تحریم ها ، تضعیف توانایی دولت در ارائه خدمات عمومی (مانند داروها ، برق ، گاز ، آب و غیره) و افزایش پتانسیل نارضایتی. در اینجا ما در رویارویی وی با قطعنامه 2 در این بحث به تمرین امام (ره) نیاز داریم.
2. راه برای درمان پتانسیل “جامعه معترض” انجام همزمان دو کار است. دولت که نمی تواند جامعه را با هشتاد درصد ناراضی برآورده کند ، اما دو کار که نمی خواهند و می توانند انجام دهند (که البته) این است: یکی این که سیستم سیاسی به سمت “دولت متعلق به دولت” ، حاکمیت قانون و یک دولت مناسب و معقول حرکت می کند ، نه به دولت انتخابی و امنیتی. دوم برای انجمن ها ، محافل ، اصناف داوطلبانه در جامعه مدنی تقویت می شود. به هر حال ، دولت ایران به شدت به “منتقدان رادیکال” پاسخ نمی دهد. اطمینان از فضای آزاد در حوزه عمومی “شعار” است.
2. آینده هر جامعه ای ، از جمله جامعه ناراضی ایران ، را می توان به طور قطع پیش بینی کرد.بشر بیشتر حدس ها را می توان بر اساس روندها انجام داد. حدس من این است که در آینده هیچ اعتراض یا شورش بزرگی در ایران وجود نخواهد داشت ، اما می توانیم حدس بزنیم که هر روز “اعتراضات کوچک و غیر کوچک” را در گوشه کشور مشاهده می کنیم.
نکته مهم این است که پلیس آنقدر کارآمد و مسئول است که اعتراضات بینی یک شخص خون ندارد. هر شهروندی که در این اعتراضات مجروح یا زندانی یا زندانی شود ، علاوه بر اینکه غیراخلاقی و غیرقانونی است ، نارضایتی را نیز افزایش می دهد. مهمترین هدف دشمنان ایران (نه فقط GA) این است که با توجه به افزایش تحریم ها و تشدید شکاف های قومی ، کشور را از درون هرج و مرج کنید.
باز هم تأکید می کنم که درمان درد جامعه اعتراض و جنبشی هیچ پاسخ سریع ندارد. “این برای اجرای استراتژی های معقول ، که من در پنجم ذکر کردم ، به صبر و استمرار نیاز دارد.”
*جامعه شناس حمید رضا ژالیپور
منبع: کانال تلگرام نویسنده
1
منبع: www.khabaronline.ir