الگوسازی نظری در قتل الاهه حسین نجاد



الاهه حسین ناجاد ، یک دختر 5 ساله اسلامی ، روز جمعه ، 6 ژوئن ، پس از ترک کار خود در سعدات آباد ، تهران ناپدید شد. آخرین تماس وی با خانواده وی حدود ساعت 9:50 بعد از ظهر آن شب بود ، وی گفت که او تنها 5 دقیقه با خانه فاصله دارد. پس از آن ، هیچ اثری از او باقی نخواهد ماند. براساس نقل از های رسمی ، الاهه با اتومبیل در میدان آزاد سوار می شود. پس از ورود به مقصد و پرداخت کرایه ، راننده متوجه تلفن گران قیمت خود می شود و تصمیم می گیرد که آن را سرقت کند. او با مقاومت الهه روبرو می شود و در نتیجه چاقوی 2 تا 5 سکته مغزی ایجاد می شود که منجر به مرگ وی می شود. بدن وی در بیابان های اطراف تهران کشف شد. پلیس بزرگ تهران اعلام کرد که بازسازی صحنه قتل الاهه حسین نجاد در تاریخ 6 ژوئن انجام می شود.

این قتل فقط نمونه ای از موارد مشابه است. قتل الهه حسین نجاد شباهت هایی با تلخ های قبلی قبلی دارد ، از جمله قتل رومینا اشرفی ، مونا حیدری ، غزله شکور یا حتی قتل های رسانه ای کمتر در حومه شهرها! آنچه در این قتل ها فراتر از “جنایات فردی” متمرکز است ، تکرار ، الگوهای مشابه و ضعف ساختارهای پشتیبانی اجتماعی و قانونی قربانیان است. از این می توان پرسید که آیا می توان تجزیه و تحلیل ساختاری از قتل الهه را ارائه داد؟ خصوصیات این خشونت های برهنه چیست؟ جامعه شناسی قانون در این باره چه می گوید؟ برای پاسخ به این سؤالات می توان به نکات زیر رسیدگی کرد.

1. خشونت در فضای عمومی: بدن زن و نظم نمادین سلطه

برخی از تئوری های اجتماعی در این زمینه مفید هستند. هانا آرنت از فضای عمومی به عنوان مکان ظاهر و عمل انسان یاد می کند. تئوری فضا (لوفور ، لری ، باتلر) فضا را یک ماده غیرعادی متشکل از روابط قدرت می داند. جودیت باتلر همچنین از ارگان ها و افراد بدون عارضه از “عزاداری مشروع” حذف شده است.

می توان ادعا کرد که در قتل الهه ، فقط مرگ یک زن نیست. در عوض ، حذف جسمی موضوع جرات داشت فضای عمومی را به دست بگیرد. بدن زن ، در منطق غالب ، باید در مراقبت از مردانه باشد. هنگامی که یک زن به تنهایی ، مستقل و با ابزار اقتصادی (به عنوان مثال آیفون) یافت می شود ، گویی “او حق خود را خورده است” و باید مجازات شود. الهه زنی است که حتی با ساده ترین ابزار ، نظم مردانه نمادین را به چالش می کشد: ترافیک مستقل! تنها ترافیک در اینجا تبلیغات نمادین و غالب است.

2. خشونت اقتصادی: تشدید تیولیسم فرعی در سلطه مردانه

در زیر این دیدگاه ، پیر بوردیو از خشونت نمادین و سرمایه نابرابر یاد می کند. همانطور که دیوید هاروی به نئولیبرالیسم و ​​نابودی سرمایه اجتماعی اشاره دارد. همانطور که نظریه نانسی فریزر را داریم که در مورد فقدان زنان با “عدالت توزیع” و “شناخت شناخت” بحث می کند. طبق این حمایت نظری ، الهه قربانی خشونت شد که در آن مردی که از عزت و ثروت محروم شده است ، زن را با استقلال و ثروت هدف قرار می دهد. این قتل نه تنها یک واکنش فوری است ، بلکه عصبانیت طبقاتی مردانه علیه یک موضوع زنانه است.

مردانی که به ساختار سرمایه داری سرمایه داری و اجاره دهنده رانده شده اند که به تیولیسم قدیمی عطسه می کنند. آنها غالباً با ضعف و ضعیف تر ، با مردان ضعیف تر بدن و سن یا زنانی که شخصیت ناتوان تری در دفاع از خود دارند ، عصبانیت می کنند. در این درک اقتصادی ، زن همیشه “مصرف” و بی دفاع است. بنابراین ، هدف مناسب تر حمله و تحقق جرم خواهد بود.

1. خشونت فوران: بحران باریک و هویت

در تئوری خود ، ریوینیک کانل بر مردانه هژمونیک تأکید می کند. Sigmont Bauman از خشونت در دنیای مایع و فقدان مرزهای اخلاقی صحبت می کند. فرانکو بارندی همچنین از خشونت فوری به عنوان نتیجه اختلال عاطفی در سرمایه داری روانشناختی یاد می کند. علاوه بر این ، تحقیقات جرم شناسی از این نظر قابل توجه است. الهه ، بدون هیچ رابطه قبلی ، در پاسخ به فداکاری “نه” به خشونت کشنده متوسل شد. این نوع خشونت:

ا. بدون پیشینه ذهنی ،
ب. بدون برنامه ریزی و بدون برنامه ریزی ،
ج اما در عین حال بسیار مردانه و سلطه گر است.

این نشان دهنده فروپاشی هویت مردانه در تنوع زیستی معاصر است: مردی که دیگر قدرت اقتصادی ندارد ، سعی می کند جای خود را در نماد “قدرت مطلق در زندگی” بازسازی کند.

1. عدم حمایت نهادی ؛ پیشگیری از دست رفته

بخشی از نظریه کلان میشل فوکو بر قدرت انضباطی و از بین بردن سوژه ها تأکید دارد. درست همانطور که پاتریشیا هیل کالینز در ماتریس هژمونی: نژاد ، سکس ، انگشت. تئوری قانون نئو -نون -پری (SPIO) نیز قابل توجه است. در اینجا قانون ابزار کنترل به جای محافظت است.

قانون در مورد الهه و بسیاری دیگر قبل از این حادثه غایب است ، و سپس صرفاً مجازاتی برای قاتل است ، نه یک حامی پیشگیری. عدم وجود نگرش جامعه شناختی در قانون و عدم وجود دید کیفری در تدوین و تصویب قانونی یکی از دلایل آن است. بدن زن عملاً در قانون به جز پس از مرگ شناخته می شود. قبل از مرگ ، آن را نیز تحت کنترل ایدئولوژیک قرار می دهد. نگرانی قانون بیش از زندگی زنانه و سلامت برای برنامه نویسی هنجاری است. ساختار حقوقی از نظر محتوا و عملکردی مردانه است ، بنابراین حضور زنان در فضاهای عمومی اساساً غیر عمدی و بدون “پوشش قانونی” است.

1. فروپاشی سرمایه اجتماعی و کاهش احساس امنیت

رابرت پاتنام سرمایه اجتماعی را به عنوان اعتماد ، شبکه های اجتماعی و هنجارهای تعاونی تعریف می کند. وقتی زنان از سوار شدن به تاکسی یا حتی پیاده روی در خیابان می ترسند ، این بدان معنی است که سرمایه اجتماعی در حال فروپاشی است.

در چنین شرایطی ، تعامل انسان بی اعتماد می شود. هر “دیگری” یک تهدید بالقوه محسوب می شود. مؤسسات رسمی (مانند پلیس یا دادگاه) نیز جایگاه خود را در ایجاد اعتماد از دست می دهند. جامعه ای که نمی تواند امنیت را برای ضعیف ترین اعضای خود (زنان ، کودکان ، اقلیت ها) دیر یا زود تضمین کند ، به “امنیت خصوصی” ، “خشونت پیشگیرانه” و “تبعیض نهادی” تبدیل می شود. احساس “شهروند بودن” برای زنان مستقیماً ناشی از این عدم امنیت و مشارکت عمومی است.

1. عصبانیت جمعی در خلاء اقدامات سازمان یافته

تأکید نظری یورگن هابرماس بر افول حوزه عمومی است. فرانسیس فوکویاما افسردگی سیاسی و احساس قدرت جمعی را به یاد می آورد. آلن بدیو همچنین در صورت خشونت به فقدان سیاسی اشاره دارد.

بنابراین زمینه نظری ، مرگ الهه موجی از عصبانیت و عزاداری در فضای مجازی را ایجاد کرد ، اما این عصبانیت هنوز به یک بازسازی تبدیل نشده است. چرا؟ چون

ا. مؤسسات مدنی سرکوب شده اند.
ب. جامعه نوعی بی حسی (حساسیت زدایی) دارد.
ج دولت حتی از “بیان” امتناع می ورزد.

در نتیجه ، می توان دریافت که ما نه عزاداری منصفانه داریم و نه دادخواست مؤثر و نه سیاستی برای تغییر تغییرات اساسی. آنچه باقی مانده است روایات پراکنده و آسیب های اجتماعی تولید مثل است. اقدام به اعتراض بدون دستاوردهای جسورانه برای تماشای موفقیت وی ادامه می یابد.

در خلاصه ای از قتل الاهه حسین نجاد ، نه یک واقعه بلکه تجلی خشونت ساختاری که فراتر از زن و مرد فعلی است. این قتل ، گرچه یک چیز زنانه نیست ، اما تجلی زنانه در عرصه عمومی است. مردی که بدون پشتیبانی در جمع رها می شود. فرومایگی که ریشه در تنش های اقتصادی ، هنجارهای غالب ، نگرش جنسی خشونت آمیز و تحقیر سیستماتیک تحت قدرت دیکتاتوری و معیشت ناپایدار دارد.

منبع: کانال نویسنده

*دکتر. عباس نیمی ژورشاری مدیر گروه جامعه شناسی انجمن جامعه شناسی ایران

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 8415

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *