
گروه فکری: پزشک محمد رضا تاجیک ، در مقاله زیر که در کانال است “تکالیف جدید” منتشر شده با اقدامات ذکر شده در مقاله ، شرایط برون سپاری از ایران را اکنون بررسی می کند. برای این منظور ، او ابتدا مفهوم مصلحت را می بیند. از نظر وی ، مفهوم “مصلحت” در اندیشه سیاسی ایران و ارتباط آن با اوضاع فعلی بسیار مهم است. نویسنده ، با بررسی تاریخی ، از فلسفه یونانی و اصول فقه سنی به سیاست انتقال و دیدگاه فاضل مشهاد (تأکید بر رضایت عمومی و منافع عمومی).
وی با انتقاد از سیاست سیاست که در آن رضایت و مصلحت مردم غایب است و ایجتیاد در رأی و طعم غالب ، وی خواستار بازگشت به یک رویکرد مبتنی بر مصلحت و تدوین سیاستی متناسب با نیازهای ایران امروز است. این سیاست پیشنهادی باید فاقد آترواسکلروز ایدئولوژیک ، انعطاف پذیر ، تجربه و آزمایش باشد و رضایت جامعه را در اولویت قرار دهد. نویسنده همچنین از صاحبان قدرت خواست تا به وضعیت جدی جامعه توجه کنند و با اتخاذ رویکرد “فضیلت” (انعطاف پذیری شجاع ، منطقی و اخلاقی) ، جایگزین “تئوری بقا” و “مصلحت” به جای تئوری تغییر جهان شوند.
نویسنده تأکید می کند که مفهوم “مصلحت” ، که در گذشته بر اهمیت آن برای امور تأکید می کرد و مبتنی بر رضایت عمومی و مصلحت بود ، در شرایط فعلی در ایران به حاشیه رانده شده است و بیشتر بر منافع و بقای آن متمرکز شده است. با انتقاد از اوضاع ، نویسنده خواستار بازگشت به رویکردی است که در آن منافع و رضایت مردم در اولویت قرار می گیرد و ایجاد سیاست براساس آزمایش ، تجربه و انعطاف پذیری است. وی همچنین توصیه می کند که در شرایط پیچیده جهانی ، به جای تمرکز بر تغییر ایدئولوژیک جهان ، بقای ایران با اتخاذ یک رویکرد واقع گرایانه برای معماری بهتر آینده ، مفاهیم جدیدی برای تصور جهانی دیگر ایجاد شود.
****
بوها
در واقع ، مواد ایرانیان امروز چیست و حکم دین و حکومت مذهبی چیست؟ به عبارت دیگر ، در زمینه تصمیم/تصمیم فعلی ، چه دیدی باید برای مردم از قلمرو دریای هالی و عصبانیت طوفان ها و طوفان ها مصون باشد؟ بگذارید سعی کنیم از طریق یک ترتیب تاریخی و نظری پاسخی برای این سؤالات پیدا کنیم. مفهوم اساسی “مصلحت” از تاریخ تفکر سیاسی ایران غایب است. در فلسفه سیاسی یونان ، مفهوم “مصلحت” به عنوان واسطه عناصر و تکین های دستگاه فلسفی در هم تنیده شده و در دوران اسلامی ، محققان فقه سنی و سنی مبتنی بر اصل “شرکت” بودند که پایان قانون “.
در اندیشه شیعه ، برخلاف سنی و جماعت ، به دلیل تداوم امامات و اینکه شیعیان برای درک قوانین مذهبی به رهبران خود اشاره کردند ، برخی از قوانین مانند “مواد مارسی” احساس نمی شدند ، اما پس از آن ، دانشمندان حوزه قاره شیا نبودند. هجری ، این مفهوم توسط اصول شیعه رها شد… در حین انتقال ، بازگشت به سیاست نوشتن توسط افرادی مانند محمد کاظم فاضل مشهادی انجام شد که مفهوم اساسی وی توسط عموم مشاهده شد.
Fazel Mashhadi از مفهوم مصلحت عمومی در همه زمینه های زندگی اجتماعی و سیاسی استفاده می کند ، با این واقعیت که شریعت به منافع دین و دنیای مؤمنان اشاره دارد. از نظر وی ، اصل اجرای حکم شریعت نیز رضایت مردم را فراهم می کند ، نه منافع خصوصی حاکم.بشر مفهوم اساسی پایان نامه مشهادی- در نتیجه موضوع “پیمان مالیک اشتر”- مطالب مارسی و سپاه است که به عنوان معیار برای نظم و انضباط همه امور دین و جهان مورد استفاده قرار گرفته است. دامنه این مفهوم به حدی است که به نظر می رسد حتی اگر تفسیر قوانین قوی شریعت بدون مراجعه به این معیار ، باطل باشد. بنابراین ، این وظیفه بر عهده حاکم است که در هر صورت مصلحت و رضایت از قانون خود در اجرای حکم شریعت و جلوگیری از اجرای اجرای آن.
دو
در تاریخ این مرز اکنون ، با اصل دیگر جریان اصلی ، ابتدا می بینیم که “ماده مارسی” از متن و حاشیه نشینی آن عقب نشینی می کند و دو نفر دیگر ، انتقال آن از مردم حاکمان به حاکمان را مشاهده می کند. در حال حاضر ، ما در حال تجربه هستیم ، برخی از کسانی که به شرع ادای احترام شده اند ، از منظر قدرت و کنترل ، در تدوین سیاستی درگیر شده اند که نه تنها “رضایت مردم” ، و “منافع مردم” ، ناراحت بودن “و به جز” امتیاز ، علاقه ، رضایت و تمایل به یک کنترل خاص اقلیت “.
بنابراین ، در این سیاست ، نه تنها مفهوم مواد مارسی ، همانطور که مشهادی تعریف و تصویر می کند ، غایب است ، بلکه اساساً به عنوان نوعی iJtihad به آرا و سلیقه دین تعریف می شود (به عنوان مثال ، درس فقه احمد خاتامی را ببینید). اگر گاهی اوقات در مورد منافع ناکافی بودن NAS صحبت می شود ، این الزامات اصحاب قدرت یا آن موادی است که آنها (همراهان قدرت) افراد خردسال را تعریف و نماینده می کنند. در این سیاست ، با بهره گیری از آزادانه از بیان مشهادی ، اربابان قدرت ، در هیچ شرایطی ، نمی فهمند که در امور ملک و منافع برده ، آنچه در مواجهه با عدالت اعدام و عدالت آن است ، به لطف کافر اشمالم و اللمالم.
و هر زمان که آنها تفسیر شوند ، می بینند که کدام یک به حقوق و حقوق به عدالت نزدیکتر است ، و اگر در این زمان نیز تأیید شود ، ببینید که عدالت کدام یک است ، عموم ترین و وجود آن ، و اگر آنها در راه هستند و در صورت وجود هستند. اکبر و مردم اختصاص داده شدند. اگر در صورت “عمل در سمت راست” (یا مصلحت) باشد ، این دلیل بقا و تداوم قدرت حاکم و نظم نمادین است … و البته این “عمل عقل یا مصلحت” تابعی از نیرو ، اجبار و اضطراری است. بارها و بارها ممنوع ، قانونی ، دشمن ، دوست ، نه ، نباید ، زشت ، زیبا و کفر. بدون شک چنین سیاستی که مصلحت آن ، رمز و راز و رمز و راز بقای آن را نمی داند ، همیشه انکار خود و راهنمایی راه خود است.
سه
من این ترتیب را برای یافتن پاسخی به سؤال اولیه این مقاله (مطالب ایرانیان امروزی و فرمان دین و حکومت مذهبی چیست؟) انجام دادم ، اما مثل همیشه ، چون به جواب رسیدم ، قلم به سمت خود هجوم آورد و نوشت. من سعی می کنم بدون حمله به دین و حاکمیت مذهبی ، پیشنهاد خود را در قالب پاسخ ارائه دهم.
در مرحله اول ، ضرورت تاریخ اکنون نیاز دارد اینکه مردم قدرت و سیاست ، اگر آنها نتوانند حداقل به عنوان پادشاه زمان خود ، به دنبال تدوین سیاستی برای ایران امروز باشند: سیاستی که مردم خوب هستند ، همان قدرت قدرت و سیاست. عزت نفس متفاوت و همچنین درونی برای نقض ، اختلاف نظر و تعالی مداوم و مداوم ، تولید ، تولید ، آفرینش ، سیاستی که در آن سیاست همان تجربی فعال ، فرار و غیرقابل انعطاف و انعطاف پذیر است ، سیاست شور و شوق ، سیاست و سیاست شور و شوق ، سیاست شور و شوق شور و شوق ، یک سیاستیکار. و از مواضع و اجرای صرف برخی از احکام برای مرزها ، سیاستی که در آن سیاست از نظر اصول ، قوانین و منطق ثابت درک نمی شود ، بلکه در قالب آزمایش ، آزمایش و تجربه و همیشه در روند هستی و همیشه در روند است. سیاستی که ابتدا به رضایت خانوار (جامعه مردم) مصلحت باشد ، نه اربابان قدرت داخلی و خارجی. فقط در زمینه چنین سیاستی است که سیاست تأثیر هنر وجودی را دارد ، یا به عبارت دیگر ، هنر به همان سیاست تبدیل می شود که به روش دیگری ادامه یافته است.
چهار
این سیاست ، در عین حال ، باید یک دادستان باشد و Nasih Al -Muluki برای گفتن به همراهان ما از دولت امروز: خدا را به اندازه کافی نگه دارید … عالی. در هنگام طلوع دولت شما ، هر یک از دولت شما نه تنها آب را آب می کند ، زیرا برگهای برگها ، هیچ چیز ، بسیار متحرک نبود. به این زمان گوش دهید و به آفتاب نگاه کنید چون سرد است ، و امید در چشم خشک است ، شب ، رنگ پنجره ها و درک آرزوهای مردم ، زیرا شکسته است. نگاه کنید ، جاده ها ادامه خود را در تاریکی رها کرده اند ، رهبران دفتر نقاشی رویاهای خود دیگر فردا بازی نمی کنند. زندگی یک زندگی درمانده است. آب و سعادت ناشی از شرم بی شرمانه به آغوش خاک پناه آورده است.
نورپردازی و گرما از خانه های شهر فرار کرده است. آنهای محو دشت ایمان به خواننده صمیمانه آنها تبدیل شده است. احساس بیگانگی ، بیگانگی ، نارضایتی ، ناامیدی ، تعلیق ، عصبانیت و نفرت ، به عنوان ارواح تبعید شده ، در همه آنات و انسانها خوانده شده است. هزاران نفر از خالص ، غم انگیز ، از این وضعیت نجس رد شده و از دامن برداشته شده اند. سرانجام ، این ترتیبات و تاکتیک ها چیست؟ این روزها چه می کنید ، چه کاری انجام می دهید؟
از تدوین شما ، چشمان امیدهای ماه و ماه را به خود جلب کرد. خدا را به اندازه کافی متوقف کنید. هرکسی که گفتید و شنیدید که ما در این باغ جاری شده ایم که در آن به جز سموم ، رنگ گل و بوی یاسمانی نیست ، ما آمده ایم که بگوییم اگر نه بهار ، یک گل در گلدان های خشک روح و احساسات شما ، ما به شما رسیده ایم ، اگر نه یک دروازه و یک دروازه. افتخارآمیز را می توان گروه بندی کرد. ما آمده ایم که زندگی شما را آویزان کنیم ، فانوس- هرچند که هودری- در پوسیدگی زندگی شما است. ما آمده ایم تا از قطر بارانی خلاص شویم و مردم مردم را در نتیجه مرطوب مرطوب کنیم.
پنج
علاوه بر این ، هشدار دادن به مقامات عالی برای نرفتن تا قلب ، و باد ، و نفی و انکار هزاران سایه ، و انجام این کار تا زمان فاصله آنها از خود و مردم از چنین فراوانی و غیره. نازار با زشتی و سختی های روز به همراه آورد. آنها ممکن است مصمم باشند که پوست را برای نجات پوست خود پرتاب کنند و با متوسل شدن به “فضیلت” (در ماکیاولی ، شجاعت و انعطاف پذیری اخلاقی قدرت که باعث می شود قدرت بتواند متحد شود ، و مورد تقدیر و افتخار قرار گیرد). آنها ممکن است بدانند که یک دریا از هول هیل و عصبانیت طوفان ها و مراسم تشییع جنازه خواهد بود و این راهی برای بقیه مهر و موم و ماه نیست و آگاه می شویم که کره قدیمی غیر توجیه شده است و تیغ تیز آن مادام العمر نیست.
شش
شاید آخرین دفتر این سیاست باید مربوط به “زندگی در جهان” باشد: دنیای جهانی و بافته شده از روابط نامتقارن ، تخلفات ، درگیری ها ، تقاطع ها و تقاطع های منافع ، اهداف و تقابل. جهانی مبتنی بر احکام استدلال ابزاری و روابط و معادلات بدون انسان (اساسی) انسانی (اساسی). آنچه این دفتر به آنها می آموزد این است که ، در مرحله اول ، “رژیم مصلحت” توسط “رژیم مصلحت” جایگزین می شود (در اینجا ، حقیقت سازه های ایدئولوژیک و سیاسی است) و “تئوری بقا”. در مرحله دوم ، از تسلط ایدئولوژیک تسلط ایدئولوژیک که بیش از چهار دهه است ، هویت سیستم انقلابی را در یک رابطه متضاد (انکار و عدالت) با “بیرونی رادیکال” تعریف می کند ، و بنابراین ، با نیاز به ناخن های طعمه ، و مخالف بودن با ظلم ، به گاو نرود و به گاو نرود. در مرحله سوم ، بخشی از وظیفه تاکتیک سیاسی امروز ایجاد مفاهیمی است که این امکان را برای یک امکان جهانی دیگر فراهم می کند. و سپس نشان می دهد که چگونه می توان جهان را در عمل به دست آورد.
216216
منبع: www.khabaronline.ir