ایشیا برلین نقل از می دهد ، اولین دبیر سفارت انگلیس ، درباره چرچیل / دو برنده جایزه نوبل ، گوش دادن خوب و صحبت کمتر



گروه اندیشه: این در مورد “هفت عادت افراد بسیار باهوش” است که سیمون کوپراین روزنامه نگار از دیدگاه وی مورد بررسی قرار گرفته است و در تاریخ 5 ماه مه در Financial Times و ترجمه آن در سایت منتشر شده است. این مقاله به این سؤال پاسخ می دهد که چگونه می توان خود را از روند فزاینده حماقت در دوره فعلی ، ایجاد شده توسط گسترش رسانه های اجتماعی و تلفن های هوشمند فاصله گرفت. کوپر معتقد است که علی رغم گنجاندن عواملی که منجر به کاهش مهارت هایی مانند تمرکز ، خواندن ، استدلال کلامی ، فلسفه ، تفکر و توانایی عددی می شود ، کوپر معتقد است که با اتخاذ عادات فکری می توان هوش را پرورش داد. در این مقاله آمده است:

****

بیشتر مردم روز به روز احمق می شوند. دلیل اصلی آن تلفن هوشمند است. ما در دوره ای زندگی می کنیم که تمرکز ، مهارت های خواندن ، توانایی عددی و استدلال کلامی ، تفکر و فلسفه رو به کاهش است. چگونه می توان از این روند دور شد؟ من هفت عادت تفکر متفکرانه را کاوش کرده ام. این افراد در سطح کاملاً متفاوتی زندگی می کنند. اگر می خواهم دنیای رایانه ها را با هم مقایسه کنم ، قدرت پردازش بالا به آنها امکان می دهد تا داده های عظیمی را از مناطق مختلف تجزیه و تحلیل کنند. به عبارت دیگر ، آنها ظرفیت ذهنی مازاد دارند. با این حال ، ما می توانیم از روش های آنها بیاموزیم. این روش ها ممکن است آشکار به نظر برسد ، اما تعداد کمتری از مردم روی آنها زندگی می کنند.

1. کتاب را بخوانید: این کتاب هنوز بهترین فناوری برای انتقال پیچیدگی های ظریف جهان است. این پیچیدگی مانعی برای ایدئولوژی صرف است. کسانی که می خواهند جهان را ساده کنند ، ترجیح می دهند نظریه های توطئه آنلاین را بپذیرند.

2. از صفحه نمایش بیش از حد استفاده نکنید: این زمان بیشتری را برای خواندن کتاب و همچنین لحظات بیشتری فراهم می کند که در آن ذهن مشغول است ، آزادانه ایستاده و برقراری ارتباط جدید است. داروین ، نیچه و کانت این لحظات را در پیاده روی تجربه می کنند. جنیفر دادنا ، یک ماده بیولوژیکی ، می گوید که وقتی “من مشغول حفر علفهای هرز در میان بوته های گوجه فرنگی هستم” یا خوابیدن ، به بینش های جدیدی می رسد.

1. کار خود را انجام دهید ، کار جهان وظیفه شماست: بهترین متفکران وقت زیادی را صرف درآمد بیشتر یا صعود از سلسله مراتب نمی کنند. دادنا از برکلی برای رهبری تحقیقات اکتشاف به Genenter Biotechnology رفت ، اما تنها دو ماه. او به آزادی عمل احتیاج داشت ، بنابراین به برکلی بازگشت. جایی که به طور مشترک جایزه نوبل شیمی را برای ابزار ویرایش ژن Crisper دریافت کرد.

1. چندرسانه ای باشید: قبل از جنگ جهانی دوم ، وین متفکران مانند فروید ، هایک ، کورت گودل و جان فون نوان ، دانشمند جامع را پرورش داد. ساختار دانشگاه سیتی به این امر کمک کرد. بیشتر رشته ها در دانشکده های قانون یا فلسفه تدریس می شدند. همین مسئله مرز بین رشته ها را ناپدید کرد. ریچارد کوکتل در کتاب “چگونه شهر افکار دنیای مدرن را ساخته است” می نویسد: “هیچ جدایی بین” علم “و” علوم انسانی “وجود نداشت ، همه چیز” فلسفه “در صرفاً: مطالعه سؤالات اساسی بود.”

به عنوان مثال هایک ، او سپس از قانون فارغ التحصیل شد ، اما دکترای علوم سیاسی است ، اما. بشر بشر “او بیشتر وقت خود را صرف مطالعه روانشناسی ، همه قبل از تبدیل شدن به یک اقتصاددان بزرگ.”

شکستن مرزهای بین رشته ای برخلاف ساختار آکادمی مدرن است. همچنین ، با توجه به حجم دانش انباشته شده در هر منطقه ، این امر به قدرت پردازش بی سابقه ای نیاز دارد. اما یک بینش نظم و انضباط می تواند یک انقلاب را در یک رشته دیگر ایجاد کند. روانشناس دانیل كنمن بخاطر یافته های خود در مورد غیر منطقی بودن بشر ، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت كرد.

1. یک تجربی باشید که ایده ها را ارزیابی می کند: در جنگ جهانی دوم ، ایزیا برلین اولین دبیر سفارت انگلیس در واشنگتن بود. نقل از های هفتگی وی در مورد وضعیت سیاسی آمریکا نقل از های تجربی و درخشان از واقعیت زمان بود. این نقل از ها وینستون چرچیل را مجذوب خود کرد. او می خواست بی صبرانه برلین را ملاقات کند. (برای اشتباه ، چرچیل ایروینگ برلین آهنگساز را به ناهار دعوت کرد. آهنگساز از چرچیل خواست تا از او بپرسد ، “فکر می کنید جنگ اروپا چه زمانی به پایان رسیده است؟”

در اول مارس ، عیسی برلین با یک هواپیمای بمب افکن از واشنگتن به لندن بازگشت. او مجبور بود در طول پرواز اکسیژن درست کند ، به دلیل اینکه ممکن است خفه شود ، اجازه خواب نداد و از آنجا که او سبک نبود ، نتوانست مطالعه کند. وی گفت: “شخص مجبور بود یک کار وحشتناک انجام دهد: فکر کردن – و من مجبور شدم در این بمب افکن هفت یا هشت ساعت فکر کنم.” در این لحظه میانی طولانی مدت ، برلین تصمیم گرفت تا مورخ فکری شود. سرانجام ، او مقاله های کلاسیک روباه و پرچین و دو مفهوم آزادی را نوشت.

1. همیشه فرض کنید که ممکن است اشتباه کرده باشید: متفکران متوسط ​​تمایل دارند فرضیات اولیه خود را تأیید کنند. این “تعصب تأیید” آنها را از دستیابی به بینش های جدید یا عمیق تر رهایی می دهد. از طرف دیگر ، داروین همیشه علیه نظریه های خود استدلال می کرد.

1. همیشه از دیگران بیاموزید: فقط افراد سطحی در بزرگسالی به دانشگاهی افتخار می کنند که در هجده سالگی تحصیل کرده اند. آنها فکر می کنند هوش ذاتی و استاتیک است. در حالی که هوش مردم در طول زندگی آنها بسته به تلاش آنها در تفکر ، افزایش یا کاهش می یابد. بهترین متفکران ، صرف نظر از سن یا موقعیت آنها ، دائماً از دیگران یاد می گیرند. من شب را به یاد می آورم ، در میز شام ، دو نفری که کمترین حرف را می زدند و با دقت گوش می دادند ، هر دو برنده نوبل بودند.

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 8281

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *