تفسیر به نظر و برداشت شخصی از قرآن / مخالفان چه می گویند؟



نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان، گروهی از علمای شیعه به ویژه محدثان معتقدند که تفسیر قرآن باید منحصراً از طریق احادیث تفسیری اهل بیت علیهم السلام صورت گیرد. از نظر آنان، اهل بیت علیهم السلام به عنوان مرجع و مفسر واقعی قرآن، وظیفه بیان معانی و مقاصد آیات را بر عهده دارند و هرگونه تفسیری خارج از این چارچوب، مصداق خودسری است. تفسیر

تسنیم نوشت: این دیدگاه مبتنی بر روایاتی است مانند: «إِنَّمَا یُعرَفُ القرآن من خطاب به» (قرآن را فقط کسانی می شناسند که مخاطب آن بوده اند). همچنین احادیثی مانند حدیث ثقلین که قرآن و عترت را دو منبع جدایی ناپذیر معرفی می کند، پشتوانه محکمی برای این رویکرد است و احادیث دیگری که به این موضوع تصریح می کنند. 1 بنابراین، علما بر این باورند که تنها احادیث اهل بیت می تواند ما را در فهم هدایت واقعی و ناب قرآن یاری دهد.

اظهار نظر در مورد رای و مخالفت با نظر شخصی

از دیدگاه علما، هر گونه تفسیر یا تفسیری که مبتنی بر اجتهاد شخصی یا استفاده از عقل و ظاهر قرآن بدون مراجعه به احادیث باشد، خطر تفسیر به رأی را به همراه دارد. در روایات، تفسیر به رأی به شدت مورد مذمت قرار گرفته است; چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «کسی که قرآن را به رأی خود تفسیر کند، از آتش نجات می یابد». یعنی هرکس قرآن را به نظرش تفسیر کند جای او آتش است. این گروه معتقدند تفسیری غیر از تفسیر اهل بیت علیهم السلام مصداق تفسیر به رأی است; زیرا بر اساس روایات، قرآن دارای معانی عمیقی است که بدون راهنمایی اهل بیت علیهم السلام قابل دسترسی نیست. به همین دلیل، هر گونه تفسیر یا اجتهاد فردی مردود است، زیرا ممکن است افراد را به اشتباه و تحریف معنای قرآن بکشاند.

رویکرد اجتهادی در تفسیر قرآن

از سوی دیگر، گروهی از علمای شیعه که رویکرد اجتهادی دارند، معتقدند ظاهر قرآن می تواند منبع معتبری برای استنباط معانی باشد، مشروط بر اینکه این تفسیر با احادیث صحیح اهل بیت منافات نداشته باشد. (علیهم السلام). از دیدگاه این علما، قرآن کتاب هدایت عموم مردم است و به زبانی نازل شده است: «وَ الْقُرْآنَ لِذِکْرِ الذِّکْرِینَ» سوره قمر، آیه 17). این گروه بر این باورند که عقل و ظاهر قرآن در کنار احادیث اهل بیت علیهم السلام می تواند مکمل یکدیگر بوده و مردم را در درک بهتر آیات یاری دهد. تاکید می کنند که تفسیر قرآن باید با روش های علمی و اصولی همراه باشد و از هرگونه تفسیر سطحی و نادرست پرهیز شود.

نقاط مشترک و تفاوت بین این دو محققد

هر دو گروه بر اهمیت اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن تأکید دارند، اما تفاوت آنها در میزان استفاده از ظاهر قرآن و اجتهاد فکری است. محدثان رجوع به ظاهر قرآن را بدون رجوع به احادیث خطری جدی می دانند و تمام تلاش خود را معطوف جمع آوری و تبیین احادیث تفسیری کرده اند. از سوی دیگر، گروه اجتهادی معتقدند که قرآن خود معیار سنجش احادیث است و از ظاهر آن می توان نظرات معتبر و معقولی داشت. تفاوت این دو رویکرد در میزان اعتماد به ظاهر قرآن و استقلال عقل از سیره اهل بیت علیهم السلام بازتاب می یابد.

تجربه تاریخی نشان داده است که استفاده از رویکردهای اجتهادی در تفسیر قرآن، به ویژه بدون التزام کامل به احادیث اهل بیت علیهم السلام، موجب پراکندگی و تعدد تفاسیر قرآن شده است. آیات الهی مفسرانی که قرآن را بر اساس ظاهر قرآن و اجتهاد شخصی تفسیر کرده اند، به دلیل تفاوت در مفروضات عقلی، مبانی اعتقادی و روش شناسی، تفاسیر متضاد و متناقضی ارائه کرده اند. این اختلاف نظرها، به ویژه در مسائل اساسی مانند توحید، معاد و احکام شرعی، باعث شده است که قرآن که کتاب وحدت و هدایت است، به طور بالقوه ابزار اختلاف و اغتشاش شود. در این شرایط احتمال سوءتفسیر و برداشت نادرست از آیات افزایش می یابد که در نهایت هدف اصلی قرآن که هدایت مردم به سوی حق است را تحت الشعاع قرار می دهد.

در طول تاریخ تفاسیر مختلفی با رویکرد اجتهادی ارائه شده است. برخی از این تفاسیر مطابق با معارف اهل بیت و قابل تأیید است، اما بسیاری از آنها تحت تأثیر افکار و گرایش های شخصی یا اجتماعی مفسران بوده است. به عنوان مثال:

* تفاسیر عقلی: برخی از مفسران سعی کرده اند قرآن را صرفاً بر اساس عقل تفسیر کنند و از معارف اهل بیت غفلت کرده اند.

* تفاسیر کلامی: برخی از تفاسیر تحت تأثیر مکاتب کلامی مانند معتزله یا اشعری بوده و گاه از حقیقت قرآن فاصله گرفته اند.

بنابراین، هر تفسیری از قرآن باید بر اساس معیارهای اهل بیت مورد ارزیابی قرار گیرد تا حقیقت آن روشن شود و برای جلوگیری از این خلط آراء، لازم است رویکردهای اجتهادی همراه با مرجعیت باشد. اهل بیت علیهم السلام. به عنوان مفسران واقعی قرآن، اهل بیت علیهم السلام معیارهای دقیق و قابل اعتمادی برای فهم آیات ارائه کرده اند که می تواند اختلافات را به حداقل برساند. در واقع هرگونه اجتهاد در فهم قرآن باید در چارچوب معارف اهل بیت انجام شود تا پویایی اجتهاد حفظ شود و از پراکندگی و انحراف در ادراکات جلوگیری شود. این رویکرد ترکیبی، علاوه بر جلوگیری از اختلاف، به تقویت انسجام در فهم آیات قرآن و وحدت در اندیشه اسلامی کمک می کند و از تبدیل اختلاف نظرها به نزاع بی پایان در مسائل دینی جلوگیری می کند.

گاه مشاهده می شود که با وجود احادیث فراوان در مورد یک آیه، برخی از مفسران شیعه به نظر شخصی و اجتهاد خود تکیه کرده و از این احادیث غفلت می کنند. این تقدم عقل و اجتهاد بر احادیث، همان انتقاد اساسی است که طرفداران تفاسیر روایی بر مفسران اجتهادی وارد می کنند و آن را دلیل دوری از مرجعیت اهل بیت علیهم السلام می دانند.

در نتیجه برای دستیابی به فهمی جامع و صحیح از قرآن، تلفیق این دو رویکرد ضروری به نظر می رسد. اگرچه روایات اهل بیت علیهم السلام چراغ راه تفسیر دقیق و عمیق قرآن است، اما نمی توان از ظاهر قرآن به عنوان کلام خداوند چشم پوشی کرد. روش ایده آل آن است که مفسر با درک عمیق علوم قرآنی، زبان شناسی و اصول تفسیر، ابتدا به بررسی ظاهر قرآن بپردازد و سپس به احادیث اهل بیت علیهم السلام رجوع کند. ) تا تفاسیر او را بیازماید. بدین ترتیب از یک سو دچار خطر تفسیر نمی شود و از سوی دیگر ظرفیت هدایت قرآن را برای عموم مردم حفظ می کند.

پاورقی

برخی از احادیثی که علما برای توجیه مخالفت با رویکرد اجتهادی در تفسیر قرآن به آنها استناد کرده اند عبارتند از:

1. امیرالمؤمنین علیه السلام در گفتگو با یکی از کافرانی که ادعای تناقض در قرآن داشت، فرمود: از تفسیر قرآن با نظر خود بپرهیز تا آن را از علما (اهل) بفهمی. آل بیت علیهم السلام). زیرا شاید آیاتی که (در ظاهر) شبیه به کلام انسان است; در حالی که آنها کلام خدا هستند و تفسیر آنها شبیه به کلمات بشری نیست. همان گونه که هیچ یک از مخلوقات او شبیه او نیست، هیچ یک از افعال خدا شبیه افعال انسان و هیچ یک از سخنان او شبیه به گفتار انسان نیست. چون کلام خداوند برکت و تعالی اوست و کلام انسان افعال اوست، پس کلام خدا را با کلام انسانی مقایسه نکنید که هلاک و گمراه خواهید شد.

2. جابر بن یزید جافی می گوید: از امام باقر (علیه السلام) چیزی در تفسیر قرآن پرسیدم، او جواب داد. سپس (فردا) برای بار دوم همین آیه را از آنها پرسیدم و آنها پاسخ دیگری دادند، گفتم: شما قبلاً در مورد این موضوع به من پاسخ دیگری داده بودید. حضرت فرمود: ای جابر! همانا قرآن رحم دارد و رحمش هم رحم دارد. و ظاهر دارد و ظاهرش هم ظاهر دارد. ای جابر! هیچ چیزی به اندازه تفسیر قرآن از ذهن مردم دور نیست. همانا اولين آيه (كه از من پرسيدي) درباره چيزي است و آخرش درباره چيز ديگر، در حالي كه يك كلمه متصل و متصل است و معاني گوناگوني دارد.

3. امیرالمومنین (ع) فرمود: «این قرآن است، از او بخواهید که با شما صحبت کند». اما او هرگز با شما صحبت نمی کند.”

4. امام صادق علیه السلام فرمود: «هیچ امری نیست که دو نفر در آن اختلاف کنند، مگر آن که در کتاب خدا پایه و اساس محکمی داشته باشد، ولی عقل مردم عادی به آن نرسد».

5. امام علیه السلام فرمود: … قرآن خاص و عام و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ است و صاحبان علم آن را می دانند.

6. امام صادق (علیه السلام) فرمود: پدرم فرمود: هیچ مردی نیست که بعضی از قرآن را با بعضی دیگر عوض کند مگر اینکه کافر شود. (الکافی ج 2 ص 462 )



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7245

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *