
گروه فکری: در روزنامه ایرانبا نفینه امامی مصاحبه با دکتر شروین واکیلی. این گفتگو به ماهیت “داستان فلسفی” و پیوند عمیق بین “تخیل” و “حقیقت” در تفکر و زیست شناسی ایرانی می پردازد. امامی می نویسد که کاموس ، کافکا ، کیکگارد ، نیچه ، سارتر و اومبرتو اکو از جمله فیلسورهایی هستند که عقاید فلسفی خود را در رمان گرایی اجرا کرده اند و رمان های فلسفی آنها هستند. امامی معتقد است که تجزیه و تحلیل این ژانر نشان می دهد که حقیقت بی رحمانه ، پوچ و فانتزی ، حقیقت ، توهم و جنون است. اما با ارتباط این دو ، “خرد خردمند” متولد می شود. آفرینی که نه در برج عاج به دام می افتد و نه در گرداب تخیل خالص غرق می شود. در همین راستا ، شروین واكیلی معتقد است كه داستان فلسفی محصول ترکیب یك فیلسوف است كه به زندگی روزمره و نویسنده ای كه توانایی روایت را دارد ، منعكس می شود. برخلاف فلسفه غربی که حقیقت و تخیل را می بیندبا در خرد ایران ، این دو مکمل یکی هستند. نویسنده با استناد به “چارچوب سیستم زرتشتی” (دستگاه نظری خودش) و همچنین به عرفای ابن سینا و ایرانی ، نشان می دهد که تخیل و عقلانیت دو مسیر پردازش عصبی لازم است که هر دو در شکل گیری رفتار انسان و روایت نقش دارند.
در این گفتگو ، وکیل تأکید می کند که معنای زندگی از دخالت “فانتزی” و “حقیقت” ناشی می شود و این ترکیب باعث می شود “خرد پرشور”. نادیده گرفتن هر یک از این دو به ترتیب منجر به خرافات زندگی مدرن می شود. سرانجام ، دکتر واكیلی اظهار داشت كه تخیل در همه جنبه های زندگی از جمله ساختارهای اجتماعی ، قانون و قانون ضروری است. با مثال کلمه “مهر” در فرهنگ ایرانی ، که هم پیمان (حقیقت گرا) است و هم به معنای محبت (عاطفی به انجام) ، او نشان می دهد که ایرانیان بشریت پایدار مبتنی بر ترکیب عقلانیت و عشق استبشر
****
دکتر واکیلی ، “داستان فلسفی” نتیجه کار یک فیلسوف است یا محصول کار نویسنده ای که فلسفه ساخته است؟
من فکر می کنم این ترکیبی از هر دو است. هر داستان پردازی ، تفکر فلسفی را انجام نمی دهد ، و هر فیلسوف طعم تدوین سخنرانی خود را در یک داستان خواندنی ندارد. ترکیب این دو متعلق به کسانی است که ، روی زمین و در تجربه معیشت خود ، فلسفی هستند ، همچنین داستان و توصیف زندگی نامه آنها و دیگران. یکی از دلایلی که چنین سبکی در ایران رونق گرفته است این است که فلسفه ایرانی ، برخلاف اروپا ، یک صومعه و مدرسه نبود و به طور کلی و به طور عمومی در زندگی روزمره متولد شد.
در رمان فلسفی ، “تخیل” چگونه با “عقلانیت” مطابقت دارد در حالی که این رمان مبتنی بر “تخیل” و فلسفه در “حقیقت” است؟
بگذارید از موقعیت دستگاه نظری خود پاسخ دهم. “چارچوب سیستماتیک زرواناین است و من آن را در کتاب و مقاله منتشر و منتشر کرده ام. در این دستگاه نظری ، انسان دارای چهار سلسله مراتب سلسله مراتبی (فرهنگی ، روانشناختی ، اجتماعی ، بیولوژیکی) است که در مقیاس های مختلف زمان متناسب است و پدیده های مختلفی را در خود جای می دهد ، با هسته اصلی هر سیستم تکاملی (بدن ، شخصیت ، نهاد ، تظاهرات). در سطح روانشناختی ما سیستم شخصیتی را داریم ، ما دو مسیر انتقال عصبی موازی را مشاهده می کنیم که “زیر سیستم عاطفی-عاطفی” و “زیرساخت های مقاوم در برابر عقلانی” هستند. آنها به ترتیب “تخیل” و “حقیقت” تولید می کنند.
آیا روایت داستان دو شکل مخالف و متضاد دارد؟
در حقیقت ، برعکس ، هر روایتی ، از جمله روایت ترکیب هر دو مسیر ، ظهور می کند. دستگاه منطقی منطقی بیشتر بر ظهور رفتار تأکید می کند ، بنابراین محور زمان از گذشته تا به امروز بررسی می شود و تصویری از جهان را در وضعیت موجود و عینی خود می بخشد. چنین تصویری به نام “حقیقت” برای انتخاب رفتار مناسب و به حداکثر رساندن “قلب من” (قدرت ، لذت ، بقا ، معنی) ضروری است. دستگاه عاطفی عاطفی به احتمال زیاد از الان تا آینده کار می کند و “من” را رمزگذاری می کند و انگیزه ای برای انتخاب رفتار و اجرای انتخاب فراهم می کند. بنابراین ، هر دوی اینها در هر رفتار نقش دارند و هر روایت و پردازش لزوماً شامل هر دو است.
بنابراین چرا آنها “تخیل” و “حقیقت” را در مقابل یکدیگر قرار می دهند؟
این تصویر معروف ؛ نه درست و نه فراگیر. این برداشت از متافیزیک مسیحیت غربی ناشی شد و در دوره روشنگری به عنوان هسته اصلی درک فلسفی اروپایی از جهان ادغام شد. در ایران نیز به دلیل این مثال امری عادی است و وام گرفتن از سیستم های مفهومی مدرن. در غیر این صورت ، در ایران همیشه “تخیل” و “حقیقت” تلقی شده اند. ابن سینا و دیگران تأکید می کنند که قدرت متفکرانه (که باعث تخیل می شود) و ناتار (که عقلانیت است) دو نیروی انسانی هستند و هر دو همیشه فعال هستند. عرفای ایرانی همچنین توضیحات دقیق و درخشان در مورد چگونگی “شاهدان” و “دلیل” میوه این دو جریان پردازش را ارائه داده اند. در خرد ایران ، حقیقت و حقیقت در هم تنیده است.
به معنای میثاق ، که منطقی و وابسته به حقیقت است و به معنای عشق که از نظر عاطفی و مداوم تخیل است ، یک کلمه و یک مفهوم است و یک خدای منحصر به فرد است که نشان دهنده هر دو است. این بدان معناست که ایرانیان متوجه شده بودند که تنها اوراق قرضه منطقی با عشق و عشق بین طرفین پایدار است و تنها محبت مؤثر و پایدار که پیمان و قوانین منطقی بر روی آن نصب می شود. مهریش ، بخش بسیار باستانی اوستا و سه هزار و پانصد سال قدمت ، اولین فرمول این مفهوم است و دقت آن خیره کننده است.
آیا می توان “تخیل” را که موضوع هنر و ادبیات است از “کسالت زندگی” نجات داد؟
در اصل ، معنای زندگی از دخالت دو قلمرو “تخیل” و “حقیقت” ناشی می شود که این امر باعث می شود “خرد پرشور”. پوشش عقلانیت بحرانی ، تیز ، تیز و واقعی که از آن ناشی می شود ، منجر به فرو بردن زندگی در باتلاق و دروغ های خرافات می شود و نادیده گرفتن تخیل تولید و آزاد و امکانات لگن که ایجاد می کند باعث می شود زندگی یک الگوریتم تکراری و کسل کننده باشد. دو شاخه کسالت و فریب زندگی مدرن از فاصله بین این دو ستون و ناسازگاری آنها آمده است. دردی که ممکن است با ترکیبات در حال ظهور فانتزی و حقیقت درمان شود.
نقش “تخیل” در ساخت جامعه چیست؟ یعنی در امور جمعی ، مانند قانون مدنی و قانون و آداب و رسوم اجتماعی ، مداخله نیز باید به رسمیت شناخته شود؟
اساساً در همه جا خواب وجود دارد. حقیقت پوچ ، پوچ و خیالی ، توهم و جنون است. این دو باید با هم باشند و یکدیگر را تشدید کنند و اصلاح کنند. در نظم اجتماعی ، این بیشتر از همه است. از آنجا که افراد نه تنها منطقی و مستند هستند به دلیل پیروی از عقل و قوانین هنجاری که روابط آنها را تنظیم می کنند ، این قوانین را در زمینه اسطوره ها و عقاید و احساسات جمعی تجربه و پذیرش یا رد می کنند. اسطوره ها نمونه ای از روایات است که در آن تخیل حقیقت را تحت الشعاع قرار می دهد ، و با این وجود اساس ساخت روایت های هویتی است که در آن حقیقت نادیده گرفته از تخیل است. این تصور من است و از دستگاه نظری من ناشی می شود. اما شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد درک من صحیح است ، و در زمینه تمدن ایران ، روابط انسانی به همان روش درک شده است. نمونه ای از این است که در ایران ، مفهوم “قرارداد اجتماعی” و “عشق و محبت” ، دو زائر ارتباطات انسانی که منجر به خیره کننده ترین و مؤثرترین ساختارهای جمعی می شود ، در یک کلمه “مهر” رمزگذاری شد.
1
منبع: www.khabaronline.ir