
دکتر لنت Pichat ؛ او یک توسعه اقتصاددان و دکترای اقتصاد از MIT است ، وی به مدت سه سال در بانک جهانی کار کرده است و به مدت سه سال در اندونزی و هند زندگی کرده است و سپس حدود ده سال در دانشکده حاکم هاروارد تدریس می شود. او تئوری های جالبی در مورد چگونگی یافتن مسیر توسعه در کشورها دارد.
او می گوید M -3 یک سلاح معمولی در ارتش ایالات متحده است ، که بسیار بهتر از Kalashnikov است ، زیرا Kalashnikov (که نام دقیق تر Kalashnikov است) نمی تواند بیش از چند صد متر را هدف قرار دهد. اما Kalashnikov (ساختمان اتحاد جماهیر شوروی) با تمام نقاط ضعف خود محبوب ترین سلاح در جهان است! چرا؟ زیرا آنها آن را به گونه ای طراحی کرده اند که بسیار محکم باشد. مهم نیست که چه کاری انجام داده اید و چه کاری انجام داده اید ، به محض ترسیم ماشه شلیک می شود. هیچ آموزش و پرورش نیز وجود ندارد. در واقع ، شما می توانید به هر کسی بدهید و به راحتی از آن استفاده کنید. اسلحه آمریکایی عالی است ، اما اگر آن را تمیز نگه ندارید و در شرایط خوبی نیست ، شلیک نمی شود. نگهداری و استفاده نیاز به آموزش جدی دارد (مرجع: دنیای اقتصاد ، دکتر جعفر خیرخاکان- پیوند)
تجزیه و تحلیل استراتژیک و نسخه:
مشکل این است که وقتی M -3 را به یک سرباز صفر فقیر در یک محیط کثیف می دهید ، این سلاح کار نخواهد کرد. ما در توسعه مناطق ، جوامع یا کشورها مانند این به نظر می رسیم. اشتیاق و اعتقاد به بهترین ها باعث می شود که برویم. به جای فکر کردن در مورد برنامه هایی که متناسب با شرایط ما باشد. بعضی اوقات ما سعی می کنیم از خارج/دیگران وام بگیریم/آنها را برای سازمان/جامعه/منطقه/کشور خود وام بگیریم ، که در عمل موفق نمی شود. سپس هیچ کس نمی تواند رشد کند تا بگوید بابا جان ما به کلاشینیکوف احتیاج داریم ، و نه!
پس چه کاری باید انجام شود؟
1) اصول توسعه را از الگوهای توسعه جدا کنید. مثال: حقوق مالکیت تضمین شده یکی از اصول توسعه است. یعنی دارنده دارایی که می تواند هر چیزی باشد ، از جمله کارخانه ، پانل هنری ، ایده تجارت ، کد نرم افزار ، آهنگ موسیقی ، فیلم. اطمینان داشته باشید که اموال وی مورد احترام و احترام قرار می گیرد و منافع آن ملک به خود باز خواهد گشت و هیچ کس دیگر حق ندارد حتی با دولت مزایا و منافع خود را به دست آورد. اکنون در یک کشور ، این مسئله با A -Model A (به عنوان مثال در Majlis) در یک کشور دیگر قوانین اخلاقی و هنجارهای اجتماعی حل می شود. این الگوی مهم نیست ، اصول مهم هستند.
2) میوه چینی ممنوع! تجربه سایر کشورهای جهان برای دیدن و درک این تجربیات بسیار با ارزش است. اما فقط میوه ها نباید دیده شوند ، اما ریشه ها باید درک شوند. به عنوان مثال ، ما دانشگاه ، پارلمان و روزنامه ها را از دنیای مدرن می گیریم ، اما به نظر می رسد که درخت را از کمر برش می دهیم و آن را بدون ریشه در خاک کاشت می کنیم و سپس منتظر میوه هستیم.
3) کپی مجاز نیست! تجربه سایر کشورهای جهان ، به ویژه کشورهای موفق ، در سه متغیر مهم میدانی شکل گرفته است: جغرافیا ، تاریخ و فرهنگ. بنابراین ایده را بدست آورید اما کپی نکنید.
4) با راه حل شروع نکنید. بیایید با مشکل شروع کنیم. اگر می خواهیم توسعه دهیم ، باید روی موضوعات تمرکز کنیم. سپس ، با درک عمیق از اصول (بند 1) ، ما راه حل اختصاصی خودمان را در فرایند تلاش هوشمند و بازگشت و یادگیری و یادگیری می یابیم.
بگذارید سه مثال بیان کنم.
• سنگاپور ترافیک و آلودگی را با وظایف الکترونیکی سنگین ، مالیات بر اتومبیل و توسعه حمل و نقل عمومی حل می کند ، اما کپنهاگ آن را به دنیای سرمایه دوچرخه تبدیل می کند.
• آلمان با تمرکز بر انرژی باد و انرژی خورشیدی با مشارکت شهروندان از طریق تعرفه های تشویقی برای تولید کنندگان خانه ، مسئله انرژی را حل می کند ، اما چین از مزارع خورشیدی و بادی بزرگ سرمایه گذاری می کند و از مقیاس اقتصادی برای کاهش هزینه های تولید انرژی استفاده می کند.
• سیستم مسکن اجتماعی به اجاره تنظیم شده دولت در وین (اتریش) پاسخ داده است ، با کمترین نرخ بی خانمان در اروپا و جمعیت 5 ٪ در این واحدها زندگی می کند. اما در فنلاند با سیاست “اولین مسکن!” این مسئله را با تهیه مسکن رایگان یا یارانه ای حل کرده است.
5) هیچ راه حل راه حل نهایی نیست. تمام راه حل هایی که در سه مثال از سه مثال فوق ذکر کردم باید با گذشت زمان آموخته شود.
حرف آخر ؛ توسعه به معنای حل مهمترین و کلیدی ترین موضوعات جمعی است. MS (بهترین تجربیات ممکن اما نامربوط با جغرافیا ، تاریخ و فرهنگ) ، الهام می گیرید ، اما رها شوید و به دنبال راه حل هایی باشید که از این اصول پیروی می کنند اما الگوی آنها با گروه خون ما سازگار است.
216216
منبع: www.khabaronline.ir