توسعه کشور مستلزم درک صحیح از پیروزی ترامپ است



توسعه در ایران با استقرار دولت رادیکال در آمریکا نیازمند تلاش مضاعف مردم و دولت است. تندروهای داخلی در آن گوشه از جهان اکنون همتایان جهانی خود را در کاخ سفید پیدا می کنند. اکنون کار پزشکان در توسعه کشور بسیار سخت شده است. در مقابل تحولات پیش رو در منطقه و جهان، نظام سیاسی ایران نیازمند رویکرد جدی تری برای رفع فقر و تبعیض در داخل و تقویت رویکرد جذب حداکثری و انسجام و آشتی ملی است. تاکنون در برابر هرگونه تحولی در منطقه یا نظام بین الملل، با توجه به ماهیت شکل گیری آنها در 45 سال گذشته بر اساس نظام حامی و پیرو و همچنین دیدگاه ایدئولوژیک خود، نه تنها یک برنامه ریزی برای شکوفایی و توسعه کشور بلکه در تحقیر رفاه و توسعه، آن را مانع تحقق دولت آرمانی خود می دانند و همه دولت های حامی توسعه را زمین گیر کرده اند.

اکنون توسعه کشور به سطح مهارت تیم عراقچی در وزارت امور خارجه و اراده نظام سیاسی برای تنش زدایی در عرصه بین المللی گره خورده است. با همه این اوصاف، اگر نظام سیاسی مانند انتخابات 1403 تندروهای خود را از نظر سیاسی و ساختاری کنترل کند، این بار با مدیریت بحران در همه عرصه ها علیه قاتل سردار شهید، می تواند در 4 سال آینده منافع ملی ایران را تامین کند. سلیمانی. ایران کند نیاز به انسجام داخلی و وفاق و آشتی ملی دارد و نقل از شکست اهداف چشم انداز 20 ساله ایران که سال آینده منقضی می شود نیاز به بازنگری اساسی دارد.

اما با دست نیروهای رادیکال به نظر می رسد با توجه به تجربه تحمیل شکست دوره روحانی، امکان تحمیل آن را به پزشکان نیز دارند. یکی از عوامل اصلی قدرت آنها رفتار طبقاتی در مواجهه با مسائل داخلی و خارجی است. طبقه جدیدی که میلوان گیلاس آن را عامل ضدتوسعه و عامل رکود و بحران می داند، پس از انتخابات 84 و روی کار آمدن آقای احمدی نژاد در ایران ایجاد شد. این طبقه با تمام قدرت و همه بازوهایش در حاکمیت سیاسی و عاقبت آن در عرصه اجتماعی و اقتصادی توانست دولت آقای روحانی را زمین گیر کند و طرح اجرای برجام را رد کند.

با تکیه بر توان این قشر در موسسات مالی و پولی و همچنین قدرت آنها در عرصه امنیت در تمامی عرصه های زندگی ایران و ایرانی با بهره گیری از رانت غیرمولد ناشی از افزایش نرخ دلار، سکه و… همچنان به عنوان سودجویان تحریم قدرت بالایی در ترویج فضای افراطی ضد توسعه و دمیدن بحران به بازار و زندگی مردم دارند. مردم و اغلب نهادهای فکری و افکار عمومی اطلاعات کافی از طبقه جدید ندارند و در تحلیل آنها اساساً چنین طبقه ای مانع توسعه تلقی نمی شود. طبقه جدید و گروه رادیکال با سابقه تجاری و نه تولیدی و همچنین سود حاصل از روش های مخرب مانند امنیت ناشی از روش های خشونت آمیز مانند انفجار و غیره که برنامه پزشکی را با عدالت نابود می کند هنوز در مصر هستند. . آنها به روش های منسوخ و ضد توسعه ای خود ادامه می دهند. به این اخبار در دو هفته اخیر توجه کنید:

-حجت الله عبدالمالکی وزیر رفاه دولت سیزدهم: باید خط لوله کشورهای اسلامی که به اسرائیل نفت می فروشند منفجر کنیم و به ناوگان آنها حمله کنیم. ما با عملیات وعده صادق می توانیم اقتصاد اسرائیل را فلج کنیم. …با این کار می توان تجارت خارجی رژیم صهیونیستی را 50 درصد کاهش داد.

پیشنهاد کاهان برای حل بحران منطقه ای: تنگه هرمز، خلیج عدن، تنگه باب المندب و دریای سرخ را ناامن کنید، خط لوله باکو-تفلیس-جیهان را در صورت تنگناهای اصلی انتقال انرژی مانند تنگه هدف قرار دهید. هرمز، خلیج عدن، تنگه باب المندب و سرخ های دریای سرخ در شرایط جنگی در خطر هستند، قیمت انرژی در مقیاس جهانی افزایش می یابد. چنین شرایطی می تواند غرب را مجبور به مداخله برای جلوگیری از گسترش جنگ توسط رژیم صهیونیستی کند

حسین شریعتمداری خطاب به پزشکان گفت: چون رئیس جمهور اسرائیل در اجلاس باکو حضور دارد، شرکت نکنید.
– کیهان: سفارت آلمان در ایران کنسولگری اسرائیل است و باید بسته شود
– مدیرعامل کیهان: حالا که اروپا سه ایرلاین ایرانی را تحریم کرده است، تنگه هرمز را هم ببندیم!

همانطور که می بینید تمام قابلیت های جناح تندرو در جنگ و انفجار است. حال اگر نظام سیاسی توانمند باشد

اگر حکمرانی سیاسی آزادی مثبتی را برای مردم به معنای ایزیا برلین که نام دیگری برای توسعه و گشایش و افزایش انتخاب شهروندان است، ایجاد نکند، به معنای ایجاد شغل، رفاه، فراغت و در نهایت زندگی است و تنها. آزادی منفی نه برای جان مردم، بلکه برای خودش در مواجهه با نظام بین‌الملل، یعنی رهایی از مداخله سایر نیروهای بین‌المللی، این امر می‌تواند به سرعت حوزه نفوذ اقتدار سیاسی مبتنی بر نرخ مشارکت 50 درصدی را به خطر بیندازد. مردم در انتخابات 1403 و در انتخابات بعدی شاید به همین میزان مشارکت مردم امکان پذیر نباشد.

اگر نظام سیاسی نسبت توسعه داخلی، حوزه های منطقه ای و بین المللی را درک نکند و تصویر دقیقی از تحول بزرگی که رخ داده است به دست نیاورد، باید گفت که آینده دولت پزشکی و برنامه های توسعه آن محکوم به نابودی خواهد بود. در حال حاضر همان ترسی که اگر دولت پزشکی شکست بخورد به معنای شکست نظام سیاسی نیز هست. اما تغییر بزرگ در رابطه بین توسعه داخلی و درهم تنیدگی آن با تحولات منطقه ای و بین المللی است.

برکناری وزیر دفاع توسط نتانیاهو و انتصاب فردی که مانند خودش اعتقادی به نظریه دو کشور فلسطین و اسرائیل ندارد، چراغ سبزی برای تقویت روحیه تندروها در آمریکا برای حرکت بود. به سوی تحقق رادیکالیسم جدید در کاخ سفید. این حرکت این پازل را تکمیل کرد که تحرکات اسرائیل در دوره کوتاه درگیری با ایران بیشترین استفاده را (در کنار سایر اهرم ها) برای افزایش محبوبیت ترامپ در مقابل هریس داشت. جنبش دانشگاهی حامی غزه در آمریکا و اروپا محوری بود که کمپین هریس علیه ترامپ را اشتباه محاسبه کرد. به نظر می رسد آنها فکر می کردند شاید این جنبش و بازتاب داخلی و جهانی آن در کاهش محبوبیت ترامپ علیه هریس موثر باشد. اما این اتفاق نیفتاد. در عوض، تحول جدید با مانع بزرگی برای ابزار تنش‌زدایی جمهوری اسلامی در منطقه و جهان و حرکت آن به سمت توسعه داخلی مواجه شده است که نقش مستقیم اسرائیل در سیاست تنش‌زدایی ایران است. آیا این موضوع در دل خود می تواند موضوع تغییر رژیم را در نظام جهانی بیاورد؟

بنابراین، تحول جدید این است که اگر در زمان اوباما، نیروهای منطقه‌ای مانند اسرائیل نقش حاشیه‌ای در مذاکرات برجام با 1+5 داشتند، به نظر می‌رسد در شرایط کنونی، نقش اسرائیل بسیار پررنگ‌تر از گذشته و همچنین خطرناک است. . و از این منظر تنش زدایی و توسعه و شکوفایی ایران با تضعیف ایران در زمینه هسته ای و موشکی، نیروهای متحد ایران و به قول غربی ها نیروهای نیابتی گره خورده است و آنها نیز مقدر هستند. بدون شک در برابر تهاجم جدید، تنها تقویت روند 1403 کارساز خواهد بود. اگر جمهوری اسلامی ایران در سه حوزه سیاست و قانونگذاری، ساختار و کادر تخصصی و ظرفیت سازی در جامعه و دولت لحظه ای تعلل کند، نتیجه بسیار بدتر از فرصت های از دست رفته در دولت روحانی خواهد بود. که رفتار نادرست تندروها گریبانگیر ایران شده و همچنان دامنگیر آن است.

به عبارت دیگر، اگر در دولت روحانی و اوباما سطح تنش زدایی مانع از ورود تغییرات منطقه ای می شد، اما در این مرحله به دلیل از دست رفتن فرصت ها به دلیل اشتباهات شدید تندروها، اکنون دیدگاه ها و سیاست ها اسرائیل در دولت ترامپ کاهش بیشتری خواهد داشت. لذا با توجه به تنش سیاست داخلی و توسعه ای دولت چهاردهم با مسائل منطقه ای و جهانی برای توسعه کشور و تعیین اهداف برای پیروزی دولت آقای مزکیان، نظام سیاسی با در نظر گرفتن در بدترین شرایط باید خط مشی جدیدی را در سه حوزه مذکور اتخاذ کرد و با رویکرد تحقق اهداف جامعه مقتدر و دولت مقتدر تمامی توسعه داخلی را قاطعانه اجرا کرد. جمهوری اسلامی دیگر نمی تواند منتظر نتیجه اقدامات سیاسی تندروهایی باشد که دولت روحانی را در قبال FATF بیگانه دانسته و ماشین توسعه کشور را به وادی کشاندند.

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7217

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *