نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان، در کتاب اصول کافی جلد 2 – صفحه 502 – وصال الشیعه جلد 7 صفحه 163 – بحار الانوار جلد 90 صفحه 343 روایتی است که (امام صادق علیه السلام) می فرماید:
درباره زراره درباره یکی از آنان (علیه السلام) فرمود: پادشاه نمی نویسد مگر آنچه شنیده است جان تو ترسان و ترسان است، پس ثواب این ذکر را در جان مردی غیر خدا نمی داند. جلال وجلال اوست.
فرشته ای از طرف خداوند متعال مأمور نوشتن و ثبت اعمال انسان می شود، او فقط آنچه را می شنود می نویسد. خداوند متعال می فرماید: پروردگارت را در درون خود و در تضرع و تسلیم کامل و آهسته و نهان یاد کن. او غیر از خدا چیزی نمی داند
شرح این حدیث بر اساس درس آیت الله آقا مجتبی تهرانی را در ادامه بخوانید:
به خدا پناه می برم از شر شیطان. بسم الله الرحمن الرحیم
روایتی که نقل می کند، روایت مشکوک است، می گوید نمی دانم از امام باقر علیه السلام شنیده ام یا از امام صادق علیه السلام، روایات زیادی داریم که اصحاب این دو بزرگوار نقل می کردند، سپس نمی دانستند که از امام پنجم شنیده اند یا از امام ششم احادهما» یکی از این دو است، مخصوصاً زراره، محمد بن مسلم، اینها صحابه بزرگی هستند، کسانی که روایت می کنند، در روایات بسیار آمده است، اما من این روایت را از امام شنیدم، زیرا آنها هر دو را فهمیدند و نزد امام رفتند. درسهای هر دوی آنها می فرماید: «مَلَکُ الْمَلَکَ إِلَّا أَسْمَعُونَ» این فرشتگان که متولی اعمال ما هستند، اینها را رقیب می دانند و عتید نیز در آیه شریفه می نویسند، این را ابتدا پیامبر فرمودند: «خداوند سبحان الله را در جان خود یاد کن». با احتیاط و خوف.» که خداوند می فرماید: پروردگارت را در درونت یاد کن، در ماتم و نهان، «فلا یعلم ثواب ذلکّه ذکر فی نفس الرجال». پس هیچکس ثواب این ذکر را در درون شخص ذکر «غیر الله سبحان و جلال» نمی داند; غیر از خدا سپس پیامبر دلیل را فرمود: «لعزمته»; برای عظمت این ذکر، بله، یک نوع ذکر داریم که غیر خدا از آن خبر ندارد. ذکری که این هم در روایت است چیست؟ حضرت اول می فرماید: این ملائکه به اندازه ای که می شنوند می نویسند. معلوم می شود که ما چیزهایی داریم که هیچ کس جز خدا از آنها خبر ندارد. این فرشته ها نمی فهمند آنها را بنویسند. موضوع بسیار مهمی است. الان کدومش؟ حالا اشاره می کنم و رد می کنم. و آن ذکر از دل است; یعنی وقتی انسان در دلش یاد خدا می کند فقط خدا می داند و بس. این است، او فقط می داند. و هیچ موجودی جز خود او ثواب آن را نمی داند; زیرا این ذکر و این خاطره آنقدر عظمت دارد که دل به سوی خدا می رود. توجه کنید و اکنون می خواهم به این نکته اشاره کنم که اکثر لغزش های انسان این گونه است، اما همه را می توانید بگویید، من از آن به اکثریت تعبیر کردم. این از غفلت خداست و غفلت قلبی است. آنجا که دل از خدا غافل است، آنجاست که پا به سوراخ می رود. فهمیدی و آنجا که دل معطوف به خداست، همان جاست که راه راست را می پیماید. متوجه شدید؟ و آنجاست که این شخص به رستگاری و سعادت می رسد; حتی اگر زبانش نچرخد. حالا یک نکته را عرض کنم. فرض کنید اینها به قول ما زبان ندارند چیزی بگویند; آیا اینها ذکر نشده است؟! سوال آیا نمی توانند خدا را ذکر کنند؟ گوش کن اینو گفتم که خوب بفهمی حق ذکر آن است و عظمت ذکر آن و ثواب او ثوابى است که جز او کسى از آن خبر ندارد.
منبع: www.khabaronline.ir