دروس مهم چین برای توسعه ایران ؛ پایداری یا فروپاشی / “همه با هم” به جای “بودن با من” راه حل نجات ایران



گروه اندیشه: یادداشت زیر به دکتر رضا فازلا علی در روزنامه اعتماد منتشر شده ، مدل توسعه چین را بررسی می کند و آن را با چالش های ایران مقایسه می کند. نویسنده معتقد است که چین ، با وجود ریشه های کمونیستی ، با تغییر رویکرد انزوا به تعامل و همکاری ، به یک قدرت اقتصادی تبدیل شده است.

موضوع ، این یادداشت ابتدا به مدل توسعه چین می پردازد. برای نویسنده نویسنده چینی ، پس از عدم موفقیت مدل های مارکسیستی ، از طریق برنامه ریزی واقع بینانه ، سیاست درهای باز و جذب سرمایه خارجی رشد اقتصادی بالایی کسب کرد. به جای مقابله ، مخرب ، تعامل و امنیت ، بر امنیت داخلی و بین المللی متمرکز شد. استراتژی چین در برابر هژمونی دلار محافظت از خود با ذخایر غیر داستانی مانند طلا است ، و سعی در سرنگونی آن نیست. در داخل کشور ، با مشارکت مردم ، به دنبال بهبود خدمات عمومی و کاهش فقر برای اطمینان از ثبات بود.

مقایسه چالش های ایران چیست؟ نویسنده از تصمیم گیرندگان ایرانی می خواهد تا از تجربه چین یاد بگیرند و از ثبات اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی مراقبت کنند. این یادداشت تأکید می کند که بی ثباتی اجتماعی و اقتصادی پایه و اساس ناآرامی و خشونت است و ریشه در رفتار و تصمیمات دولت ها دارد. برای نویسنده ، این یک جامعه سالم است که در آن تعادل قدرت و احترام به تنوع وجود دارد و ظاهر برتر را از بین می برد. نویسنده در نهایت نتیجه می گیرد که برای دستیابی به امنیت و توسعه پایدار ، ایران به یک قانون نیاز دارد تا “همه با هم” باشد ، نه “حاکم بر قانون” ، که معیار “همه بودن با من” است. این یادداشت به شما برمی گردد:

****

دولت چین ، که نتیجه انقلاب مائو (تفکر مائو) است ، پس از سالها تلاش و نتیجه الگوهای و برنامه های مارکسیستی ، سرانجام رویکرد خود را با برنامه ریزی و دوراندیشی برای دستیابی به پیشرفت مورد نظر تغییر داد و توانست دومین چالش داخلی و بین المللی جهان را ایجاد کند. به جای مقابله با دیگران و انزوا ، چین راه مشارکت و همکاری را دنبال کرد. در مورد زمان پیروزی انقلاب اسلامی ، به عنوان مارگارت تاچر در انگلیس و رونالد ریگان ، آنها در تلاش بودند تا جوامع خود را بیشتر به بازارها منتقل کنند ، دنگ شیائو پینگ و سایر تصمیم گیرندگان چینی ، ابتدا به منظور اصلاح و حفظ اقتصاد و حفظ یک اصلاحات اقتصادی موفق و حفظ هویت ، فریس با رشد تقریباً 5 سالگی با رشد اقتصادی همزمان با 5 سالگی ، با رشد تقریباً 5 سالگی ،

آنها دریافتند که موفقیت برای رشد کشور با درهای بسته برای رشد کشور برای رشد کشور با درهای بسته در دسترس یک دوست و دشمن نخواهد بود. بنابراین ، هیچ راه دیگری جز تعامل ، همکاری و استفاده از تعادل در وابستگی متقابل مبتنی بر امنیت ، صلح ، صلح و تقویت و حفظ رفاه اکثریت مردم به روشی انعطاف پذیر و پویا وجود ندارد. از جنگ جهانی دوم ، دلار به عنوان ارز غالب ذخیره جهانی در کنار طلا است. نتیجه ادامه رهبری اقتصادی و مالی ایالات متحده با دشمنان و رقبا است. حتی اگر ارزهای سایر کشورها برای کاهش هژمونی دلار افزایش یافته است ، اما هنوز هم قدرت برتر پولی جهان است. بر این اساس ، استراتژی چین در تلاش برای محافظت از خود به جای تلاش برای سرنگونی آن ، در برابر هژمونی دلار است. در حال حاضر چین به دنبال ذخایر مالی غیر دلهره (GOLD) یا خرید اوراق بهادار خزانه داری ایالات متحده است.

اگرچه ترامپ چین را دشمن و رقیب اصلی ایالات متحده در جهان می داند ، اما چگونه چین می تواند بر اساس الگوی بومی توسعه به این سطح از قدرت برسد؟ بله ، چین حقایق را با برنامه های واقع گرایانه پنج ساله و پیش بینی چگونگی دستیابی به اهداف خود ، بر اساس منابع حقوقی ، اساسنامه حزب و تصمیمات کمیته مرکزی ، پذیرفته است ، واقعیت ها را پذیرفته است ، زیرا به دنبال دستیابی به ابتکار عمل ، دستیابی به توسعه و حفظ منافع حیاتی ملی و ثبات سیستماتیک است.

در این مقطع زمانی ، مسئله امنیت (عمومی و جمعی) از منافع داخلی ، خارجی ، سرزمینی ، سرزمینی ، غیر رسمی (شغل ، روانشناختی و غیره) بیش از هر چیز است. بدون شک ، یکی از عوامل توسعه ، امنیت اقتصادی است که باید از تنش (در تجارت و تأمین مواد و انرژی اولیه) دور باشد و در مسیرهای باز ، پاک ، ایمن و پایدار حرکت کند. از آنجا که نوآوری ، رشد جامع توسعه علمی ، توسعه مستقل داخلی ، توسعه درهای باز ، توسعه صلح ، تعامل و همزیستی مسالمت آمیز با وجود رقابت و درگیری در روابط بین الملل برای همه کشورها ، چین نیز برای دستیابی به موقعیت فعلی استرس و امنیت بین المللی انتخاب کرده است.

در سطح داخلی ، با مشارکت عموم مردم برای گسترش و ارائه خدمات عمومی برای شهروندان ، کاهش فقر و افزایش مسکن ، سلامت ، بازنشستگی و غیره ، تلاش کرده است تا به اهداف مورد نظر نزدیکتر شود. در سطح فراملی ، با افزایش همکاری های بین المللی اقتصادی بر اساس استراتژی های قدرتمند نظامی نظامی ، با وجود تنش های فراوان ، به ویژه با همسایگان ، بدون درگیری نظامی ، سعی در حل امنیت خود داشت. در حقیقت ، استراتژی ، دقیق ، پیچیده چند منظوره ، با ترکیبی از توسعه اقتصادی و نظامی بدون تعصب همراه بود. به گفته دکتر رجائی ، “سنت گرایی آیین مردگان است ، اما این حمایت از سنت است ، به سمت پویایی و پیشرفت” حرکت می کند.

بدون شک دستیابی به نرخ رشد اقتصادی بالا یکی از مهمترین اهداف هر سیستم اقتصادی است ، ثبات اقتصادی لازم است ، اما برای توسعه ناکافی است. بنابراین تصمیم گیرندگان امروز باید بدانند که اندازه گیری ، ثبات در اقتصاد ، سیاست ، جامعه ، دین ، ​​فرهنگ ، هنر ، هنر و تاریخ آسان نیست ، به عنوان مثال در حال افزایش تورم ، بیکاری ، رکود ، کاهش در رفاه عمومی ، ارزش ارزهای ملی و نوسانات نرخ ارز و نقص بودجه. بازیگران و تصمیم گیرندگان از بزرگنمایی نقاط قوت و کم کردن نقاط ضعف خودداری می کنند و تا آنجا که ممکن است به منظور ایجاد سیاست در یک فضای آزاد در بخش های مختلف ، رشد فناوری ، خصوصی سازی ، بازار آزاد رقابتی و فساد و کاهش دولت حرکت کنند.

عدم تعادل بین نیازهای روزانه مردم و عدم پاسخ قانع کننده به مردم ، یا توجیه مشکلات جامعه و حتی چالش های موجود برای عوامل سابق ، پایه و اساس ناامنی ، ناآرامی و خشونت در جامعه و به ویژه در مسئله بی ثباتی را فراهم می کند. من معتقدم که بی ثباتی به معنای اعتراض ، اعتصاب ، تظاهرات ، شورش ، ترور ، جنگ و سردرگمی در جامعه است که اغلب ریشه در رفتار و تصمیمات حاکمیت دارد و میزان رشد اقتصادی ، تورم ، کسری بودجه سالانه مداوم ، ناسازگاری در بازار عرضه و تقاضا و کاهش ارزش ارز ملی را کاهش می دهد.

به طور کلی ، تورم یک پدیده پولی است که از اقتصاد بیمار ناشی می شود ، هر چه نیروهای رقابتی ، پایدار و قوی تر بازار ، اثرات منفی کمتر تورم در جامعه. بنابراین ، تورم تخصیص منابع بودجه را ناخودآگاه تغییر می دهد و باعث ناامنی اقتصادی می شود. عدم کار برای کار ، وجود سازمان های موازی بالا ، عدم شفافیت فعالیت های اقتصادی ، عدم برخورد جدی با فساد و نوسازی ، عدم هماهنگی واقعی سیاست خارجی ، اقتصاد ، اقتصاد ، اقتصاد. آنها می روند. در حقیقت ، وحی این بحران به دلیل افزایش آگاهی عمومی است و رشد ارتباطات به معنای این است که باعث طلاق بین مقامات و مردم می شود. بازیگران سیاسی باید در نظر داشته باشند که سیاست در راستای قدرت ، قدرت ، ثروت و حدس و گمان است ، اما نگرانی سیاسی هماهنگی در منافع عمومی و علائم احترام آن به قومیت ها ، زبانها ، نژادها ، جنس ها است که نام دوستی است ، نه ملت.

عدم وجود “مدیریت و نظم و انضباطی کارآمد و پویا ، عدم تأمل در نقاط قوت و ضعف ، عدم پاسخگویی ساختارها و نهادهای رسمی و موازی ، ضعف استقلال واقعی نیروها در عمل” باعث بحران و وقفه بین مقامات و مردم و گاهی مردم می شود. من معتقدم که خیلی دیر نیست که نگاهی منطقی به تاریخ توسعه چین داشته باشیم ، برای کشور ما ، که در جبهه های جنگ مختلف طراحی شده یا ناخواسته طراحی شده است ، تا زمانی که به امنیت نسبی دست نروند ، پیش نیاز لازم برای وجود یک قانون که معیار آن “همه” است ، نه قانون قانون ، که “همه با من” است. یک جامعه سالم یک ارکستر (هماهنگ و هماهنگ) است که در آن تعادل و جدایی از قدرت ها وجود دارد و هیچ چیز از نظر ظاهری وجود ندارد.
دکتر علوم سیاسی

1



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 9536

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *