در طوفان بحران ؛ راه حل های روانشناختی برای دستیابی به آرامش / نحوه بازگرداندن آرامش با تکیه بر خودآگاهی و همدلی؟



به گفته خبرگزاری اخبار آنلاینبا مسعود تگی آبادیخبرنگار ابناوی در مورد اتخاذ راه حل ها و راه حل هایی که منجر به آرامش و تعادل روانی در موقعیت های بحرانی مانند جنگ می شود ، نقل از کرده است. وی بر لزوم حفظ سلامت روان در شرایط بحرانی و شبه جنگ تأکید می کند. وی با اشاره به تاریخ و مقاومت عالی ایران اظهار داشت که اگرچه بحران ها دارای اضطراب و آسیب روانی (مانند PTSD ، افسردگی) هستند ، اما می توانند بر آنها غلبه کنند. این نقل از در زیر آمده است:

****

در تاریخ عالی بشریت ، کمتر ملتی وجود دارد که مانند ایران این بحران را به دست گرفته است. این سرزمین باستانی قرنهاست که روی بال امواج آشفته روز نشسته است و مردم آن در هر پیچ و خم تاریخ آزمایش های سختی را پشت سر گذاشته اند. به نظر می رسد که سرنوشت این سرزمین با موجی از اضطراب جمعی در هم تنیده است. از تهاجم و قحطی گذشته گرفته تا تجربه تلخ جنگهای پی در پی ، به ویژه هشت سال دفاع مقدس ، که زخمهای عمیقی بر بدن ذهنی کشور دارد و خاطرات وحشتناک موشک های شهرها ، سیرهای قرمز و وحشت در هر لحظه. در آن روزها ، مردمان این سرزمین با چشمان بیدار و قلب مضطرب شب ها را صبح می گذراندند و روزها را با سایه سنگین جنگ می گذراندند. این تجربیات تاریخی در وجود ایرانیان ، ظرفی از مقاومت را تشکیل داده است ، اما در عین حال ، لایه های اضطراب پنهان را نیز به جا گذاشته است. اضطراب به نظر می رسد که در ناخودآگاه ریشه دارد و با هر بوی بحران ، به عنوان یک گرد و غبار بالا می رود.

امروز ، دوباره ، این یک سایه ناآشنا و سنگین از “شبه شبه” است که چادرهای روی آسمان ما ، و صدای وحشتناک مرگ نه تنها گوش ما را فریاد می زند ، بلکه روح ما را نیز خراش می دهد. خبر جوانه های معصوم ، پرواز تلخ دانشمندان و اربابان و زمزمه های شیطانی تهدید جنگ ، بدن صلح را لرزاند. اضطراب ، به عنوان یک باد سرد ، بر روح و ترس از آینده مبهم می نشیند ، زیرا یک ریشه عمیق به قلب ما نفوذ کرده است. به گونه ای که روان یک جامعه عظیم و عمیق در معرض آسیب های عظیمی قرار گرفته است ، نوشتن “سلامت روانی در بحران” صرفاً یک وظیفه روزنامه نگاری نیست بلکه صدای عمق وجدان و درد شایع است. این خط تلاشی برای باز کردن درب برای درک این چالش بزرگ و سپس یافتن راه حل های علمی و معتبر برای رسیدن به ساحل صلح در یک دریا طوفانی است که گاهی اوقات نفس کشیدن را دشوار می کند. ما در این نقل از ، نه فقط راوی درد ، بلکه جستجوی امید ؛ امید به مقاومت ، امید به توازن و امید به فردا که از قلب این رنج ها بالا می رود.

بحران ، چه ریشه در طوفان های طبیعی داشته باشد ، یا از عصبانیت انسان یا جهل ، به عنوان یک زمین لرزه عظیم ، آنها بقایای روی بدن ظریف روان جمعی هستند. احساس امنیت ، که مدتهاست فراموش شده است ، جای خود را در شوک ، غم عمیق و گاهی اوقات عصبانیت سوزانده می کند. ترس از ناشناخته ها ، اضطراب مداوم و عمیق و احساس عدم توانایی در برابر حوادث عظیم ، فقط بخش کوچکی از این واکنشهای طبیعی انسان است. این روزها ، در ایران ، نبض اخبار هر لحظه سریعتر است و هر روز داستان جدیدی از رنج و فقدان شنیده می شود. خسارات گرم ، خبرهای تلخ از کودکان و مربیان بی گناه که دیگر در میان ما نیستند ، و تهدیداتی که سایه سنگین خود را در طول لحظه زندگی مردم می اندازند. همه اینها برای تشدید واکنشهای ذهنی ، که گاهی اوقات به اختلالات پایدار مانند افسردگی فراگیر ، اضطراب مزمن و کابوس های اختلال استرس پس از تروماتیک تبدیل می شوند ، مانند بسیاری از هموطنان ما تبدیل شده اند. حتی بدن خسته از درد بسیار تسلیم می شود و به شکل بیماری های مختلف ظاهر می شود. در این میان ، طبقه آسیب پذیرتر ، کودکان بی گناه ، که هنوز الفبای زندگی را یاد نگرفته اند و سالمندان که تجربیات تلخ و شیرین را دارند ، بیشتر در معرض این امواج عالی قرار دارند. جامعه تحصیل کرده و دلسوز نیز باعث ایجاد زخم های عمیق در قلب این طوفان می شود.

برای عبور از این لنگه و رسیدن به دره مقاومت ، باید در چشمان قلب بشنوید و ببینید. هر دو آموزه ای که مسیر را روشن می کنند ، و هشدارهایی که مانند صخره های تاریک ما را به داخل پرتگاه می اندازند. در این میان ، پذیرش و آزادی احساسات گامی اساسی است. انکار درد فقط آن را به اعماق عمق سوق می دهد و باعث می شود که عمیق تر ریشه یابد. به خودتان اجازه دهید غمگین ، عصبانی باشید و در خود احساس اضطراب کنید. صحبت با همراهی مرموز ، عزیزان یا شنیدن هوادار ، می تواند بار این رنج را روشن کند و تجربه جمعی را که بارها و بارها در گذشته و در میان بحران ها به ایرانیان کمک کرده است ، بازآفرینی کند. همچنین ، مرز ذهن ذهن در برابر اخبار اخبار بسیار حیاتی است. اگرچه این آگاهی سبک در تاریکی است ، غرق غرق شدن در سیل اخبار منفی ، به عنوان یک مسموم مسموم کشنده ، آرامش ذهنی می بخشد. برای ردیابی خبرهای قابل اعتماد ، زمان های خاصی را طی کنید و سپس خود را از این گرداب بیرون بکشید تا ذهن خود را برای بهبودی داشته باشید.

توجه به بدن و بدن

مراقبت از بدن یک پناهگاه روان است. خواب کافی ، غذای خالص و معنوی و حرکت مداوم بدن ، سه ستون با سلامت روان است. در بحران ، فراموش کردن این اصول آسان است ، اما اهمیت آنها دو برابر می شود. زیرا یک بدن سالم یک پناهگاه ذهنی قدرتمند است. پیوند با ریشه های جامعه نیز ضروری است. ISO یک سم کشنده است که به آرامی زندگی می کند. ارتباط با دوستان و اقوام ، حتی در فضای مجازی ، به عنوان یک ناجی ، احساس گرما و حمایت انسانی گرم را برمی گرداند. حسی که همواره مردم را در تاریخ تاریخ این سرزمین وصل کرده و مردم را از فروپاشی روانشناختی محافظت کرده است. غرق شدن در جریان های آرامش یک خود درمانی مؤثر است. مدیتیشن ، رقص ریتمیک یوگا ، زمزمه موسیقی دلپذیر موسیقی یا غرق شدن در دنیای کلمات از طریق مطالعه ، هر فعالیتی که باعث آرامش شما می شود می تواند یک پادزهر برای استرس زهر باشد.

کمک به کمک به همکار نه تنها رنج را از شانه دیگر حذف می کند ، بلکه احساس هدفمندی و رضایت وجودی را در نهاد شما زنده می کند. این امر قدرت شما را در برابر معلولیت افزایش می دهد و یادآور همدلی طولانی ایرانیان در روزهای دشوار است. در جستجوی معنا به معنای مزخرف ، در روزهای تاریک ، یافتن معنا و هدف در تارپودهای زندگی می تواند یک نیروی محرکه بزرگ برای ادامه باشد. این معنی گاهی اوقات خود را در کمک به دیگری ، گاهی در محافظت از ارزش ها و گاهی تلاش برای ایجاد فردا بهتر نشان می دهد. و سرانجام ، قرار دادن آن در دست فن حیاتی است. اگر احساس می کنید که امواج غوغا بحران قدرت رویارویی را به دست آورده است ، این نیست که بتوانید کمک روانشناسان ، مشاوران یا روانپزشکان را گسترش دهید. این نشانه ضعف نیست ، که همان شجاعت و خرد است.

اما برخلاف این “شانه ها” ، “نباید” ما را مانند صخره های تاریک تهدید کند. پرده واقعیت و انکار آن تنها راه دستیابی به آمادگی ذهنی و یافتن راه حل های مؤثر است. مقایسه با دیگران همچنین بذرها و اضطراب ناکافی را جمع می کند. زیرا همه ، به شیوه و ظرفیت خود ، از رنج رنج می برند. پشتوانه گرم از آغوش گرم جامعه ، به تنهایی و افسردگی. پناه بردن به معجزه مواد مخدر و روی آوردن به دخانیات ، الکل یا مواد مخدر برای فرار از واقعیت ، فقط یک گرداب عمیق تر ایجاد می کند که چیزی جز تخریب ندارد. و شمشیر سرزنش برای خود سرزنش ، در بحران ، گاهی اوقات خود را به خاطر احساسات طبیعی خود سرزنش می کند. به یاد داشته باشید که این واکنش ها طبیعی است و شما مقصر نیستید.

نیاز به توجه به رویکردهای دانش روانشناختی

دانش روانشناسی ، مانند یک گنج غنی ، راه حل های عمیق و آزمایش شده برای تقویت مقاومت ذهنی ارائه می دهد. درمان شناختی-رفتاری ((CBT ، این رویکرد نوری است که می تواند پیچ ​​های ذهن را کشف کند ، افکار منفی و ویرانگر را شناسایی کند و آنها را با یک نگرش واقع بینانه تر و سازنده تر جایگزین کند. در قلب بحران ، CBT یک اضطراب و اضطراب است. او می خواند ، بدون هیچ داوری.

“فعال سازی رفتاری” ، این روش بر ایجاد فعالیت های لذت بخش و هدفمند در زندگی ، حتی در سخت ترین شرایط متمرکز است. تلاش برای انجام کارهایی که قبلاً خوشبختی شما بود می تواند جرقه امید را در قلب شما روشن کند. تکنیک های جادویی و آرام بخش تنفس عمیق ، تمرینات تنفس عمیق و سایر روشهای آرامش (مانند آرامش عضلات مترقی) ، زیرا آنها در آتش استرس فیزیولوژیکی می ریزند. و سرانجام ، آغوش “پشتیبانی گروهی” مانند یک پناهگاه امن است که در آن می توان تجربیات و عواطف را با کسانی که رنج های مشابهی را پشت سر گذاشته اند به اشتراک بگذارید. این فضا منجر به احساس همبستگی و کاهش احساس تنهایی می شود و این بازتابی از روح جمعی است که همیشه در این سرزمین نجات بوده است.

چه باید کرد؟

حسین چنارانی ، روانشناس و فارغ التحصیل دانشگاه Allameh Tabatabai ، معتقد است که با دنبال کردن اخبار و رویدادها و تلاش برای حفظ خونسرد و آرامش و پیگیری فعالیت های روزانه خود و روابط دوستانه و خانوادگی ، باید از افراد در شرایط بحرانی بهتر جلوگیری شود. از نظر او ، اگر شخصی از اطرافیان ما یا خودمان احساس ترس ، اضطراب و غم و اندوه داشته باشد ، باید شرایطی را برای این باقیمانده ها فراهم کند تا از سرکوب آن جلوگیری کند. و اگر کسی به ما می آید ، سعی کنید این احساسات را بیان کنید تا به آنها گوش دهید و همدلی و راحتی را برای مکالمه و گوش دادن فراهم کنید.

این روانشناس در نظر دارد که کودکان را به هیچ وجه درگیر نکند و از اخبار و رویدادها جلوگیری کند و صحنه های جنگی و دلهره آور را برای فرزندان خود نشان دهد. او معتقد است که نگرانی ها و سؤالات کودکان باید به درستی به سن و روحیه آنها پاسخ داده شود. علاوه بر این ، به گفته چنارانی ، ما باید مسئله مقاومت در افراد را افزایش دهیم و در صورت رفتارهای آسیب زا و حاد ، نیاز به مراجعه به یک درمانگر و روانشناسی وجود دارد. روانشناس با اشاره به اهمیت خواندن و کتاب درمانی ، گفت: کتاب درمانی و خواندن کتابهای مهم در این شرایط می تواند ما را به مهار تخیل خود سوق دهد و کلمات و کلمات ون شناسی را آغشته کنیم ، خواه کتابهای خود -کمک و یا کتابهای علمی تر می توانند اضطراب فردی را بهبود بخشند.

در همین حال ، کمیته مداخله در انجمن روانشناسی ایران همچنین یک راهنمای بهداشت روان برای شرایط جنگ در سایت خود منتشر کرده است ، که توسط منابع بین المللی مانند سازمان بهداشت جهانی با هدف ارتقاء سلامت روان در جامعه و حمایت از مقاومت جمعی نوشته شده است. توجه به این نکات می تواند به کاهش آسیب روانی کمک کند.

اکنون ایران محبوب ما با تمام زخمها و دردهای موجود در بدنش ، سرزمینی است که مردم در طول تاریخ بارها و بارها از خاکستر بحران ها مانند ققنوس اسطوره ای بیرون آمده اند. انعطاف پذیری این نیست که درد در درد را ببینید ، بلکه آن را بپذیرید و راهی برای ادامه زندگی با آن پیدا کنید. در این زمان پرتحرک ، محافظت از سلامت روان ، نه تنها یک انتخاب شخصی ، بلکه یک ضرورت حیاتی برای بقا و سعادت فرد و جامعه است. با قدم گذاشتن در مسیر آگاهی از موارد ضروری ، و استفاده از راه حل های علمی ، می توانیم گام هایی را برای تعادل روانی برداریم و این طوفان را دوباره جمع کنیم. امیدوارم پس از این شب ، یک طلوع آفتاب روشن تر به این سرزمین و مردم صبر او بدرخشد و صلح دوباره میهمان ما خواهد بود.

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 8544

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *