در نبرد برادرکشی سوریه، اسرائیل می دود



تسلیم سریع رژیم اسد و فرار ناگهانی فوق الذکر و رفتار ریاکارانه قدرت های بزرگ و کوچک همسایه و غیر همسایه، همه به وضوح حکایت از یک معامله و سازندگی چند جانبه دارند (البته به استثنای ایران).

پیش از این نوشتیم: «میزان نقش تعیین کننده قدرت های بزرگ (به عنوان یک شرط خارجی) در میدان، به توانایی پایه داخلی بستگی دارد. فوراً باید اضافه کرد که ارائه معکوس فرمول نیز صادق است: تعارض داخلی بدون شرایط بیرونی مناسب شرط لازم اما نه کافی برای دگرگونی وضعیت موجود و نظم حاکم است. معمولاً ما تمایل داریم به یک طرف، چه داخل یا خارج نگاه کنیم و طرف دیگر معادله را نادیده بگیریم.

اکثریت ملت ها از استبداد داخلی و مداخله خارجی خسته و ناراضی هستند. و اگر دیکتاتوری نظامی- پلیسی «غیر مذهبی» (به اصطلاح سکولار یا سکولار) باشد، مردم عکس العمل مذهبی نشان می دهند و اگر مذهبی یا ایدئولوژیک باشد، برعکس، اعلام برائت و «بیزاری از شما» می کنند. دین و دین شما».

این نارضایتی و بحران مشروعیت که با آگاهی درونی از ناهنجاری ها تشدید می شود، برای تغییر اساسی کافی نیست. و با حمایت قدرت های خارجی گاه تقویت و گاه تحریف می شود. یکی از موارد شنیع و آشکار، در میان نمونه‌های فراوان، «انقلاب» لیبی بود که از گودال یک دیکتاتوری مرفه و مضحک، به مداخله «خیرخواهانه و پیشگیرانه» فرانسه و ایالات متحده، به «ویل» رسید. نفاق، جنگ داخلی و نیابت خارجی توسط آدمخواران شبه مذهبی و شبه قومی سرنگون شد و انقلاب بار دیگر به واکنش «قلبی» و تقلب!
قدرت های مداخله گر غربی و شرقی از آن زمان تاکنون در مورد عواقب اقدامات خود سکوت کردند و در غیاب اخبار قطعی از سرنوشت کنونی مردم و منطقه، تنها چیزی که برای آنها مهم بود باز بودن خطوط لوله نفت و گاز بود. و آنها در امان ماندند!

مارکس زمانی در شاهکار خود “هجدهمین برومر لویی بناپارت” نوشت: “انسانها خالق تاریخ خود هستند، اما نه به میل خود و در شرایطی که انتخاب کرده اند، بلکه در شرایطی که مستقیماً از گذشته به آنها به ارث رسیده و ارائه شده است. سنت همه ی نسل های مرده مثل وزنه ی بسیار سنگینی بر مغز زندگان است و گویی مشغول دگرگونی خود و امور دنیا هستند تازه، دقیقاً در این دوران بحران انقلابی است که ارواح گذشته را با دلهره فرا می‌خوانند، نام و شعار و لباسشان را به امانت می‌گیرند تا این آرایش محترمانه را بر تن کنند و با این زبان عاریه‌ای در صحنه جدید ظاهر شوند. تاریخچه

در سوریه امروز و پیروز، روح معاویه و یزیدیان و شمر بن ذی الجوشن که بیدار شده و احضار شده اند تا با احیای نوامیسم از علویان بی دین انتقام بگیرند کم نیست. و اقلیت های قومی و این بار جشن «علی کشون» آنها را می برد و غسل خون را آغاز می کند.

در رأس این نبرد برادرکشی «هفتاد و دو فرقه» «ملت ها و نحل»، از نو مقدونی و نوساسانی، تا نوصفوی و عثمانی نو، و اکنون «نواماوی»، نئوصهیونیست ها هستند. هواپیماها و تانک هایی که بی امان و بی رحمانه به سمت ما در شرق پیش می روند. می دوند و سر راهشان همه سرزمین ها و لشکرهای دشمن بالقوه یکی پس از دیگری شخم می زنند و به ریش همه می خندند، از کسری و قیصر گرفته تا سلطان و خلیفه!

و این خطر بر سر راه انقلاب های «پیش از موعد» است، درس دیگری نه برای حاکمان، که به محکومین می آموزد که راه تغییر و تحول و راه بدیل و جایگزینی برای تضمین دستیابی به توسعه، عدالت و آزادی، مهمتر از “پیروزی”های فوری به هر قیمتی است: از مداخله خارجی و خدمت و خودفروشی گرفته تا قدرت های رقیب و متخاصم تا استفاده از “انتقاد سلاح” و جنگ افروزی و استفاده از زبان نفرت و خشم و خشونت برای حل اختلافات داخلی.

دموکراسی شورایی و یک جبهه ملی و مردمی در کشور و منطقه ما، قبل از پیروزی از بالا، از پایین و به تدریج، از «اینجا و اکنون»، در میان مردم کشور و منطقه، از هر مبدأ و مذهبی شروع و گام به گام ساخته و تست شده است.

منبع: کانال نویسنده

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7244

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *