گروه فکری: در 9 مه بود که فیلسوف ارسطویی معاصر آل -سیر مک اینتایر درگذشت. به همین مناسبت ، Alireza Beheshti ، مترجم کتاب “بحران های معرفت شناختی و داستان پردازیاز آل -سادر مک اینتایر ، فیلسوف ارسطویی معاصر ، در مصاحبه ای با ibna (رضا داستجردی) او ایده های این فیلسوف فقید را معرفی کرد. این فیلسوف انگلیسی ، که یکی از سوسیالیست ها است ، به خاطر تلاش های خود برای تحلیل فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی شناخته شده است. در ابتدا یک مارکسیست ، مکینتییر پس از مهاجرت به ایالات متحده از مارکسیسم انتقاد کرد و در دانشگاه های کاتولیک تدریس کرد.
وی با ارائه شناخت عمیق و تاریخی از مدرنیته ، از تکامل اندیشه بشر انتقاد کرد و بر تنوع و تعدد سنت های فکری تأکید کرد. مکینتایر با فضیلت و مؤمن در اندیشه ارسطویی و Aquavation بود ، اما به معنای بازگشت به سنت های قبل از مدرن نبود. او همچنین متخصص فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی بود و بحث های مفصلی در مورد عدالت داشت. به نظر می رسد که تفسیری که مک اینتایر از نظریه بحران معرفت شناختی ارائه می دهد ، به ما کمک می کند تا تحولات فکری تاریخ ایران را درک کنیم. با وجود اهمیت و تأثیر آثار او در سراسر جهان ، متأسفانه در ایران کمتر شناخته شده است و اغلب با برخوردهای غیرعلمی روبرو می شود. برخی او را به دلیل انتقاد از مدرنیته رها می کنند و برخی دیگر از وی به دلیل رد کامل مدرنیته سوء استفاده می کنند. وی با ترجمه کتاب مکینیر ، قصد دارد خوانندگان را به درک واقعی تر از تحولات فکری ایران تجهیز کند و از افراط گرایانه و تفسیر صرفه جویی کند. این مکالمه مختصر در زیر آمده است:
****
لطفاً مختصراً از سیستم فکری McIntyre استفاده کنید.
مکینتایر نیز نسبت به بحران معرفت شناختی پایین بود. او در ابتدا یک متفکر مارکسیستی بود ، سپس به آمریکا مهاجرت کرد و از مارکسیسم انتقاد کرد. البته ، مانند همه دانشمندان ، او از نسخه های خطی و ایده های مارکس استفاده کرد ، اما او از مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی عزیمت کرد. وی سپس در دانشگاه های کاتولیک در ایالات متحده تدریس شد. نقش مهم وی این است که با ارائه یک درک بسیار عمیق و تاریخی از شکل گیری مدرنیته ، او مزایا و مضراتی را برای ما به ما داد.
مکینتایر نوعی فضیلت است و به فکر ارسطویی و Aquavation باز می گردد ، اما این به معنای بازگشت به قبل از پیشروها نیست ، به این معنی که لزوماً به سمت جریان های قبل از مدرن حرکت نمی کند ، اما از آنچه که ما به عنوان پسامدرن نیتزش می دانیم دور نیست. مهم است که درک جدیدی از سنت های فکری ارائه دهیم ، به این معنا که در طول تاریخ سنت های فکری و متفاوتی وجود داشته است و خطی که از تکامل اندیشه بشر که اساس مدرنیته است انتقاد می کند. بعداً ، البته ، بسیاری از این انتقادات را داشتند.
با این حال ، آنچه ما می فهمیم این است که تنوع و تعدد سنت های فکری را نشان می دهد ، و حمایت از هر سنت فکری عقلانیت خاص خود است. حال ، این که آیا یک نسبیت گرایی مطلق وجود دارد ، یعنی هر سنت فکری می تواند درست باشد و با دیگری قابل مقایسه باشد ، یعنی یک رابطه غیرقابل مقایسه وجود دارد ، او با احتیاط صحبت می کند ، و می گوید که ما نمی توانیم ناسازگاری یا ترجمه بی ربط را رد کنیم ، اما مهم است. در حقیقت ، اگر طیف را با یک هدف ، سنت گرایی مطلق در نظر بگیریم ، و دیگری نسبیت گرایی مطلق ، مکینتایر و سایر جامعه مانند جامعه مانند او ، مانند او ، به عنوان نسبیت گرا معرفت شناختی به رسمیت شناخته شده است.
او همچنین متخصص در زمینه فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی است.
مکینتییر فیلسوف اخلاق و فیلسوف سیاسی است. البته ، این خود را به فلسفه تحلیلی محدود نمی کند ، زیرا همه جماعت مانند این هستند و خود را به همه چیز در فلسفه محدود نمی کنند. البته ، مکینتایر انتقاداتی نسبت به هر یک ، فلسفه تحلیلی ، پدیدارشناختی و غیره دارد و دیدگاه های خاص خود را دارد. مکینتایر به یک معنا بنیانگذار است. وی در زمینه عدالت بحث و گفتگوهای مفصلی دارد ، که از آن سه نفر اول آن به فارسی ترجمه می شود و نثر نسبتاً خوبی دارد و کتاب سوم آن “سه رقیب در تحقیقات اخلاقی” نامیده می شود ، اما کتاب میانی این سه گانه ، که از اهمیت بالایی برخوردار است و باید ترجمه شود ، متأسفانه ترجمه می شود.
آثار او به زبان های مختلفی در سراسر جهان ترجمه شده است و هنوز هم تأثیرگذار است. این بدان معنا نیست که ما می خواهیم تمام افکار او را بپذیریم ، اما برای ما که باید موقعیت خود را در رابطه با مدرنیته روشن کنیم و ممکن است رد کامل یا پذیرش کامل را انجام ندهیم ، می تواند به شما کمک زیادی کند. برای مقابله با پدیده مدرنیته و علم مدرن و چه بخش هایی از آن می توانیم بپذیریم و چه بخش هایی را نمی توانیم بپذیریم. از منظر ، من ذکر می کنم که جامعه ای که در آن زندگی می کنیم مختصات فرهنگی ، زمانی و مکان خود را دارد.
شما به آثار مکینتیر اشاره کردید. مخاطبان فارسی چقدر او را می شناسند؟
خیلی کم من بیش از سی سال است که تدریس می کنم. معمولاً دو نوع برخورد مکینتایر وجود دارد ، و هر دو قرار گرفتن در معرض غیرعلمی بودند. یکی از این برخورد ، قرار گرفتن در معرض کسانی است که ، به عنوان مکینیر منتقد مدرنیته است ، می خواهند او را کاملاً کنار بگذارند زیرا آنها نگران حمایت از آزادی های فردی در جامعه هستند. از طرف دیگر ، کسانی هستند که به نظر من ممکن است افکار مکینتایر را درک نکنند و هنوز از او می خواهند که در رویارویی کامل و رد کامل مدرنیته ، از اعتقادات خود بهره برداری یا سوء استفاده کند. زیرا این دو برخورد همانطور که باید پرداخت نشده است و شاید پرداخت نشده باشد من نمی دانم که در مدارک دکتری ، به نظر می رسد دانش آموزان اولین کسی هستند که چنین نامی را می شنوند. جای تاسف است که ، مانند بسیاری از دانشمندان دیگر ، نزدیک به پنج دهه ، در فرهنگ ها و کشورهای مختلف تأثیرگذار بوده است ، اما در ایران به آن پرداخته می شود.
و این احتمالاً یکی از دلایلی است که شما اثری از او را ترجمه کرده اید؟
یکی از دلایل آن است و دلیل دیگر من در نسخه دوم کتاب بحران معرفت شناختی و روایت داستانی دو مقاله دیگر اضافه کردم که کاملاً قابل درک است. مقاله اول این تئوری را توصیف می کند ، دومین تئوری یک مطالعه ، یک کشیش الهیات آزادیخواهانه آفریقای جنوبی که از طریق آن مک اینتیر تئوری بحران معرفت شناختی را که در طول زندگی اجتماعی و فکری با آن روبرو بود ، توصیف می کند. به همین دلیل ، من فکر می کنم این کتاب در زمانی منتشر شد که درگیری فکری بین کوهن و پوپر در زمینه فلسفه علم کار می کرد.
به نظر می رسد که تفسیری که مک اینتایر از نظریه بحران معرفت شناختی ارائه می دهد ، به ما کمک می کند تا تحولات فکری تاریخ ایران را درک کنیم. این درک می تواند برای ما بسیار مفید باشد ، و از تفسیرهای افراط گرایی در مورد تحولات فکری یا از تسلیم یا قضاوت هایی که می تواند در تفسیر آنچه در تحولات فکری ایران اتفاق افتاده است ، ذخیره شود و مجهز به تفسیر واقع بینانه تر باشد. این همان چیزی بود که من برای ترجمه این کتاب قرار داشتم. در کلاس ها و مجامعی که در مورد آنها بحث کردم ، فکر کردم مخاطبانم چنین رسیدی دارند.
216216
منبع: www.khabaronline.ir