دکتر مفتح دو روز قبل از شهادت: مارکسیسم در دانشکده الهیات توسط یک مارکسیست تدریس می شود/ مرا با عبا و عمامه قضاوت نکنید.

به نقل از خبرگزاری اخبار آنلاینساعت 8:45 صبح روز سه شنبه ششم دی ماه 1358، محمد مفتح، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، عضو جامعه روحانیت مبارز تهران و رئیس کمیته انقلاب اسلامی منطقه چهار. ، توسط یکی از اعضای گروه فرقان به نام کمال یاسینی هدف گلوله قرار گرفت. و چند ساعت بعد در بیمارستان امیرعلم به شهادت رسید. او دو روز قبل از این اتفاق در آخرین مصاحبه مطبوعاتی خود با مجله انگلیسی زبان «ایرانیان» به بیان نظرات خود درباره مسائل روز کشور پرداخت. متن کامل این گفتگو که روز چهارشنبه 7 آذر 1397 نیز در روزنامه «بامد امروز» منتشر شده است به شرح زیر است:

به نظر شما مجلس بازنگری قانون اساسی کاملا بی عیب و نقص است؟

یقیناً نمی توانیم ادعا کنیم که این مجلس عاری از هر گونه نقصی است و می تواند تمام نیازهای اجتماعی ما را برآورده کند. البته ایراداتی هم دارد اما هیچکس نمی خواهد ترکیبش را به همین شکل حفظ کند و قرار نیست این مجلس ادامه پیدا کند. آنچه مهم است و امام هم آن را مهم دانستند این است که اکثریت مردم به آن رأی دادند و از این مرحله که انقلاب ما را تهدید می کند به سلامت بیرون آمدیم و اکنون می توانیم موفقیت خود را بیش از گذشته تثبیت کنیم. حالا حرکت ما باید به سمت انتخاب رئیس جمهور و مجلس باشد.

نظر شما در مورد ولایت فقیه ذیل ماده [اصل] 110 [وظایف و اختیارات رهبر] قانون اساسی چیست؟

اولاً فقیه باید دارای ویژگی های خاصی باشد که در قانون اساسی تصریح شده است و ثانیاً فقیه نمی تواند در امور اجرایی دخالت کند. او به عنوان مسئول ترین فرد کشور بر وظایف اجرایی برتری دارد. قوای مختلف حکومت وظایف متفاوت خود را انجام می دهند و فقیه فقط نظارت دارد که آیا این وظایف بر اساس قانون باشد یا خیر. من معتقدم که این بسیار خوب و ضروری است. اگر این زودتر تصویب می شد، در دوران انقلاب این همه خون نمی ریختیم. پس برای اجرای مصوبات قانون اساسی باید فردی باشد که بر عملکرد دستگاه های اجرایی نظارت کند و از بیراهه رفتن آنها جلوگیری کند.

گروهی درخواست تغییر ماده 110 را داده اند در این صورت چه باید کرد؟

من معتقدم که این اصل باید به همین شکل باقی بماند. در واقع این همان اصل است که تداوم انقلاب را تضمین می کند.

اسلام گروگان گیری افراد بی گناه و نقض مصونیت دیپلماتیک را نمی پذیرد. در این صورت گروگان گیری آمریکایی ها را چگونه باید تفسیر کرد؟

البته اسلام گروگان را نمی پذیرد. اسلام به روابط افراد و قراردادهای سیاسی بین المللی احترام می گذارد. اما اگر یکی از طرفین قرارداد را نقض کند، طرف دیگر نیز حق دارد متقابلاً قرارداد را نقض کند. البته در زمینه دیپلماتیک همه دیپلمات‌ها مصونیت سیاسی دارند، اما ما به همه دیپلمات‌ها هم احترام می‌گذاریم، اما اگر بخواهند زیر پوشش دیپلماسی جاسوسی کنند، این نقض عهد است و ما حق داریم با آن مخالفت کنیم. و برای ما و همه دنیا واضح است که کسانی که در سفارت آمریکا بودند دیپلمات نبودند بلکه جاسوس بودند. پس چون آنها عهد را زیر پا گذاشتند، ما هم حق داریم مصونیت سیاسی آنها را زیر پا بگذاریم.

اما دانشجویان صلاحیت قضاوت در مورد جاسوس بودن یا نبودن آنها را ندارند.

این درست است. دانشجویانی که سفارت آمریکا را اشغال کرده اند قضاوت نمی کنند. ما هنوز آنها را محاکمه نکرده ایم و همانطور که امام فرمودند به زودی دادگاه صالح برای رسیدگی به این موضوع تشکیل می شود.

پس جاسوسی آنها هنوز ثابت نشده است؟

اسنادی در این باره وجود دارد. اما این افراد هنوز مجرم شناخته نشده اند و در حال حاضر متهم هستند، به همین دلیل ما آنها را محاکمه می کنیم.

اگر این تصور را بپذیریم که مردم به خاطر امام به قانون اساسی رأی دادند، وضعیت قانون اساسی بعد از ایشان چگونه خواهد بود؟

مردم قانون اساسی را تایید کردند چون امام آن را تایید کرده بود. و این یک چیز موقتی نیست. مردم به این دلیل از امام حمایت می کنند، زیرا به صداقت و رهبری او اعتقاد دارند. پس بعد از او از کسى پیروى مى کنند که این گونه مؤمن باشد و خصایص او را داشته باشد.

نقش دانشکده الهیات بعد از انقلاب چه بوده است؟

تمامی دانشگاه ها و دانشکده های کشور از جمله این دانشکده تحت استثمار و فشار رژیم سابق قرار داشتند. انقلاب ما اسلامی بود پس باید با ایدئولوژی اسلامی تغذیه شود و این یکی از وظایف این دانشکده است. فلسفه، اقتصاد و تمامی نظام های سیاسی در این دانشکده تحصیل می شود. از بین 4200 دانشجوی ثبت نام کننده این دانشکده فقط می توانیم صد و پنجاه نفر را انتخاب کنیم. اصول دروس ما بر اساس پنج موضوع است: عربی، انگلیسی، فلسفه اسلامی، فقه اسلامی و فلسفه تطبیقی. مارکسیسم نیز توسط یک فرد مارکسیست در این دانشکده به طور جداگانه تدریس می شود.

این دانشکده چه مدرک و عنوانی به فارغ التحصیلان خود می دهد؟

این دانشکده نیز مانند تمامی دانشکده ها دارای مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا می باشد. در مدارسی مانند مدارس فقهی قم عناوینی مانند آیت الله و حجت الاسلام اعطا می شود.

چرا امام خمینی به روشنفکران حمله می کند؟

ابتدا باید دید روشنفکر کیست. به نظر من او فردی است که عاری از تعصب است و افکار و اندیشه های روشنی دارد. ما به کسی که از ایدئولوژی خاصی پیروی می کند احترام می گذاریم. امام هم به آنها احترام می گذارد. اما ما از کسی که فقط به فکر منافع گروهش باشد حمایت نمی کنیم. من را به عنوان مثال در نظر بگیرید. مرا با عبا و عمامه قضاوت نکن، بلکه باید ببینی که چگونه فکر می کنم و به چه اعتقادی دارم. امام به کسانی حمله می کند که در پوشش روشنفکری به تعصب برمی خیزند. ما قبول داریم و نیاز به نقد داریم.

چگونه مشکل فرار مغزها را حل کنیم؟

مغزهایی که واقعاً به کشور و انقلاب ایمان داشته باشند هرگز از کشور خارج نمی شوند. می دانیم که بسیاری از خارج از کشور بازگشتند تا به کشور خود و این جنبش کمک کنند تا بتوانیم از پس بازسازی برآییم. آنها مغزهای کاملاً وفاداری هستند. چگونه می توان گفت ما به مغزهایی نیاز داریم که فقط در این مملکت برای جمع آوری پول باشد و همانطور که امام فرمودند بهتر است این مغزها از کشور بروند. به جای داشتن پزشک مادی، بهتر است خود را با داروهای طبیعی و گیاهی درمان کنیم تا اینکه خود را به دست چند متخصص متقلب بسپاریم.

نظر شما در مورد نخبگانی که در ایران حکومت می کنند چیست؟

نمی خواهم بگویم همه کسانی که در حال حاضر در رده های بالای کشور هستند افراد بزرگی هستند. فرصت طلبی در برخی از آنها بسیار واضح است. برخی از آنها سعی می کنند دوستان خود را یکی کنند و خود را تنها حاکم کنند. اما باید در شورا و همکاری امور را مدیریت کنیم.

چگونه می توان آزادی فعالیت های سیاسی احزاب را که در قانون اساسی تصویب شده است با تقاضای بسیاری از روحانیون برای انحلال حزب جمهوری خلق مسلمان هماهنگ کرد؟

من معتقدم احزاب سیاسی باید آزادی فعالیت داشته باشند که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آمده است. اما آزادی فعالیت سیاسی به معنای ایجاد هرج و مرج و توطئه نیست.

259