روایت داریوش شایگان از کنجکاوی علامه طباطبایی در شناخت جهان / علامه طباطبایی: ما نمی توانیم در برج های عاج خود منزوی باشیم.



فروزان آصف نخعی: داریوش شایگان یکی از متفکران و روشنفکران برجسته ایرانی است که آوازه و آثار او نه تنها در ایران، بلکه در خارج از ایران نیز برجسته بوده است. گذراندن زندگی با کربان، سید حسین نصر، علامه طباطبایی، علامه رفیعی قزوینی، حکیم الهی قمشه ای و صاحب آبادی، او را بسیار به جهان ایران و به ویژه عرفان آن نزدیک کرد. دکتر شایگان نیز از جمله افرادی است که در انجمن حکمت و فلسفه ایران با دو اندیشمند بزرگ علامه طباطبایی و هانری کوربن گفتگوهای علمی داشته است. او در جلسه هفتگی شهر کتاب که فیلم آن در کانال جوره منتشر شده است، خاطرات خود را با مرحوم علامه طباطبایی بیان می کند.

سفر علامه طباطبایی از قم به تهران هر 15 روز یک بار برای شناخت عوالم دیگر

به نقل از خبرگزاری اخبار آنلاین، داریوش شایگان که در یکی از نشست های «شهر کتاب» شرکت کرده بود به بیان خاطرات خود از کوربن و علامه طباطبایی پرداخت. وی گفت: در جلساتی که سال ها در منزل آقای ذوالمجد طباطبایی در خیابان ایران شرکت می کردم، آقای علامه طباطبایی هر 15 روز یک بار از قم می آمد و روزهای پنجشنبه و جمعه می ماند و من زود می رفتم و چون در نبودم و همچنان مشغول کار بودم، دکتر نصر به ترجمه سخنان کوربین و علامه طباطبایی مشغول بود.

شایگان با اشاره به اینکه «به تدریج این جلسات اوج گرفت» به نحوه برخورد مرحوم علامه با اعضای شرکت کننده در جلسه پرداخت و گفت: یادم هست آن جلسات، عیسی سپهبدی، هوشنگ بشارت، گاهی آقای مطهری و آقای فروزانفر چندین بار می آمدند. اما عجیب بود که هر وقت یک نفر مرموز وارد جلسه می شد، آقای طباطبایی سرشان را پایین می انداخت و من از این حرف ها منصرف می شدم با ما تعجب می کردم که او استاد بزرگی بود، در خارج از کشور در قم تدریس می کرد، او بزرگترین مفسر قرآن بود، اما اینکه چرا اینقدر علاقه مند به معاشرت با ما افراد نادان بود. من.”

نویسنده کتاب «زیر آسمانهای جهان» سپس به علایق مرحوم علامه در جلسات اشاره کرد و گفت: آنچه (علامه طباطبایی) خیلی دوست داشت این بود که آقای سپهبدی غزلیات حافظ را بخواند، آقای سپهبدی اشعار حافظ را بسیار زیبا خواند. علاقه علامه طباطایی این بود که هر وقت شعری از حافظ می سرود، باید بگویم که خیلی زیبا تعبیر می کرد، مثلاً آقای زریاب خویی البته بیشتر از همه بیانش بسیار دلنشین بود.

شایگان می افزاید: بعدها این جلسات تبدیل به آشنایی با ادیان دیگر شد، مرحوم علامه طباطبایی فرمودند شما که با فرهنگ های دیگر آشنا هستید کاری کنید که ما نیز با افکار بودایی، هندو و چینی آشنا شویم. اینجا بود که جلسات دیگر مختص کوربین نبود، بلکه در واقع او مبتکر این حرف ها بود. آنجا بود که اوپانیشادها و کتاب تائو تکینگ لائوتسه خوانده شد.

بخشی از خاطرات مرحوم شایگان در کتاب زیر عوالم دنیا

مرحوم شایگان در کتاب «زیر آسمان دنیا» به برخی از خاطرات و گفتگوهای خود با علامه طباطبایی، علامه رفیعی قزوینی، حکیم الهی قمشایی و سید جلال الدین آشتیانی اشاره کرده است. وی در این کتاب تجربه معنوی و عرفانی خود را که نخستین بار از علامه طباطبایی آموخته است، بیان کرده است.

شایگان می نویسد: از حضور چهار نفر که هر کدام برای من ارزش خاص خود را دارند، فیض شده ام، بی شک علامه طباطبایی را بیش از هرکس دیگری تحسین و دوست داشته ام و احساس ارادت و احترام دارم. او، پر از عشق و درک است، جدای از پوشش وسیعی که در کل گستره فرهنگ اسلامی دارد (می دانیم که او نویسنده کتاب دیرپای «المیزان» در تفسیر قرآن است. منتشر شده در بیست جلد)، ویژگی او که مرا به شدت تحت تأثیر قرار داد، گشاده رویی و آمادگی او برای پذیرش بود.»

شایگان در ادامه به ویژگی مهم علامه طباطبایی که معمولاً در بین ایرانیان دیده می شود اشاره می کند: «به حرف همه گوش می داد، کنجکاو بود و نسبت به سایر عوالم معرفت حساسیت و آگاهی زیادی داشت».

وی در ادامه می افزاید: بالاخره توشه ای را از محضر ایشان (علامه طباطبایی) برداشتم، ایشان هیچ یک از سوالاتم را در مورد طیف فلسفه اسلامی بی پاسخ نگذاشتند، خیلی صریح و با حوصله همه چیز را بیان کردند، حکمت خود را به انسان ها انتقال دادند، جرعه جرعه. با جرعه ای که در درازمدت نوعی دگردیسی در فرد ایجاد می کند، تجربه ای را با او گذراندیم که احتمالاً تنها در جهان اسلام است: تحقیق تطبیقی ​​ادیان جهان به راهنمایی و راهنمایی یک معلم ایرانی. و محقق: ترجمه‌های انجیل، ترجمه‌های فارسی اوپانیشادها، سوتراهای بودایی و تائوتکینگ را بررسی می‌کردیم در آنها تناقضی با روح عرفان اسلامی می دید که به همان اندازه که با جهان چینی و مسیحی ارتباط نزدیکی با فلسفه هند داشت.

این اندیشمند برجسته سپس به یکی از ویژگی های مهم علامه طباطبایی یعنی عطش معرفت و دوری از برج عاج می پردازد: «یک بار ایشان را به ویلایی در ساحل خزر مشرف به دریا دعوت کردم، مثل همیشه در آنجا بود. بحث از فلسفه و رابطه بین «دیدن» و «دانستن» از دیدگاه او، اگر من بسیاری از نوشته های یونگ را به سطح تجربه بی واسطه و شهودی ارتقا نمی دادم، هیچ ارزش و اعتباری نداشت در آن زمان من غرق در کتاب “انسان و جستجوی روح” بودم نکته این بود که در حالی که قرون وسطی روح جهانی را موعظه می کرد، قرن نوزدهم توانست روانشناسی بی روح ایجاد کند. ; ما نمی توانیم خود را در برج های عاج خود منزوی کنیم.

شایگان سپس به اشتباهی که در تاریخ یکی از جلسات برایش رخ داده اشاره می کند و در مورد عواقب آن می گوید: یکی دیگر از تجربه های شگفت انگیزی که با او داشتم، ملاقات انفرادی بود که بین ما در خانه ای در شمیران اتفاق افتاد. قرار بود آن شب اعضای حزب آنجا جمع شوند، اما بقیه غایب بودند طاقچه‌ها مثل همیشه پشتی روی زمین نشسته بودیم. از معلم در مورد وضعیت زندگی پس از مرگ پرسیدم که چگونه روح نمادی از خواصی است که در خود جمع کرده و آنها را در عالم برزخ نشان می‌دهد. ناگهان استاد که معمولاً بسیار متفکر و ساکت بود، گریه کرد و من را با خود برد. که در من دمید احساس می کردم دارم بالا می روم. گویی از نردبان هستی بالا می رویم و فضاهای لطیف هر کداممان را باز می کنیم. همه چیز از ما دور می شد. هوای رقیق ارتفاعات و اینکه تا آن زمان از وجودش بی خبر بودم را حس می کردم. سخنان استاد با حس سبکی و بی وزنی همراه بود. از زمان غافل بودم وقتی به حالت عادی برگشتم، ساعت ها گذشته بود. سپس سکوت حاکم شد. من توسط ارتعاشات عجیب تسخیر شده بودم. در خلسه ای وصف ناپذیر از آرامش آزاد و مجذوب شدم. استاد حرفش را قطع کرد و چشمانش را پایین انداخت. فهمیدم که باید او را تنها بگذارم. او نه تنها به سوال من پاسخ داد، بلکه نفس تجربه را در من دمید. او این تجربه را برای من تکرار نکرد. ولی مطمئنم اهل باطن و کرامت بود. او دم خود را در برابر مخاطبان ناآشنا می بست و با اینکه فیلسوفی درجه یک در محافل رسمی روحانیت بود که لقب «علامه» داشت، به ویژه به روحانیون دیوارهای سنگی بی اعتماد بود.

بیشتر بخوانید:
استاد دانشگاه برکلی: کاهش قدرت اقتصادی و سیاسی مردم به فاجعه می انجامد
انتقاد صریح محقق داماد، اعوانی، دینانی و … از میر باقری/ این سخنان در تقابل مستقیم با آموزه های اسلامی در زمینه صلح، همزیستی انسانی و همبستگی انسانی است.
آخرین مطالعات در مورد نسل Z در ایران چه می گویند؟ / دولت و خانواده نسل Z را نمی شناسند، هر دو از دست می دهند / نسل Z برای خوشبختی منتظر مرگ نسل قبل هستند.

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7233

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *