
گروه فکری: دکتر محمد رضا تاجیک یک متفکر سنگین است که اولین سؤال در شکست ایران است و می پرسد که آیا شکست های پس از انقلاب بستری برای شکل گیری آگاهی نوآورانه فراهم نمی کند؟ یا این آگاهی می تواند منجر به دین جدید در سیاست و دولت شود؟ با تاریخ سازی تجربیات قدرت و مردم ، مهمترین چیزی است که در زمینه اخبار نیست. با فرض گزاره های مندرج در یک و دو و سه ، همه به درستی تدوین شده اند ، که در بخش چهارم “اساسی ترین مشکل این گروه (دولت -Run) ممکن است این باشد که آنها مستعد تدوین سیستم جدید مفاهیم برای توسعه و توسعه این آگاهی نوآورانه نیستند ، نه چندان برای مردم تأمل و اندیشه در خارج از خود (عزت نفس و عزت نفس (و البته برای انجام این کار. علاوه بر این ، آنها به شدت توسط مسترهای روتین و شبه اسیر می شوند و تاکتیک های استراتژیک نه نمی دانند و نه می توانند. ” آیا به دلیل قاعده توانایی عمومی در مشکل و گفتگوی متقابل نیست که به ذهن فکر و تجربه زندگی و رسیدن به یکدیگر برسد؟ آیا این مورد محدود کردن دایره درک نیست ، این همان چیزی است که از ابتدای انقلاب و تولید مثل آن به نوعی به وجود آمده است؟ همچنین ، آیا افراد تأمل و تفکر با اجازه کسی یا اینکه به آنها بازتاب و تفکر به آنها بدهند؟ اگر فلسفه از زندگی بالا برود ، سیاست آن نیز بر اساس احتقان سازماندهی می شود و اگر زندگی پر از فرهنگ باطل باشد ، آیا نظریه پرداز تحولات آن می تواند بر اساس شهروندی شهری تدوین شود؟ مقاله محمد رضا تاجیک ، که در سایت جدید مشهاد منتشر شده است ، در زیر آمده است:
بوها
سید Javad Tabataba’i در تئوری کتاب حقوق در ایران می نویسد: با شکست ایران در جنگ های ایران -روسیه و تلاش عباس میرزا برای اصلاح در دارال سلتتان تبریز ، ایران در “آستانه” دوران جدید خود قرار گرفته است تاریخ ، که یکی از مهمترین پیامدهای شکاف در شکاف ها است. سیستم سنت مستقل از سلطنت سلطنت بود. با شکست ایران در جنگ های ایران -روسی ، ابتدا در محافل نخبگان ریجال ایران ، آگاهی نوآوری ایران توسعه یافت ، و سپس بحث های نظری واقعی جدید در افق مباحث نظری پدیدار شد ، که به عنوان روشنفکران خوانده می شوند. در تفسیر جدید روشنفکران. بشر توسعه این آگاهی نوآورانه و گسترش آن ، برای تدوین سیستم جدیدی از مفاهیم که نمی تواند با سنت سنت در ایران دنبال شود ، لازم است ، اما با شکاف ایجاد شده در اقتدار سلطنت مستقل ، زمینه انواع مختلف فکر کردن آمد در خلاء ، ظهور اقتدار قدرت سلطنت مستقل و ظهور گروه های جدید اجتماعی-اجتماعی به تدریج ایجاد شد که می توان آن را “فضای عمومی” دوران جدید ایران نامید … با گسترش این “عموم مردم” فضا “سیستم سنت ، به ویژه در حوزه نظریه پردازی سیاسی ، بیش از هر زمان دیگری اعتبار خود را از دست می داد. تا پیروزی جنبش قانون اساسی و دهه پس از آن ، سنت سیاست باستان ادامه یافت ، اما حتی در دوران ناصر بود که سیاست در تکرار دانشمندان ما تکرار شد و در نیمی از ناصر آل بسته شد -دین سلطنت شاه.
دو
با توجه به این ترتیب تاریخی ، من می خواهم یک ترتیب نظری را برای درک آگاهی نوآورانه که امروز در جامعه ما ظاهر می شود ، ارائه دهم. آیا اکنون شکست های نظری و عملی دوره پس از انقلاب ، پایه و اساس شکل گیری نوعی آگاهی نوآورانه در بین نخبگان اجرایی را فراهم نکرده است؟ آیا می توان سد سد سنت سد و ایجاد یک سیستم جدید از مفاهیم را ایجاد کرد که از توسعه و پیشرفت این آگاهی اطمینان حاصل می کند؟ آیا می توان این آگاهی نوآورانه را باز کرد تا بتواند امروز و فردا به یک آیین جدید در زمینه سیاست و دولت در ایران منجر شود؟ در تاریخ باستان بدون ایران شکسته ، هنگامی رخ داد که عباس میرزی پس از شکست ایران از روسیه و تحمیل قراردادهای گلستین و ترکمنستان ، شجاعت درک و پذیرش شکست را پیدا کرد و از دلایل و دلایل آن سؤال کرد. فرانسه ، جابر ، با او در اردوگاه جنگ عباس میرزا ملاقات کرد و به نقل از وی در مورد درد پرسید. عباس میرزا از یک نماینده فرانسوی سؤال می کند: “من قدرتی را که بر ما (اروپایی ها) حاکم شده است نمی دانم و چه چیزی ما را ضعیف می کند و پیشرفت شما را می کند؟ و به ندرت جمعیت ، باروری و ثروت شرق کمتر از اروپا است؟ من فکر نمی کنم که در مورد یک و نیم هشدار دهید که من در ایران هیچ کس (صاحب قدرت) در ایران هشدار داده شود. ، بسیاری از افراد امروزه رگ هوشیار و هوشیار در شکست های نظری و عملی از شکست های نظری و عملی هوشیار هستند. آنها با یک رویکرد انتقادی به دنبال یک سیستم مفهومی و نظری هستند که می تواند رمز و راز این شکست ها و در عین حال ، در روز خود -تا روز و یک روز متفاوت را نشان دهد.
سه
در میان این بسیاری از افراد ، بسیاری از افراد که دید خود را تغییر داده اند ، به جای شکایت از آسمان بی رحمانه و آسمانی ، آنچه که هستند ، و بیشتر به آنها نگاه می کنند ، و اکنون به داخل نگاه کنید ، و اکنون به داخل نگاه کنید ، و اکنون بیرون نیست و نه بیرون با توجه به این دیدگاه ، برخی از مبانی نظری و مفهومی سنت پس از انقلاب (سنت انقلابی یا سنت حاکمیت مذهبی) انتقاد کرده اند و به رویکردی رسیده اند که توسعه و توسعه این آگاهی نوآورانه مگر در فاصله بحرانی از سنت ایرانی و نظر ایرانیان. غیرممکن است ، تصور نمی شود. اگرچه در تجزیه و تحلیل نهایی ، آنها هنوز در جغرافیای مشترک و بیرونی درونی و بیرونی ، سنت و مدرنیته و دین و عقل و انقلاب و اصلاحات ایستاده اند ، آنها دیگر سؤال انتقادی سنت انقلابی/دولت مذهبی را در نظر نمی گیرند رادیکال باشید (اگرچه آنها همیشه از بیان/تبدیل شدن به دید خودشان می ترسند). برخی دیگر “نام” دارند (هرچند در تاریکی و تاریکی شب) (کشتن و کاشت و کاشت در خاک گلها و آیین ها) و آن را مرده می دانند. آنها به انقلاب (هرچند آشکارا) به عنوان انحراف تاریخ و حاکمیت مذهبی در عصر سکولاریسم ، به عنوان فریب تاریخ یاد می کنند و معتقدند که این آگاهی نوآورانه در واقع آگاهی از این انحراف است. بنابراین ، اگر نیاز به یک سیستم مفهومی و نظری متفاوت برای توسعه و توسعه آن وجود داشته باشد ، باید در یک دور ، دور ، دور ، برای این سنت جستجو شود. حاکمیت ، اقتصاد ، سیاست و غیره باید با علم سکولار و جهانی آغشته شود و به دور از رویای دولت ، سیاست و اقتصاد مذهبی باشد.
چهار
ما از گروه دوم عبور می کنیم و برای این دوره منتظر “تفکر متفکرانه” آنها هستیم. اما گروه دوم ، به منظور توسعه و توسعه این آگاهی نوآورانه ، نمی توانند از طریق برخی از نخبگان اجرایی و دوره قانون اساسی و دانشمندان اصولی مانند Naien (که علی رغم تفاوت های نظری و عملی آنها ، می توانند مرزی یا قایقرانی نامگذاری شوند). فاصله بگیرید و در یک زمان ، مفهوم مفهومی و نظری این سنت را بپوشید. این گروه با وجود این واقعیت که جامعه امروز ما با بحران در پایه ها یا بحران پایه ها روبرو است و خارج از این بحران نمی تواند یک پاسخ مهم و خلاقانه برای این بنیادها باشد و فقط از طریق این بازتاب مهم در برخی بدیهیات. و الهیات این سنت و شک و تردید در مورد آنها می تواند برای آینده متفاوت باشد ، اما آنها همچنین می دانند که این مسیر خشن و تحت دام است. اساسی ترین مشکل این گروه این است که مستعد تدوین سیستم جدید مفاهیم برای توسعه و توسعه این آگاهی نوآورانه نیست ، نه برای تأمل و تفکر در خارج از خود (و البته) این کار را انجام دهد. علاوه بر این ، آنها به شدت توسط مسترهای روتین و شبه اسیر می شوند ، و تاکتیک های استراتژیک نه نمی دانند و نه می توانند. آنها همچنان به مسیری از خوانی می روند ، که همانطور که اخوان سوم می گوید ، راهی برای تحقیر مهر و موم و ماه نیست ، بیابان های بیابان و بیابان های بی رحمانه و بی رحمانه ، یکی بودن هالی هیلی دریا و عصبانیت طوفان ها و طوفان ها. بنابراین من نمی دانم که نخبگان ابزاری و اجرایی امروز می توانند این آگاهی نوآورانه را به بنیانگذار تبدیل کنند. بنابراین ، اگرچه هیچ تغییری در راه وجود ندارد ، من این تغییرات را نه به عنوان تمایل به آگاهی از قدرت می بینم ، بلکه به اراده مقاومت … مگر اینکه ، در مقابل روز ، در میان همراهان قدرت ، نر نر یا دور -کله را می توان یافت. ژانویه و ترس از شانه ها ، نگاه کنید و سبیل را چرخانده و به سمت حیاط خلوت خاموش غرش کنید.
216216
منبع: www.khabaronline.ir