
نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان، کتاب «باد به سوی من وزید» نوشته زهرا اسدی به تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب شامل زندگینامه شهید مدافع حرم سید سجاد خلیلی است.
به نقل از مهر، سید سجاد خلیلی جوان دهه هفتادی و کوچکترین شهید مدافع حرم در استان مازندران است.
شهید سید سجاد خلیلی در پانزدهم دی ماه 1370 در روستای متکازین از توابع شهرستان بهشهر دیده به جهان گشود. او فرزند دوم خانواده بود. وی تا مقطع کاردانی در دانشکده امام حسین (ع) تحصیل کرد و لیسانس خود را از دانشگاه علوم و فنون زمین امیرالمومنین (ع) اخذ کرد. در 10 آبان 1388 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در لشکر 25 کربلا خدمت کرد. این شهید در 21 فروردین 1395 هجری شمسی در منطقه خان طومان سوریه به فیض شهادت نائل آمد و سپس در گلزار شهدای بهشت فاطمه بهشهر به خاک سپرده شد.
کتاب «باد به من وزید» با روایت دوران نوجوانی شهید خلیلی آغاز می شود و به مرور خاطرات و شیطنت های کودکی او می پردازد و سپس به دوران نوجوانی و دانشگاه می پردازد. در دو فصل اول کتاب، خواننده به دور از فضای جنگ و جبهه با شخصیت اصلی سجاد آشنا می شود.
به گفته نویسنده اثر، از آنجایی که شهید خلیلی قصد داشت زندگی نامه خود را بنویسد، اسدی تمام وقایع کتاب را از زبان خود شهید روایت کرده و از آنجایی که لازم بود زبان و دیدگاه بیش از 70 نفر در یک زبان متمرکز شود. و به نظر، در راستگو بودن باید بسیار مراقب بود. و صحت متن روایات.
اسدی در این دستور با حدود 75 نفر از دوستان، آشنایان، همرزمان و اعضای خانواده شهید برای نگارش کتاب به گفت و گو نشست و به همین منظور با توجه به ویژگی های شخصیتی شهید به اکثر شهرهای کشور سفر کرد. شغل و تحصیلات
با توجه به اینکه نویسنده اثر و شهید خلیلی هر دو ساکن مازندران هستند، ضرب المثل ها و اصطلاحات این خطه در کتاب آمده است که برای مردم استان های مازندران، گلستان و گیلان جذاب و خواندنی است. است
علاوه بر مقدمه، «باد به سوی من وزید» در 5 فصل با عناوین «نام تو»، «بن بست بهار»، «پرواز قاصدک»، «بوز برهک» و «من» تهیه و تدوین شده است. نام برای توست».
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
“ما قصد داشتیم یک تشییع جنازه سوری را نیز راه اندازی کنیم. چون قبرستان بیرون روستا بود و راه خوبی برای فرار بود. ما یک تابوت و یک مرده می خواستیم. من هم از دست ندادم. به مسجد رفتم و لباس های کشیش را قرض گرفتم. چند ساعتی بود که از آقاجون پیچاندن عمامه را یاد گرفته بودم هیچ کس نمی توانست به من شک کند، من آنقدر سرم را برگرداندم.
این کتاب در 352 صفحه، شمارگان 1250 نسخه و قیمت 290 هزار تومان است.
منبع: www.khabaronline.ir