سارا شریعتی و تغییر جایگاه دین از نهاد اجتماعی به نهاد قدرت/ تفاوت دین در آمریکا و فرانسه


فروزان آصف نخعی: دین چه جایگاهی دارد و چه نقشی در زندگی مردم دارد؟ این پرسش کلیدی همواره مورد توجه اندیشمندان، جامعه شناسان و فیلسوفان بوده است. اگر چه برتراند راسل تمایلات مادی گرایانه دارد، اما تاکید کرد که “شغلی که فقط برای درآمد باشد، نتایج مفیدی به همراه نخواهد داشت. برای چنین نتیجه ای باید کاری کرد که در آن ایمان در شخص، به یک ایده آل، به یک هدف نهفته باشد. جورج سارتون، دانشمند معروف و نویسنده کتاب «تاریخ علم» به نیاز انسان به دین، علم و هنر اشاره می کند و می گوید: «هنر زیبایی را آشکار می کند و مایه شادی زندگی می شود. دین عشق می آورد و موسیقی زندگی است. علم با عقل سروکار دارد و منشأ آگاهی انسان می شود. ما به هر سه نیاز داریم. علم برای زندگی لازم است، اما هرگز به تنهایی کافی نیست.

ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس مشهور آمریکایی که در کتاب احیای اندیشه دینی در اسلام، اقبال لاهوری را در درک تجربه دینی الهام بخشید، در اوایل قرن بیستم می‌گوید: «دنیایی که یک تفکر دینی به ما ارائه می‌دهد، نه تنها جهان است. همان دنیای مادی است که ظاهرش تغییر کرده است، اما در ساختار آن جهان چیزهایی بیشتر از آن چیزی است که یک فرد مادی می تواند داشته باشد، اریک فرم می گوید: «هیچکس نیست نیازی به دین ندارد او ممکن است از اعتقادات مذهبی خود آگاه نباشد یا فکر کند که دین و دلبستگی خود را به اهداف ظاهراً غیر مذهبی مانند قدرت و پول ندارد. بحث این نیست که انسان دین دارد یا نه، بلکه این است که چه دینی دارد.»

در یک کلام انجمن بیان می کند که دین منشأ اجتماعی دارد، زیرا دین بینش مشترک و احساس تعلق به مردم می دهد و هر جامعه ای به این دو عامل نیاز دارد. بنابراین دین نیازهای جامعه را تامین می کند و برای تامین بخشی از نیازهای انسان پدید آمده است. اگر کسی بخواهد درباره دین و حقیقت خدا در فلسفه های مختلف تحقیق بیشتری کند، می تواند به کتاب «وحدت در ادیان» اثر فردریک کاپلستون مراجعه کند. کاپلستون در آکسفورد تحصیل کرد و مناصب آکادمیک بسیاری از جمله سالها استاد تاریخ فلسفه و رئیس دانشکده داشت. فلسفه در دانشگاه لندن بود.

به نقل از خبرگزاری اخبار آنلایناما صحبت های دکتر سارا شریعتی از اعضای هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که فایل تصویری وی در یوتیوب منتشر شده است، بیشتر درباره بحث نیاز به دین، دین و خدا در فلسفه های مختلف است. و بحث تغییر جایگاه دین در ایران. بررسی می کند موضوعی که می توان گفت یکی از مهم ترین مسائل امروز ایران است.

سارا شریعتی در مورد تغییر جایگاه دین در ایران می گوید: به نظر من اولین اتفاقی که در این مدت افتاد تغییر جایگاه اجتماعی دین است، من نمی خواهم اینجا بحث دینی بکنم. انجام یک بحث واقعی، یعنی من در مورد حقایق و داده ها صحبت نمی کنم که خوب یا بد است.

این استاد دانشگاه با اشاره به تغییر جایگاه دین در ایران، آن را با تحلیل تطبیقی ​​توکویل از دین در فرانسه و آمریکا مطرح می کند و می گوید: دین در ایران تغییر جایگاه داده است، توکویل مقایسه ای بین دین در فرانسه و آمریکا انجام می دهد. توکویل می گوید که نگهبانان دین در فرانسه اقتدار سیاسی را انتخاب کردند که با قدرت سیاسی آمیخته شد.

سارا شریعتی و تغییر جایگاه دین از نهاد اجتماعی به نهاد قدرت / تفاوت دین در آمریکا و فرانسه

وی با تأکید بر ناپایداری قدرت می گوید: «اما قدرت ماندگاری ندارد». قدرت بنا به تعریف پایدار نیست، به همین دلیل است که فرانسه که تا دیروز دختر بزرگ کلیسای کاتولیک بود، اکنون یکی از سکولارترین جوامع جهان است. حتی برخی آن را استثناء فرانسوی نامیدند، یعنی فرانسه جایی است که بیشترین گرایشات ضد دینی وجود دارد و لائیسیته در آن لائیسیته مبارزاتی است. توکل همچنان می گوید که در آمریکا دین ثبات را برگزید و نزد خانواده اش رفت. همانطور که می دانید، خانواده هرگز آنقدر که باید قدرتمند نیست. اما پایدارترین نهاد اجتماعی است. در نتیجه امروزه یکی از موارد جامعه شناسی دین این است که چرا آمریکایی ها مذهبی هستند؟ چرا سکولاریزاسیونی که در همه جای دنیا از آن صحبت می شود در مورد جامعه آمریکا اتفاق نیفتاد و جامعه آمریکا همچنان یک جامعه مذهبی است. زیرا در آمریکا به گفته توکویل آن زمان دین هسته سخت فرهنگ و اخلاق شد و با خانواده پیوند خورد و در فرانسه دین اقتدار سیاسی را برگزید و به سمت سیاست گذاری رفت.

سارا شریعتی در ادامه با تاکید بر اینکه «در 50 سال گذشته دین در ایران جایگاه خود را تغییر داده است». وی گفت: دین در ایران از جامعه به قدرت سیاسی رسیده است، از نقش معترض اجتماعی به نقش سیاستمدار، از بیان مرثیه مارکس برای مردم ستمدیده تبدیل به سیاست گذار فرهنگی شده است که در حال تبدیل شدن است. انجام شد.”

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه «این که جامعه ما دیندارتر شده است یا نه، بحث دینی نیست، بلکه یک بحث پژوهشی است»، گفت: یعنی باید به پژوهش هایی که در این 50 سال منتشر شده نگاه کنیم و ببینیم که بعد از 50 سال سیاست، آیا جامعه ما مذهبی‌تر شده است یا نه؟»

سارا شریعتی در پاسخ به این سوال که آیا جامعه ایران پس از 50 سال دیندارتر شده است یا خیر، گفت: به عنوان یک مشاهده می توان گفت که طبق تعبیر شریعتی، دین در ایران از یک جنبش به یک نظام تبدیل شده است و با توجه به به تعبیر مانهایم، از یک موقعیت اتوپیایی که چشم اندازهای دوری را برای ما نشان می دهد و می گشاید، تبدیل به ایدئولوژی شده است، برای توجیه وضعیت موجود استفاده شده است.

سارا شریعتی سپس به پیامدهای این تغییر موضع اشاره کرد و گفت: در این شرایط با تغییر موضعی که دین پیدا کرد، طبیعتاً باعث تضعیف اخلاق در برابر عملکرد ناکارآمد قدرت شد و امروز وجود دارد. ما نیاز به بازسازی اخلاقی جامعه داریم.

وی افزود: اکنون از چه راهی می توان جامعه را از نظر اخلاقی بازسازی کرد؟ بازسازی اخلاقی جامعه از طریق بازسازی زندگی مشترک امکان پذیر است. دور کیم متفکر انسجام اجتماعی و همبستگی اجتماعی است. و همبستگی اجتماعی یعنی زندگی مشترک. این تجربه زندگی مشترک زمانی برای جامعه ضروری می شود که بتوان اخلاق اجتماعی را احیا کرد و این اخلاق اجتماعی را نمی توان احیا کرد مگر اینکه بتواند از دین به عنوان یک هسته سخت فرهنگی و یک هسته سخت اخلاقی تغذیه کند. این چیزی است که امروز در جامعه ما اتفاق نمی افتد.»

بیشتر بخوانید:
سارا شریعتی: ای کاش غیرتی را که برای حجاب و یک بار زنان به کار گرفتی برای فقر می کردی.
اقتصاد در دست کسانی است که پاسخگوی نهادهای حاکم نیستند/ با آتش بازی می کنند، در شرایط عادی نیستیم/ چرا از توسعه موفق دنیا درس نمی گیریم؟
استاد دانشگاه برکلی: کاهش قدرت اقتصادی و سیاسی مردم به فاجعه می انجامد

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7233

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *