سه ویژگی که از تخریب شما جلوگیری می کند


نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان، در کتاب بحار جلد 75 باب 21 صفحه 159 روایتی است که (امام سجاد علیه السلام) می فرماید:

مؤمن بین سه خصلت شهادت به لا اله الا الله و لا شریک و شفاعت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و فضل او از بین نمی رود. رحمت خدا. از خداوند متعال به خاطر قدرتی که بر شما دارد بترسید و از نزدیکی من شرم کنید.

مؤمن وقتی سه خصلت داشته باشد هلاک نمی شود: یکی شهادت و اقرار به اینکه معبودی جز خدای یگانه بی شریک نیست. دوم شفاعت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم. ساعت سوم و وسعت رحمت خداوند; یعنی از خدا به خاطر قدرت و کنترلی که بر شما دارد بترسید و خجالت بکشید چون خدا خیلی به شما نزدیک است.

شرح این حدیث بر اساس درس آیت الله آقا مجتبی تهرانی را در ادامه بخوانید:

سه خصلت مانع از هلاکت مؤمن است

به خدا پناه می برم از شر شیطان. بسم الله الرحمن الرحیم

از زین العابدین رضی الله عنه روایت شده است که پیامبر فرمود: مؤمن اگر این سه خصلت را داشته باشد هلاک نمی شود; یعنی این سه خصلت را دارد. تعبیر می گوید خصلت است، شاید به این معناست که این سه چیز در جانش جابجا شده، این سه چیز در قلبش جانشین شده است، چنان که می گوییم شکی در آن نیست.

اول: «لا اله الا الله و لا شریک»; یعنی اثبات یگانگی خداوند و نداشتن شریک که توحید است.

دوم: شفاعت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز قیامت; این نیز اولی توحید است، دومی مربوط به شفاعت نبوی در قیامت است.

سوم: «وسعت رحمت الله» البته شایسته نیست که بگویم; در روز قیامت چنین است; حال به این نکته اشاره می کنم که اگر انسان مؤمنی باشد که از خلسه برزخ گذشته و از نظر ورود به قیامت پاک شده است، قیامت اشکالی ندارد. اما اگر تطهیر نشود، نیاز به شفاعت است.

پس نگاه کن! حالا بگویم: شاید به این سه مرحله هم اشاره شده باشد. اینکه مؤمن هلاک نمی شود یعنی قیامت; یعنی انشاءالله به جهنم نمی رود. اگر منظور این بود که تطهیر و یکپارچه شده بود، اشکالی نداشت.

خیر؛ مرحله دوم چیست؟ شفاعت است. که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در رأس شفاعت امت است. اتفاقاً به چیزی که می خواهم بگویم توجه کنید. این هم به قول خودمون… که اگه اونجا نشد توجه میکنی؟ ساعت رحمت الهی را در دل داشته، دستگیر می شود و بالاخره به جهنم نمی رود. این اشاره به ایشان بود که سه مرحله را زین العابدین (علیه السلام) نامید.

بعد در روایتم دیدم در بحار اینطور بود که این جملات بعد از آن است که جمله زیاد است، دو جمله خواندم. و آن ترس از خداست، از حریم خصوصی خدا محافظت کنید. چرا به خاطر قدرتی که بر شما دارد. این را بدانید! خدایا تو نمی توانی از دست خدا فرار کنی. فهمیدی

شما به «خاف الله به قدرتت» توجه کنید. این جور چیزا رو نداشته باش این حریم خصوصی را حفظ کنید. توجه کنید و بالاخره ولایت به تعبیر من نسبت خدا با شماست.

دو: «وا استهی منهو لقوربا ای مینک» یک بار می گوییم از خدا بترسید، اینجا جلوی او قدرت بلند شد، انجام شد! انسان از چه می ترسد؟ هان؟ او از قدرت می ترسد. هان!؟ بعد تعبیر دیگر لطیف تر از حضرت می فرماید: هیچی الان نمی گویم ترس و اینها نه. از خدا بودن و بودنت خجالت بکش، فهمیدی؟! گناه نکن نمیگم ازش بترسی. چون قدرت داره نه! آن را کنار می گذاریم. فرض کن قدرت، نئوزبالله، اینها خبری نیست. درسته؟! اما خداوند حاضر است و ناظر اعمال شماست یا نه؟ که قابل قبول است؛ حداقل اینو رعایت کن اگر انسان خدا را حاضر و ناظر ببیند، درست است؟! او از گناه شرم دارد. فهمیدی «و من از نزدیکی شرم دارم»؟ و از خدا شرمنده است. برای چه قرب الهی به تو که اینگونه نیست، چیزی را فرض نکن، نوزبالله، در مرتع و نظر خدا چیست؟ نباید توسط شما صادر شود.



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7233

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *