
ابتدا بیایید یک پست جالب توسط دکتر عبدالله تبریز ، استاد برجسته مالی کشور بخوانیم: من امروز دو ساعت در صندلی دندانپزشکی نشسته بودم. دندان که دیگر دندان نبود ؛ این یک چوب چوبی ، سیاه و زیر فرش ضد زنگ بود که پنجاه سال و نیم در دهان من زنده مانده بود. دکتر گفت: “این دیگر دندان نیست ، من یک قطعه می گیرم.” آنها با دو آمپول بی حسی و ده ها ابزار لاشه ، لایه ای را از دهان من بیرون کشیدند.
حالا این را با یک قطعه قدیمی در دهان و یک بسته یخی روی گونه می نویسم. پزشک گفت: “برای سه ماه دیگر برای کاشت ایمپلنت بیایید.” من پدر فقید آقای مازاهری را به یاد آوردم. چقدر پسر پدر را در آن روزهای شلوغ دولت و وزارت به دندانپزشک می برد. با صبر پدر ، وفاداری پسرش به دهان پدر ؛ اما هنوز ریشه ندارد ، پدر به دیوار رفت.
از آن زمان ، کاشت در ذهن من مترادف با این سؤال بود ، “میزان تحمل درد چقدر است”؟ آیا میزان زمان صرف شده ، درد ، مراقبت و هزینه در سن من مثبت است؟ آیا چند ماه درد ، زخم ، بی حسی و سپس کاشت دقیق با تمام خطرات ، مراقبت ها و هزینه های آن واقعاً “کارآیی” وجود دارد؟ آیا باید این سوراخ پر یا باقی مانده باشد ، زیرا یادآوری می کند که تصمیمات باید بازده مثبتی داشته باشد؟ (مرجع)
تجزیه و تحلیل استراتژیک و نسخه:
آنچه دکتر عبدا – عموم آنها – به عنوان یک متخصص مالی خاطرنشان کرده است ، مسئله بازده سرمایه گذاری است. سرمایه گذاری به چه معنی است؟ یعنی تحمل درد ، عبور از مطلوبیت امروز برای دستیابی به مطلوبیت بیشتر از امروز. نرخ بازده به چه معناست؟ چقدر مطلوب در برابر توله و منابعی که صرف کردم ، مطلوب شدم؟ با این شماره ، ما می فهمیم سرمایه گذاری است [یا همان تحمل درد گذشتن از مطلوبیت امروز] یا عاقلانه نیست یا نه.
حال اگر ما در اواسط زمان وقت داشتیم ، انرژی صرف کردیم ، پول قرض گرفتیم ، منابع دیگر خود را در وسط ماشین خود قرار دادیم و … همه ما پول می گیریم و هزینه ها و هزینه ها را در نظر می گیریم و در آخر فکر می کنیم که آیا این سرمایه گذاری بازده خوبی دارد؟ خوب نرخ بازده سرمایه گذاری یک مفهوم مالی و اقتصادی است ، اما آیا می توان آن را در زمینه های دیگر بررسی کرد؟ مطمئناً بله داستان این است که در کل چقدر هزینه می کنم و چقدر سود می برم؟
تخصیص 2 تا 5 سال از زندگی برای شرکت در یک معاینه ورودی و دکترا در یک سرمایه گذاری. صرف وقت و قدرت برای برندسازی شخصی و فعالیت های سنگین در شبکه های اجتماعی یک سرمایه گذاری است. حتی مهربانی و کمک دیگری یک سرمایه گذاری است. شما برای کمک به یک دوست وقت و انرژی زیادی می گیرید. این به نفع آن نیست ، اما این باعث می شود که این دوست به عنوان حامی شما برای همیشه (ایجاد یک شبکه پشتیبان) یا تقویت یک فضیلت انسانی (پیشرفت اخلاقی) یا اتصال به ویژگی های خدا (تعالی معنوی) یا حداقل احساس رضایت (خوشبختی درونی) می دهد.
زندگی همه سرمایه گذاری است. نرخ بازده فقط یک شماره مالی نیست بلکه یک روش تفکر است! این یک مدل ذهنی است! چقدر زمان ، قدرت ، اعتبار ، پول یا منابع؟ چقدر درد تحمل کردم؟ در مقابل ، من چه کردم؟ آیا شما تسلیم می شوید؟ اکنون در تصمیمات کوچک و روزمره ، اگر خطایی وجود داشته باشد ، مشکلی وجود ندارد. اما در تصمیمات استراتژیک که معمولاً بازگشت و مصرف منابع زیادی دشوار است ، توجه به نرخ کارآیی بسیار مهم است. بگذارید سه نمونه در سه سطح فردی ، سازمانی و ملی ارائه دهم:
فردی: آیا شما تحصیلات تکمیلی و دکترا را انتخاب کرده اید زیرا تمام دوره های شما این کار را انجام داده اند یا واقعاً برای شما خوب است؟ آیا واقعاً ارزشش را دارد؟
آیا می خواهید پنج سال سازمان خود را درگیر کنید که شامل سیستم های اطلاعاتی جامع یا تعالی و بهره وری است ، آیا نرخ بازگشت آن را محاسبه کرده اید یا فقط به این دلیل که مد هستید؟
شما می خواهید برای یک شهر در یک منطقه کمتر توسعه یافته به یک فرودگاه بین المللی بروید. آیا ساخت یک فرودگاه بین المللی در استان توجیه شده است؟ آیا این بهترین ممکن است؟ آیا همان میزان مشوق های سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی نرخ بازده بالاتری نیست؟
میزان کارآیی تحمل درد را جدی بگیرید. اگر با درد روبرو نیستیم که مجبور نیستیم تحمل کنیم! زندگی مانند یک سبد سرمایه گذاری است. وقتی این جهان را می بینیم ، نرخ بازده تمام سرمایه گذاری های خود را خواهیم دید. خوشبختی یا ظلم نتیجه سرمایه گذاری های ما در طول زندگی است. سرمایه گذاری هوشمندانه تر.
منبع: کانال نویسنده
216216
منبع: www.khabaronline.ir