
به نقل از خبرگزاری اخبار آنلایندر روز سه شنبه 8 آبان 58، یعنی 16 روز پس از اشغال سفارت آمریکا توسط «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام»، سید احمد خمینی که بعدها گفته شد از رهبران معنوی دانشجویان در این اقدام همراه با حجتالاسلام موسوی خوئینیها در نشستی خبری، ارتباط خود با دانشجویان پیرو خط امام را تکذیب کرد. در ادامه مشروح پرسش و پاسخ های رد و بدل شده در این نشست به نقل از «بامداد مزور» مورخ 30 آبان 58 را می خوانید:
آیا از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان خط امام اطلاع داشتید؟ چون همه می گویند شما با برادران و خواهران طلبه در ارتباط بودید.
من با گروه هماهنگی در ارتباط بودم اما ارتباط خود را با برادران و خواهران خط امام قاطعانه و صریح تکذیب می کنم.
وابستگی اقتصادی – آیا رابطه فرهنگی و سیاسی ایران و آمریکا قطع خواهد شد یا به همین شکل باقی خواهد ماند؟
ائمه تصمیم گرفته اند سیاست سال ها قبل، قبل از انقلاب و هشت ماه بعد از انقلاب را تکرار نکنند.
آیا با صحبت های آقای مهندس موافقید یا مخالف؟
آنها از جنازه چند روحانی ناراحت هستند اما حکم همه آنها را صادر کرده اند و برخورد با این مسائل مشکلی را حل نمی کند. اگر از کسی گلایه یا شکایتی داریم نام ببریم و همه برای حفظ وحدت صریح باشند.
برخی می گویند عده ای دور امام را گرفته اند و فقط حرف خودشان را می زنند.
این چه سوالیه؟! هرگز اینطور نیست. به عنوان مثال نگاه کنید به موضعی که امام علیه آمریکا داشت، آیا دولت های قبلی چنین موضعی داشتند؟ آیا شورای انقلاب چنین موضعی داشت؟ مگر امام نفرمودند که عده ای از ریشه پوسیده آمده اند تا دستور آزادی عده ای از گروگان ها را بدهند؟ مگر امام تنها در مقابل آمریکا ایستاده نبود؟ مگر «نه» تاریخی خود را نگفتند؟ آیا همه با نمایندگان کارتر موافق نبودند؟ پس چرا امام تنها در مقابل آمریکا ایستاد و اجازه نداد حتی یک مقام جمهوری اسلامی ایران با آنها تماس بگیرد؟
صادقانه بگویم، اگر امام می خواست توجه کنند و به سخنان کسی گوش دهند، در قم که بودند به درس و بحث ادامه می دادند و پانزده خرداد رخ نمی داد و بعد تبعید نمی شدند. و سپس آنها را به ترکیه و سپس به نجف تبعید نمی کردند. آنها نرفتند. اگر قرار بود حرف یک نفر روی آنها اثر بگذارد، 15 سال سکوت در نجف روی آنها اثر می گذاشت و حرف های ناامیدکننده در آن کشور، کشورشان را تغییر می داد. اگر قرار بود حرف یک نفر روی آنها اثر بگذارد، نجف بودند و مسئله هجرتشان به پاریس مطرح نمی شد.
من می گویم اگر قرار بود حرف یک نفر روی آنها اثر بگذارد، همه مذهبی ها و سیاستمداران آیه یاس خوان که یا عامل بودند یا درک درست سیاسی از اتفاقات پاریس نداشتند، باید کار خود را می کردند و قانع می کردند. امام که فقط شاه باید عزل شود. اگر حرف کسي در امام اثر داشت و قرار بود «کانال» شود، در ايران هر حرف و موضعي غير از حرف و مواضع امام حاکم باشد…
چرا فراموش کرده ایم؟! مگر همه آنها نگفتند رژیم شاهنشاهی تغییر نمی کند و باید جور دیگری فکر کنیم؟ چرا گفتند شاه می رود و رژیم شاهنشاهی سقوط می کند و رژیم جمهوری اسلامی جایش را می گیرد؟ امام با این جملات در مصاحبه اشاره صریحی کرده است.
اگر قرار بود حرف یک نفر روی آنها اثر بگذارد و فلان گروه سیاسی افکارشان را پیاده کنند، قطعاً موضع ما در قبال آمریکا اینگونه نبود. اگر قرار بود حرف یک نفر روی امام اثر بگذارد، وقتی امام تصمیم گرفتند به ایران بیایند، کسی موافق نبود و همه از تهران و شهرستان ها نقل از می دادند که «آقا! دستت را بگیر» دید امام خیلی عالی است. که همه شوکه شده اند و این ظلم کامل است و معلوم است که طراحان این مسائل که مستقیماً مورد ضربه امام قرار گرفته اند چه کسانی هستند و ممکن است افرادی که واقعاً افراد خوبی هستند تحت تأثیر قرار گیرند و حرف هایی بزنند تا بیان کنند.
آیا همه آنچه دانشجویان پیرو خط امام در جاسوسی آمریکا پیدا می کنند منتشر می شود؟
پاسخ این سوال مربوط به آنهاست.
پی نوشت:
1- بخشی از سخنان مهندس بازرگان که در روز جمعه 4 آبان 58 در حسینیه منتشر شد: «بعد از انقلاب در صفوف روحانیت عقده ها و محرومیت ها و چه بسا شرمساری آنها را در انجام ندادن وظایفشان دیدیم. و مذهب آنها در امر دخالت در امور سیاسی بیش از آن است که شروع شده باشد و اکنون می خواهند آن را تمام کنند مدیریت – کارگزاری که آن هم یکی از آثار انقلاب اسلامی است، همچنین برای جبران خسارات، در میان این صف محترم، کسانی را می بینیم که انقلابی تر و چپ تر از چپ ها هستند، به ویژه در روزهایی که. آیت الله خمینی از نجف یا پاریس بودند، کارها را به هم می زدند و حالا برای اینکه از قافله عقب نمانند، خیلی رفته اند آن طرف». (صبح امروز 26 آبان 1358)
23259
منبع: www.khabaronline.ir