شجاعت زندگی / تماس با ما

به گفته خبرگزاری اخبار آنلاین“در زمانی که گفتمانهای علمی و فرهنگی غالب ، جهان به عنوان یک ماشین بازتاب و انسان محصول فرآیندهای کور مادی را توصیف می کند ، چگونه می توان فلسفه انسان از مقدس ، معنا و مکان دفاع کرد؟” این سؤال پایه و اساس کتاب The Soul of the World ، کار فیلسوف فقید بریتانیایی راجر Skroten را ایجاد می کند.

این کتاب ، که ترجمه فارسی توسط میترا سارادی اخیراً (1) توسط انتشارات جدید طراحی به بازار عرضه شده است ، تلاشی جسورانه برای بازپس گیری سرزمین های گمشده گمشده در برابر ماتریالیسم و علم است. در این کار ، که می تواند به عنوان عصاره ای از نگرانی های فلسفی طولانی مدت وی تلقی شود ، Skroton استدلال می کند که بی اعتنایی به “روح جهان” نه تنها جهان را محروم می کند ، بلکه اساسی ترین ستون های تجربه بشر ، یعنی آزادی ، مسئولیت و روابط بین المللی است.

از نظم طبیعت به زندگی

منطق قرار گرفتن در معرض عزیمت “I-Tu” Scotton در “روح جهان” ایجاد یک تمایز اساسی بین دو روش نگرش به واقعیت است: نظم طبیعت و Lebenswelt. نظم طبیعت همان جهانی است که علم تجربی توصیف می کند. دنیایی متشکل از دلایل ، قوانین جسمی و فرآیندهای مادی که جایی برای مفاهیمی مانند “معنی” ، “هدف” یا “ارزش” وجود ندارد. این جهان ، در تفسیر اسکریپتون ، “ناکافی” است و انسان تنها شیء در بین اشیاء دیگر است.

اما انسان ها فقط به ترتیب طبیعت زندگی نمی کنند. ما در “Biomedness” زندگی می کنیم. دنیایی که از طریق آگاهی و تعامل اول ساخته شده است. این جهان برخلاف ترتیب طبیعت ، چهره ، ترانه ، معانی و دلایل دارد. درک این جهان با ابزارهای علم تجربی نیست ، بلکه از طریق مفاهیم اخلاقی ، زیبایی شناختی و کاربردی است که در بدهی روزانه ما شکل می گیرد. تمرکز اصلی این زیست توده قرار گرفتن در معرض “i-tu” است. مفهومی که اسکروتن با وام گرفتن از متفکرانی مانند مارتین بوبر و امانوئل لویناس گسترش می یابد.

در مواجهه با “I-You” ، طرفین نه به عنوان دو شی تحلیلی ، بلکه به عنوان دو موضوع آزاد و آگاه با یکدیگر روبرو می شوند. این رابطه مبتنی بر باز بودن سوال اساسی “چرا؟” است. این شرکت محکم است ، که در آن مسئولیت و پاسخگویی معنی دار است. شروتون استدلال می کند که تمام خصوصیات ظریف و معنادار انسان – از عشق و دوستی گرفته تا احساس شرم و تعهد – فقط در این زمینه قابل درک است. چهره انسان نمادی از قرار گرفتن در معرض عالی است. چهره یک پدیده کاملاً فیزیولوژیکی نیست ، بلکه تجلی آزادی ، خودآگاهی و دعوت به یک رابطه متقابل است. وقتی به چهره نگاه می کنیم ، با “شما” دیگر روبرو می شویم و این تجربه اساس اخلاق و معنای انسانی است.

داوری

Skroton معتقد است که فرهنگ مدرن ، به ویژه به شکل ملحد خود ، یک تلاش منظم برای فرار از این رویارویی و نابودی جهان است. انگیزه اصلی این فرار فرار از چشم داور است. رویارویی با “شما” ، چه به شکل یک مرد دیگر و چه در هیئت مقدس یا خدا ، ما را در پاسخگویی قرار می دهد. این دیدگاه ما را به مسئولیت اقدامات خود دعوت می کند و آزادی خود را با تعهد پیوند می زند.

فرهنگ الحاد با انکار وجود هرگونه نگاه متعالی و کاهش انسان به یک ارگانیسم پیچیده ، در تلاش است تا چشم داور را پاک کند. این روند توسط “جذاب” جهان انجام می شود. هنر مدرنیستی که چهره را مختل می کند ، معماری که فاقد روح و حس مکان است و فرهنگ مصرف گرایانه که همه چیز را به یک کالای قابل استفاده و دور ریخته کاهش می دهد ، همه در خدمت این پروژه هستند. نتیجه دنیایی است که در آن “دفاع” به یک عادت تبدیل شده است و انسان از تجربه مقدس و متعالی محروم شده است. این مقدس ، به گفته شروتون ، “حضور واقعی” در جهان است که از طریق آن درک عمیق تری از خود و مکان خود کسب می کنیم. با از بین بردن آن ، ما نه تنها خدا بلکه خودمان را نیز از دست می دهیم.

راجر اسکروتن ؛ فلسفه در وسط سنت و مدرنیته

برای درک عمق کتاب ، باید با دنیای روشنفکری نویسنده آن آشنا شد. سر راجر اسکروتن (1-8) یک فیلسوف ، نویسنده و روشنفکر محافظه کار بریتانیا بود که کارش طیف گسترده ای از فلسفه سیاسی و زیبایی شناختی را به انتقاد فرهنگی پوشش می داد. وی که یکی از اعضای ثابت آکادمی انگلیس و استاد بازدید شده در دانشگاه های آکسفورد و واشنگتن بود ، همیشه به عنوان منتقد سرسخت جریانهای روشنفکری چپ ، مارکسیسم و ساختارگرایی شناخته می شد. کتاب معروف او ، “اندیشمندان چپ چپ” (1) ، که بعداً به عنوان “احمق ها ، کلاهبرداری ها و آتش نشانان” بازتولید شد (1) ، انتقاد اساسی از دانشمندان مانند لاکان ، دلوز و هابسام را به همراه می آورد.

Skroton یکی از مخالفان جدی دانش بود و معتقد بود که علم تجربی ، گرچه در قلمرو آن ارزشمند است ، اما قادر به پاسخگویی به سؤالات اساسی انسانی در مورد معنی ، ارزش و زیبایی نیست. وی در کتاب خود در مورد طبیعت انسانی (1 ، انتشارات دانشگاه پرینستون ، که می تواند به عنوان پیش شرط “روح جهان” توصیف شود ، او استدلال می کند که علوم انسانی ما راهنمای ما برای تفسیر جنبه های ظریف تجربه انسانی است. MANTANCE MANIST نیز بر اساس همان دیدگاه بود ؛ او معتقد بود که این نگرش ها باعث اختلال در سیاستها می شود که چه وخاسته ای را از هم می گذارند ، و این باعث می شود که چه وحیمی را مختل کند ، و این را به طور جنسی مختل می کند ، و این امر باعث می شود که چه وخاستهای مربوط به رابطه جنسی ، در مورد رابطه جنسی ، و چه وحالی را مختل می کند ، فیلسوف که شجاعانه در برابر جریانهای فکری غالب زمان خود ایستاد و به دنبال دفاع از ارزشهای سنتی ، دین و فرهنگ عالی در برابر آنچه “فرهنگ انکار” بود.

سرانجام ، “روح جهان” چیزی بیش از یک رساله کلامی است ، یک فراخوان فلسفی برای تأمل در راه های نگاه به جهان و خودمان. Skroton از ما می خواهد تا از زندان تنگ فرار کنیم و شجاعت زندگی در دنیایی را داشته باشیم که در آن چهره به ما نگاه کند ، ما را به معنای ما بنامد و روح جهان در انتظار ما است. چه با آن موافق باشیم و چه مخالفیم ، این کتاب اثری است که باعث می شود خواننده عمیقاً در مورد شکننده ترین و در عین حال ارزشمندترین جنبه های موجودیت بشر فکر کند.

216216