صحنه ای دردناک در رستاخیز ؛ وقتی دانش آموز استاد را در جهنم می بیند!



نقل از پایگاه داده اندیشه و فرهنگ مقدار ، مرحوم آیت الله مسبه یزدی ، در یکی از جلسات اخلاق خود ، در مورد موضوع “عواقب عدم تمرین علم در دانشمندان مذهبی” بحث کرد ، که به شما اختصاص خواهد یافت.

طبق روایت این حوزه ، در بخشی از موعظه پیامبر (صلح بر او) به جناب عالی او ابوظور (رضان الله) کانون محققان و دانشمندان است.

در این روایات ، در اظهارات مختلف تأکید می شود که فرد باید بر علم خودش عمل کند ، و اگر او به دانش خود عمل نکند ، عواقب و عوارض جانبی در انتظار او است و سرنوشت او چگونه خواهد بود.

* بخشش هفتاد گناه از فرد نادان در مقابل یک گناه گناهکار

در روایت اول آمده است: “بدترین افراد از نظر مکان در روز قضاوت ، دانشمندی هستند که از علم خود سود نبردند.”

اگرچه افراد دیگر در روز قضاوت در وضعیت نامساعد قرار دارند ، مسئولیت آنها به اندازه محقق نیست که وی به آن عمل نکرده است.

خداوند از مردم عادی سؤال می کند که چرا وظایف خود را انجام ندادند ، آنها گفتند که ما نمی دانیم ؛ خدا می گوید پس چرا شما یاد نگرفتید ، اما در مورد دانشمندان سخت تر است زیرا آنها نمی توانند بگویند ما نمی دانستیم.

دانشمندی که وظیفه خود را می دانست و انجام نداده است ، اقتدار بر او است و وضعیت سختی خواهد داشت.

در روایت روایت شده است: “Yaghfari laljahl al -sabbauni qalibi yaghfar al -aqdam” ؛ یعنی ممکن است هفتاد گناه از فرد نادان بخشیده شود ، در حالی که حتی جهان را بخشش نکرده است.

لازم به ذکر است که نباید از این سنت ها درک کرد که بهتر است آموزش علم را رها کنیم تا وظیفه ما سنگین تر نباشد ، زیرا:

1. وضعیت کسی که از مطالعه علم امتناع می ورزد ، از نادان بدتر است ، زیرا او همچنین می پرسد که چرا او علم را دنبال نکرده است.

2. ما می توانیم یکی از دانشمندانی باشیم که به دانش خود عمل می کنند و به اولین و آخرین آنها حسادت می کنند.

از آنجا که این حدیث بر عملکرد علم تأکید می کند ، در اینجا از ابراز فضایل علم و جهان امتناع ورزیده است.

* عواقب دنیای بی سرپرست

در مجامع روایت ما ، فصل های زیادی با عناوین مختلف در فضیلت آموزش علوم وجود دارد. تا آنجا که گفته شد ، حتی پرندگان آسمان ، حیوانات بیابانی و ماهی های دریایی برای علم بخشیده می شوند و کسی که به دنبال علم حق است.

مطالعه علم یک کار واجب است که مسئولیت های دیگری را نیز به همراه دارد. اگر این مسئولیت ها را انجام دهیم ، به خوشبختی بی پایان خواهیم رسید ، اما اگر عمل نکنیم ، کار سختی خواهیم داشت.

اینها هشدارهایی برای عمل به علوم آموخته شده و نه تنها به مفاهیم ذهنی تکیه می کنند.

در روایت آمده است که دانشمندی که دانش خود را تمرین نمی کند ، در روز قضاوت کمترین عزت را خواهد داشت و حتی بوی بهشت ​​را بو نمی کند.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نمونه های روشنی از کسانی که از دانش خود بهره نمی برند بیان کرده است:

1.

2. برخی در ابتدای تحصیلات انگیزه های کاذب دارند.

کسانی که محبوبیت و محبوبیت علم را برای جلب توجه مردم می آموزند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می گوید: کسی که توجه مردم علم را می آموزد ، بوی بهشت ​​را پیدا نمی کند.

* ما فرماندهی خوبی داشتیم ، اما خودمان این کار را نکردیم

از همه بدتر ، کسانی هستند که می خواهند از علم سوء استفاده کنند ، مردم را فریب دهند و آنها را منحرف کنند. این افراد فقط به دنبال اطلاعاتی برای این مقصد های ناگوار هستند.

این روایات تأکید می کنند که ما باید در تصحیح قصد مطالعه علم مراقب باشیم و مراقب باشیم که به انگیزه های شیطانی در قلب خود نفوذ نکنیم. لازم به ذکر است که همه فقط یک قطره دریای علم دارند و نمی خواهند همه چیز را بدانند ، همانطور که خدا می گوید ، “ما هیچ آگاهی از شما نداریم” (و کمی به جز دانش به شما نداده ایم).

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابو داور می گوید: “یا عباس ، پیامبر ، پیامبر (صلح بر او).” ای ابو دار ، وقتی از شما در مورد آنچه نمی دانید می پرسید ، من نمی دانم چگونه آن را ذخیره کنم. اگر می گویید من می دانم ، شما مسئولیت خواهید داشت ، اما اگر بگویید من نمی دانم ، از این مسئولیت خارج خواهید شد.

ما نباید به دنبال عناوین و عناوینی مانند Hojjat Al -Islam ، Ayatollah ، فیلسوف بزرگ یا مفسران برای به دست آوردن شهرت و احترام به مردم باشیم. این انگیزه های شیطانی است. آیا کسانی که مردم را می شناسند و به آنها احترام می گذارند ، برای خدا عزیزتر هستند؟ آیا آنها وظایف خود را انجام می دهند؟ آیا آنها قطعاً خوشحال خواهند شد؟

چه تعداد از کسانی که شهرت دروغین کسب کرده اند یا به خاطر دانش خود مشهور شدند ، اما وظایف خود را انجام ندادند. آنها در جهان مشهور و محبوب می شوند ، اما آخرت خواهند بود. معیار اصلی عزت خداست ، نه شهرت در بین مردم.

موارد زیر گفته شده است: “یا عباس ، قوم من از مردم الجنا ، مردم من از النار” ؛ در رستاخیز ، همانطور که در قرآن کریم نیز به تصویر کشیده شده است ، بهشت ​​می یابد و با جهنم صحبت می کند. بهشت در یک مکان عالی و جهنم در گودال قرار دارد. اگرچه Hells نمی تواند مقامات و لذت های بهشت ​​را ببیند ، اما بهشت ​​آنها را می بینید و با آنها صحبت می کنید.

بهشت از جهنمی می پرسد: “شما که ما را به مسیر درست ، موعظه و تدریس هدایت می کردید ، خودتان در جهنم هستید؟” آنها پاسخ دادند ، “Kena na’miri balkhiri و la la nafalah ؛ ما خوب انجام دادیم اما این کار را نکردیم. ما به شما می گفتیم که دعا کنید Naflah اما ما آن را نخوانده ایم ، ما می گفتیم از دست نمی دهیم اما این کار را کردیم .

این سرنوشت نهایی کسانی است که به دانش خود عمل نمی کنند و از چنین رسوایی و پشیمانی رنج می برند. شما به سخنان ما گوش کردید و عمل کردید و به نتیجه رسیدیم ، اما ما با تمام علوم ما عمل نکردیم و این سرنوشت را داشتیم.

* اگر چیزی نمی دانید ، صادقانه بگویم من نمی دانم

پشیمانی و عذاب معنوی چنین افرادی بسیار شدیدتر از عذاب جسمی جهنم است. عذاب ذهنی به مراتب دردناکتر از رنج جسمی است. درست همانطور که دامنه دشمن بیش از درد ضربات جسمی است.

شخصی را تصور کنید که از طریق راهنمایی خود به بهشت ​​رفته است ، در حالی که می توانست با تمرین دانش خود به درجه بالاتری برسد ، اما اکنون در این مرگ و میر قرار گرفته است.

شاگردانش از بالا به او نگاه می کنند ، در حالی که او از نعمت های بهشت ​​بهره مند شده است و او عذاب می یابد. حتی اگر مجازاتی به جز محرومیت از نعمت هایی که آموزش دیده او وجود ندارد ، برای عذاب او کافی است.

توجه به این نکات در حدیث نجیب برای ما کافی است: از ابتدا:

1. برای اصلاح قصد ما و مطالعه علم برای خدا و انجام وظیفه

2. برای عمل به آنچه ما آموزش می دهیم

اکنون که رنج ما هنوز افزایش نیافته است و ما یک اوقات فراغت نسبی داریم ، باید آنچه را که آموخته ایم انجام دهیم. این به یک ملکه تبدیل می شود که می توانیم در آینده با آنها انجام دهیم ، زیرا اطلاعات را افزایش می دهیم. اما اگر ساختمان را از ابتدا بر روی سهل انگاری قرار دهیم و بگوییم “مهم نیست” ، “بدون تقصیر” ، ملکه شورش در ما قوی خواهد شد و مبارزه با آن دشوار خواهد بود.

یکی از آفات بزرگ برای جهان این است که او خجالت می کشد تا بگوید “من نمی دانم”. مردم ناخودآگاه می گویند که آنها نمی دانند ، اما وقتی شخص یک عمامه است و به عنوان دنیایی در جامعه شناخته می شود ، اعتراف به عدم دانستن برای او دشوار است. او سعی می کند پاسخ گمراه کننده ای بدهد زیرا نمی خواهد به این سوال پاسخ دهد.

در این روایات تأکید می شود که اگر چیزی نمی دانید ، من صریحاً نمی دانم. آیا ما قول داده ایم که همه چیز را بدانیم؟ این فقط خداست که از همه چیز آگاه است و دانش خود را به هر کس که می خواهد اعطا می کند.



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7231

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *