گروه فکری: علوم شناختی یا “علم الهیات” به تحقیقات علمی در مورد ذهن و مغز اشاره دارد و امروزه به عنوان یکی از شاخه های علوم تجربی شناخته می شود. این دانش فرآیندهای ذهنی مانند ادراک ، حافظه ، زبان ، توجه ، حل مسئله و تصمیم گیری را بررسی می کند و از رویکردهای مختلفی مانند روانشناسی ، علوم اعصاب ، زبانشناسی ، فلسفه و علوم رایانه برای مطالعه ذهن استفاده می کند. برخی از اهداف علوم شناختی شامل درک چگونگی عملکرد ذهن و مغز ، فرآیندهای شناختی و رابطه آنها با یکدیگر ، بررسی تأثیر عوامل مختلف (مانند محیط ، ژنتیک و تجربه) بر فرآیندهای شناختی ، ارائه مدلهای محاسباتی فرآیندهای شناختی است. و استفاده از یافته های علمی شناختی زمینه های مختلفی مانند آموزش ، بهداشت و فناوری را دارد. علم شناختی به دلیل وسعت و ارتباط با مناطق مختلف علمی به سرعت در حال توسعه است و تأثیر قابل توجهی در زندگی انسان دارد. به عنوان مثال ، از یافته های این علم برای بهبود روش های آموزشی ، طراحی رابط های بهتر کاربر و درمان اختلالات شناختی استفاده می شود.
اما چگونه علم شناختی به پیشرفت سیاسی و اجتماعی و نوع حاکمیت کمک می کند؟ در پاسخ به این سؤال ، دکتر علی نصرات ، رئیس انستیتوی علوم شناختی و معاون مدیر توسعه علوم شناختی ، در جلسه حاکمیت ، بحث خود را در مورد “حاکمیت شناختی ، چه ، چه ، و چه” در تاریخ 7 فوریه مورد بحث قرار داد در خانه افکار.
نقش سرمایه داری در تعاملات اجتماعی
علی نصرات در این جلسه اظهار داشت: “علوم شناختی فرایندهای ذهنی و ساختارهای مرتبط را مطالعه و درک می کنند. این شامل علوم اعصاب ، روانشناسی ، فلسفه ذهن و سایر زمینه های مرتبط است که درک دقیق تری از شناخت دارند. انسان کمک می کند.”
وی گفت: “شناخت ، مانند احساس درد ، دقیق نیست ، اما این یک تجربه مشترک در بین انسان است. علوم شناختی در تلاشند تا این مفهوم را بهتر بشناسند و از آن در مناطق مختلف استفاده کنند.”
به گفته نصرات ، یکی از کارکردهای علم شناختی ، درک دیگری از جامعه و توانایی انطباق با شرایط مختلف استبشر اگر این توانایی منجر به مشکل شود ، شخص “سرمایه داری” خواهد داشت. وی گفت: “شخصی که قادر به توضیح نیازهای خود از طریق استدلال نیست و به جای حمله به حمله ، فاقد سرمایه است.”
نیاز به استفاده از “لنزهای شناختی” در حاکمیت
در بخش دیگری از سخنان خود ، نصرات به نقش علوم شناختی در حاکمیت پرداخت و گفت: “تصمیمات حاکمان در جامعه تفسیر و معنی دار است و این تفسیرها می تواند مثبت یا منفی باشد. آنها واکنش و تعامل بهتری با مردم دارند.
وی گفت: “برای مدیریت رفتارهای اجتماعی ، لنزهای شناختی افراد باید در جهت درست شناسایی و هدایت شوند. تغییر اعتقادات یا ایجاد یک لنز شناختی جدید نباید مستقیماً با تغییر هسته اصلی اعتقادات انجام شود ، زیرا این روش باعث مقاومت می شود.” بشر تغییر باید از نقاط جانبی شروع شود و به تدریج منجر به تغییرات عمیق تر شود. “
تأثیر فن آوری های فرهنگی در جوامع
دکتر نصرات در ادامه به نقش فناوری فرهنگی در هدایت افکار عمومی اشاره کرد و نمونه هایی از مبارزات انتخاباتی و جریان های فرهنگی را ارائه داد: “در دنیای امروز ، بازیگران اجتماعی و اقتصادی از روشهای نوآورانه برای تأثیرگذاری بر سیستم معنایی مردم استفاده می کنند. به عنوان مثال ، ترامپ. مبارزات انتخاباتی در گذشته ، با هزینه ای در حدود نیم میلیون دلار ، توانست درک مفصلی از تمایلات رای دهندگان را بدست آورد و از آن برای جهت گیری به افکار عمومی استفاده کند.
رئیس موسسه تحقیقات علوم شناختی همچنین نمونه هایی از تأثیر فرهنگی را ذکر کرد و گفت: “یکی از نمونه های برجسته این پدیده ، صنعت KIPAP در کره جنوبی است که نه تنها در عرصه های فرهنگی بلکه در صنایع مرتبط نیز تأثیرگذار بوده است. مانند خودرو و لوازم آرایشی. “
نیاز به تشخیص الزامات نسل های جدید
در پایان اظهارات خود ، نصرات بر اهمیت درک تغییرات شناختی نسل های جدید تأکید کرد و گفت: “درک انعطاف پذیری نسل های جدید به موضوعات مختلف ، از جمله موضوعاتی مانند حجاب ، از اهمیت زیادی برخوردار است. تغییر در تفکر و الگوهای معنی دار ، سیاست گذاری مناسب.
وی گفت: “نسل های فعلی شکل متفاوتی از تفکر دارند و ما باید بتوانیم با مقاومت آنها تصمیم بگیریم.” “عدم درک صحیح از چگونگی برخورد نسل های جدید با مسائل فرهنگی و اجتماعی می تواند شکاف بین دولت و مردم ایجاد کند.”
این جلسه به بررسی مبانی علوم شناختی و کاربردهای آن در حاکمیت اختصاص یافته و بر اهمیت درک شبکه معانی ، اعتقادات و ارزشها در جامعه تأکید کرده است.
216216
منبع: www.khabaronline.ir