فلسفه دوران اسلامی بر زندگی ما چه تأثیری داشت؟

هنگامی که مجموعه من در فلسفه نقد اسلامی منتشر شد ، از خودم پرسیدم که شما بیش از پنجاه سال فلسفه اروپایی تدریس کرده اید و هرگز حتی یک ترم فلسفه اسلامی تدریس نکرده اید که کمتر در مورد فلسفه اروپایی نوشتید؟

من به خودم پاسخ دادم که من نماینده فلسفه نیستم ، اما با موضوعاتی که برای من مطرح شده است سر و کار دارم. فلسفه اروپایی جهانی است و در سراسر جهان تدریس می شود و مرجع نظر است ، اما فلسفه دوره اسلامی وضعیت ویژه و استثنایی دارد.

این تنها فلسفه ای است که در ایران در خارج از اروپا ظاهر شده و بیش از هزار سال به مصر نقل مکان کرده است. ایران تنها منطقه غیر اروپایی است که به فلسفه شریک اروپایی تبدیل شده است. من فکر کردم که اگر فیلسوفان ما در این باره فکر کنند ، آنها به طور کلی جای فلسفه را می دانند. بنابراین من قصد ندارم در موضوعات و اثبات عقاید این کار را انجام دهم ، اما می خواستم بدانم که فلسفه دوران اسلامی از کجا و چرا امتیاز آن از فلسفه های دیگر و چه ارتباطی با تاریخ ایران پیدا کرده است. به طور خلاصه ، مشکل من این است که چرا فلسفه و درک وضعیت تاریخی آن.

فلسفه مجموعه ای از موضوعات صحیح و نادرست نیست ، بلکه یکی از جلوه های خرد و درک و درک و نقل از روابط انسانی با جهان بشر است. فلسفه را نباید تنها راهی برای تفکر در نظر گرفت ، بلکه به این دلیل که رابطه ما با بودن با بودن ظاهر می شود ، می تواند در تعیین راه و سبک زندگی مؤثر باشد.

فلسفه دوران اسلامی بر تاریخ و زندگی ما چه تأثیری دارد و موقعیت و موقعیت در جهان جدید و جهان فعلی چیست؟ با این سؤالات ، من فلسفه دوران اسلامی ایران را در نظر گرفته ام.