لویی پیرالتوسر و ابزارهای دولت ایدئولوژیک



گروه اندیشه: لویی پیر آلتوسر (به فرانسوی: Louis Pierre Althusser); او یک جامعه شناس و فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود. او یکی از عالی‌ترین مقامات دانشگاهی حزب کمونیست فرانسه بود و تئوری‌هایش عمدتاً در پاسخ به خطراتی بود که به اعتقاد او پایه‌های نظری مارکسیسم را تهدید می‌کرد. آلتوسر ضمن جداسازی بازتولید مناسبات تولیدی از بازتولید نیروهای تولید، نهادها و سازوکارهای دولت را نیز به دستگاه های ایدئولوژیک دولت و دستگاه سرکوبگر دولت تقسیم می کند. آلتوسر در دیدگاهی ضدانسان گرایانه بر این باور بود که انسان ها عاملی با اختیار و آزادی کامل نیستند. بلکه موجوداتی وابسته به نیروهای تاریخی و غیرشخصی مبارزه طبقاتی هستند. مقاله زیر که بازتابی از دیدگاه وی در ایجاد تمایز بین حکومت استبدادی و ایدئولوژیک است و در کانال رنسانس منتشر شده است، مورد توجه شما قرار خواهد گرفت:

***

لویی آلتوسر (1918-1990)، فیلسوف و مارکسیست مشهور فرانسوی، که خود از منتقدان سرسخت حزب کمونیست فرانسه بود و چرخش های ایدئولوژیک آنها و قداستی که برای ایدئولوژی و افراد قائل بودند، تهدیدی برای ایدئولوژی مارکسیسم می دانست. کتاب او “دستگاه های دولتی ایدئولوژیک تمایز مهمی بین ابزار اعمال قدرت دولت های ایدئولوژیک و ابزار اعمال قدرت قائل است. دولت های سرکوبگر خواهد بود

بر اساس دیدگاه آلتوسر، دولت های ایدئولوژیک، که منظور او عمدتاً دولت های کمونیستی است، برای حفظ کنترل خود بر مردم، بر خلاف حکومت های سرکوبگر که دست به خشونت برهنه می زنند، از نهادها و نهادهایی استفاده می کنند که از ابزار ایدئولوژیک برای تقویت پایه های حکومت استفاده می کنند. و از آن برای ماندن در قدرت استفاده می کنند. وظیفه این نهادها حفظ حکومت ایدئولوژیک در قدرت و تحکیم پایه های آن است. به عقیده آلتوسر، نگاه ایدئولوژیک به زندگی، چشم افراد را بر روی واقعیت های زندگی می بندد و باعث می شود نتوانند مشکلاتی را که ممکن است وجود داشته باشد ببینند.

به گفته آلتوسر، نهادهایی که در خدمت دولت های ایدئولوژیک هستند شامل مدارس، عبادتگاه ها، رسانه ها، خانواده ها، سیستم قضایی، احزاب سیاسی، اتحادیه های کارگری و مؤسسات فرهنگی است. نهادهای فرهنگی وظیفه کنترل محیط های هنری، ورزشی، ادبی و… را بر عهده دارند. برخلاف ابزار رژیم‌های سرکوبگر که از پلیس، ارتش و دادگاه‌ها برای اعمال قدرت و کنترل خود استفاده می‌کنند، دولت‌های ایدئولوژیک سعی می‌کنند افکار و نظام‌های ارزشی مردم را به شیوه‌ای ظریف‌تر و ماهرانه‌تر شکل دهند تا چشمان خود را بر مشکلات جامعه ببندند. مردم و اگر متوجه برخی مسائل شوند، به دلیل خطراتی که ممکن است برای ایدئولوژی ایجاد کند، آنها را نادیده می گیرند یا برای خود توجیه می کنند.

ابزارهای حکومتی ایدئولوژیک سعی در بازتولید ایدئولوژی طبقه حاکم دارند و هدف آنها تضمین تداوم وضعیت اجتماعی و سیاسی موجود است. آنها سعی می کنند با القای هنجارها، باورها و ارزش هایی که در راستای منافع دولت و حاکمیت است، تداوم وضعیت موجود را تضمین کنند. به عنوان مثال، نظام آموزشی نه تنها محتوای علمی را آموزش می‌دهد، بلکه بخش مهمی از آن در خدمت آموزش ایدئولوژیک و توجیه وضعیت موجود و ارزش‌هایی است که دولت قصد نهادینه کردن آن‌ها را دارد.

آلتوسر معتقد است که ایدئولوژی نیرویی فراگیر است که ادراکات، رفتارها و هویت افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و آنها را شکل می دهد، بدون اینکه آنها از نقش و قدرت آن آگاه باشند. زمانی که این برداشت ها و هویت ها با ایدئولوژی گروه حاکم منطبق باشد، مردم ناخودآگاه در نقش هایی فرو می روند که حکومت می خواهد آنها را ایفا کنند و به آنها خدمت کنند.

اما آلتوسر بر این باور است که قرار گرفتن در معرض تبلیغات مداوم و شرطی‌سازی ایدئولوژیک می‌تواند تفکر انتقادی و پرسشگری را در افراد از بین ببرد و آنها را به انسان تبدیل کند که بدون توجه به شرایط موجود، بدون هیچ انتقادی و پرسشگر، تسلیم وضعیت موجود شده و آن را بپذیرند یا توجیه کنند. بدترین وضعیت ممکن برای خودشان از سوی دیگر آلتوسر معتقد است اعمال قدرت و کنترل مردم در حکومت های سرکوبگر، بر خلاف حکومت های ایدئولوژیک که افکار و احساسات شهروندان خود را کنترل می کنند، با از بین بردن آزادی بیان، ترس و ایجاد خودسانسوری در میان مردم تحقق می یابد. بنابراین، تفاوت دولت‌های ایدئولوژیک با دولت‌های سرکوبگر در استفاده از قدرت نرم در مقایسه با قدرت سخت برای انقیاد مردم است.

به عقیده آلتوسر، تداوم حاکمیت یک ایدئولوژی یا رویکرد خاص در یک کشور کمونیستی در نهایت منجر به ایجاد یک جامعه طبقاتی یا سلسله مراتبی می شود که در آن وابستگان طبقه حاکم از مزایای بسیاری برخوردار می شوند و کسانی که با آن ارتباط ندارند. طبقه حاکم به حاشیه رانده شده و از بی عدالتی و نابرابری رنج خواهند برد. همچنین شهروندان ممکن است عاملیت و توانایی تأثیرگذاری بر زندگی و جامعه خود را از دست بدهند و نسبت به مسائل جامعه خود بی تفاوت یا بی علاقه شوند و در نهایت سکوت کنند.

آلتوسر در نهایت می گوید زمانی که حکومتی به دلایل خاصی مانند تبعیض و بی عدالتی بیش از حد محبوبیت قبلی خود را از دست می دهد و به وضعیتی می رسد که مجبور می شود علاوه بر ابزار کنترل ایدئولوژیک از ابزار سرکوب نیز استفاده کند. یک حکومت ایدئولوژیک- پلیسی سختگیر و سرکوبگر جامعه را اداره می کند که می تواند همه آزادی های فردی و اجتماعی را از مردم سلب کند و این همان مرحله ای است که می توان گفت حکومت به پایان خود نزدیک شده است. آنچه در اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد و فروپاشی آن)

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7256

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *