نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان، در بحارالانوار جلد 72 صفحه 172 – مستدرک الوسائل جلد 14 صفحه 13 روایتی است که (امام صادق علیه السلام) می فرماید:
اگر مؤمن بخیل باشد، گفت آری، دروغگوست، گفت نه، و خیانتکار است. طبیعت جز خیانت و دروغ
آیا مؤمن بخیل می شود؟ حضرت فرمود: آری. گفتم: پس می تواند ترسو باشد؟ حضرت فرمود: بله؟ گفتم: آیا مؤمن دروغ می گوید؟ حضرت فرمود: مؤمن دروغ نمی گوید و در امانت خیانت نمی کند. سپس پیامبر ادامه داد: مؤمن ممکن است هر رذیله و صفتی جز خیانت و دروغ بیابد.
شرح این حدیث بر اساس درس آیت الله آقا مجتبی تهرانی را در ادامه بخوانید:
به خدا پناه می برم از شر شیطان. بسم الله الرحمن الرحیم
روایت را حسن بن محبوب از اصحاب امام صادق علیه السلام نقل می کند. می گوید: از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسیدم آیا باور می کند که صفت زشت بخل را پیدا کند؟ میدونی خسیس یعنی چی؟ هان؟! بخل به این معنا که انسان آنچه را که شرعاً مستحق عقل است، مانند مال و ثروتی که دارد، در عین حال مصرف نمی کند. به این می گویند: بخل. آنها بخل را اینگونه تعریف کردند: جایی که انسان مستحق مصرف باشد، مثلاً پول. از نظر عقلی و دینی سزاوار است، این به اصطلاح خیر ماست و این امساک نباید مصرف کند. حتی در مورد خودش، ها! اشتباه نکنید آیا متوجه هستید که می خواهم چه بگویم؟
یه چیز یادم اومد بگم یکی بود، حالا این برای خودش، وقتی گفتم یادم آمد، خدا شاهد است، همین الان یادم آمد. اینقدر زندگی می کرد، وضعش خوب بود، وضع مالیش، مثلاً فرض کن ظهر بیاد بازار، می فهمی؟! می رفت نان خالی می گرفت و می خورد. در آن زمان دوستی داشت که به او می گفت: «اینقدر داری، لااقل پنیر بخر، بخور و کفنت را مطمئن باش، کیسه ای نمی دوزند که بگذاری و ببری. ” این گفتگوی این دو بود. تازه یادم آمد، تازه یادم آمد. می گفت: جیب نمی دوزند که اینها را در کفن بگذارند، با خودت ببر; بابا! خودت را بخور حالا می خواستم بگویم بخل چیزی نیست که فکر کنی نسبت به دیگران است، گاهی مردم نسبت به خودشان بخیل هستند. من می خواستم این را بگویم.
می پرسد: «کسی که ایمان آورد بخیل است». آیا می توان این ملکه به اصطلاح زشت را پیدا کرد؟ «قلعه نعام» غریب است، امام صادق رضی الله عنه در زیر جواب حسن بن محبوب می فرماید بلی. آدم چنین حالتی پیدا می کند، دلبستگی به ثروت، می آورد اینجا، گوش کن!
سپس می فرماید: «قلتو» گفتم: «فائکونُ کذب»; او از دروغ استفاده می کند. آیا مؤمن با دروغ می تواند ملکه اش شود؟ دروغ میگه اون کسیه؟! دروغ ملکه او شده است. می فهمی! دروغ ها اینجوری بیرون میاد، فهمیدی؟ نه تانک، خیلی راحت، میدونی چی میگم؟ گاز نمی گیرد. «قلعه لا»؛ یعنی ایمان، با چی؟ ملکه دروغ نمی گوید. توجه کنید. بعد خود حضرت اضافه می کند، دیگر سؤال او نیست، راویان! حضرت می افزاید: نه خائنین. مؤمن هرگز خیانت نمی کند. رسیدی؟! یعنی ایمان در دو قطب مقابل خیانت است.
سپس حضرت فرمودند تأکید این کار این است که «یُجَبَلُ المُؤْمِنُونَ عَلَیْهِ الْ فَطرَتِ الاِ خَیْنَةَ وَ الْبَاطِلِ»؛ «یُجَبَلُّ المُؤْمِنُونَ عَلَیْهِ الْأَلْبَاطِ إِلَّا خَیْنِ وَ الْباطِلِ». ممکن است مؤمن به رذایل اخلاقی مبتلا باشد; مهم نیست چقدر بد است. به این توجه کنید. «جبلات» یعنی همان ملکه. ممکن است مؤمن به رذایل اخلاقی مبتلا شود، هر رذایل اخلاقی، می دانید منظورم چیست؟! طمع به دنیا و امثال آن; چون رذایل اخلاقی زیادی داریم. مثال زدم. حرص همان بخل است. مثل اینها… بله، می دانید منظورم چیست؟ دوباره چه کار می کند؟ اسراف هم می شود، این اتفاقات می افتد; اما حضرت فرمودند چه؟ «کوه مؤمن بر کل طبیعت است، مگر خیانت و باطل»; مومن نیست! او نمی تواند باور کند و خیانت کند. ایمان داشته باشید و ملکه دروغین داشته باشید. یعنی دروغ گفتن زیرا دروغ کلید همه بدی هاست.
منبع: www.khabaronline.ir