به نقل از خبرگزاری یوبیک آنلاین، دنیا راهحق، دانشآموخته دکتری علوم سیاسی؛ در نوشتار حاضر در ایبنا تلاش می کند تا به معرفی کلی کتاب «الهیات سیاسی در یهودیت»، اثر دکتر مهدی فداییمهربانی استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران بپردازد. از آنجا که یکی از حوزههای پژوهشی ایشان «الاهیات سیاسی» است، در این اثر، به بازخوانی ریشههای الاهیاتی سیاست در اندیشه متفکران یهودی پرداخته اند.

ایده کانونی مفهوم «ویژهگرایی»
همانطور که عنوان کتاب روشن میسازد، پژوهشگر درصدد تبیین ایدئولوژیک از الاهیات سیاسی در یهودیتی است که ایده کانونی آن حول مفهوم «ویژهگرایی» میگردد. نویسنده این موضوع را با بازخوانی ریشههای الاهیاتی سیاست از منظر متفکران یهودی به بحث و بررسی گذاشته وتلاش نموده ذیل برداشتی اشمیتی به تحلیل و تبارشناسی الاهیات سیاست در یهودیت بپردازد و از این طریق به معنا وماهیت سیاست از منظر یهودیان مدرن دست یابد. نویسنده در این کتاب تأکید دارد که مضمون آموزههای یهودیت سیاسی و صهیونیسم، مضمونی اسطورهای- مذهبی است، به همین دلیل الاهیات سیاسی در یهودیت را نباید صرفاً از زاویهای مذهبی مورد خوانش قرار داد، زیرا سیاستورزی در این دین، به اجرای آئینهای اسطورهای شباهت دارد.
از این منظر پرسش اصلی فداییمهربانی در کتاب موردنظر این است که عنصر اصلی و اصل موضوعه الاهیات یهودیت چیست و این امر به چه شکلی از سیاست منجر خواهد شد؟ از دیگر پرسشهای نویسنده این است که فهم یک یهودی از هویت مذهبی خود به عنوان یک یهودی چه نسبتی با هویت سیاسی سیاسی او در عرصه داخلی و خارجی دارد؟ و در نهایت گونههای ایدئولوژیک الاهیات یهودی چه شکلی از سیاست را بازتولید میکنند؟
در پاسخ به چنین مسائل و پرسشهایی نویسنده کتاب فرضیه اولیه خود را که مبتنی بر اصل «ویژهگرایی» است به عنوان هسته مرکزی تمام گونههای الاهیات سیاسی یهودی مدنظر قرار میگیرد. اصلی که به اشکال گوناگون در تاریخ، فرهنگ، هنر، ادبیات، عرفان و سیاست یهودیت تداوم یافته و با نگریستن به این نوع الاهیات از منظر اشمیتی میتوان گفت این اصل، یهودیت را به یکی از سیاسیترین ادیان ابراهیمی در جهان امروز بدل ساخته است. با طرح این مقدمات نویسنده این سطور در تلاش است تا به معرفی کلیات کتاب مذکور بپردازد و ضرورت و اهمیت این اثر را برای خوانندگان ایرانی بازگویی نماید.
معرفی ابعاد کتاب الهیات سیاسی در یهودیت
در دنیای امروز، شناخت یهودیت بدون سویههای سیاسی آن ممکن نیست. در این چارچوب، نویسنده کتاب میکوشد به پدیدارشناسی مفهوم سیاست در ناخودآگاه جمعی یهودیان از خلال متون اصلی شکلدهنده به این الاهیات بپردازد. هدف او این است تا تبار الاهیاتی سیاست در یهودیت را بازشناسی کند و از این طریق به معنا و ماهیت سیاست از منظر یهودیان مدرن دست یابد. برای رسیدن به چنین چشماندازی، جایگاه اصلی مفاهیم الاهیاتی یهودیت توسط نویسنده تشریح شده و سپس حضور این مفاهیم در الاهیات سیاسی سنتی و مدرن در یهودیت مورد خوانش قرارگرفته است.
در ادامه نویسنده برای یافتن نسبت میان یهودیت و سیاست، ناگزیر به وادی الاهیات سیاسی نیز ورود داشته است.در این راستا، نویسنده دغدغههای خود و مسئله اصلی کتاب را در قالب هشت فصل نگارش نموده است که در ادامه به تشریح مختصر هر یک از این فصول خواهیم پرداخت.
در فصل نخست، عناصر اساسی الاهیات یهودی که منتج به پدیداری این قسم از الاهیات شدهاند، مورد بررسی قرار گرفته است. محقق در این فصل تلاش نموده با استناد به متون کتب مقدس و تورات و شریعت شفاهی که «تلمود» نام دارد، ارتباط درونی این مولفهها به یکدیگر (که شامل یگانگی یهوه، عهد یهوه، کتاب مقدس، یهودی بودن، آرمان سرزمین میباشد) را نشان داده و تفاوت آنچه یهودیان از این عناصر مراد کردهاند را با باور مسیحیان و مسلمانان تشریح نماید.
در ادامه با توجه به حساسیت و اهمیتی که مسئله هویت در این قسم الاهیات ایدئولوژیکی دارد و خود را به شکل «خود / دیگری» نمایان میسازد، به توضیح هویت یهودی و اساساً یهودی بودن پرداخته شده است. بهزعم نویسنده در اینجا یهودیت فراتر از دین قرار میگیرد، چون بیش از هرچیز، یک فرهنگ و سنت پنداشته شده و شامل مجموعهای از باورهای نژادگرایانه، آداب و مناسک، قوانین، شیوه زیست و به یک معنا عناصر هویتساز است و علاوه بر موارد مذکور، برخورداری از خون و نژاد یهودی را نیز شامل میشود. بنابراین از این منظر ایدئولوژیکی، «دیگری» و به بیان الاهیاتی یهود آن «گویها» به همان صورت اشمیتی دوست-دشمن در برابر غیر خودیها، قرار میگیرند.
از آنجا که از میان ادیان بزرگ، هیچ دینی به انداره یهودیت با «تاریخ مقدس» آمیخته نیست، فصل دوم کتاب به بررسی «تاریخ مقدس» اختصاص یافته است. یهودیت، اساساً، یعنی تاریخ قوم بنیاسرائیل که برداشتی اسطورهای از تاریخ دارد و از آن برای خود هویت اتخاذ میکند. نویسنده در اینجا به ریشهشناسی واژه اسرائیل و تشریح تاریخ این قوم و محل سکونت آنان پرداخته است، تاریخی که با ابتنا برکتب مقدس از هبوط آدم به زمین و نخستین عبریان در دوران باستان، تا حضرت ابراهیم و یعقوب و اسباط را شامل شده است.
ترتیب این دورانها و بررسی آنها براساس مضامینی ازکتب مقدس و آیاتی از قرآن توأمان و به نحو شایستهای مورد تحقیق قرار گرفته است. در ادامه ادوار بعد از حضرت موسی و نقاط عطف تاریخی این دورهها تشریح شده است. از مهمترین نقاط عطف این ادوار میتوان به دوپارگی در حکومت یهودیه در مقابل اسرائیل با پایان سلطنت چهل ساله سلیمان، عصر اسارت بابلی و انهدام افرائیم اشاره داشت که بعد از آن یکه تازی یهود آغاز میشود.
بررسی این ادوار تاریخی از این حیث حایز اهمیت است که سازنده اسطورههای بنیادینی نظیر آوارگی ده سبط گمشده بنی اسرائیل محسوب میشود. «دیاسپورایی» که بنیاد فرهنگ و روانشناسی قومی یهودیت جدید قرار گرفته و به ناخودآگاه جمعی ذهن یهودی افزوده میشود. در ادامه و درسرفصل سوم، وضعیت تعامل یهودیان با سایر اقوام مانند مسیحیان، یونانیان، رومیان و مسلمانان تا دوران اخیر مورد بررسی قرار گرفته است. در واقع فصل سوم، به تبیین وجوه مختلف مفاهیم اسطوره و دین و همچنین این نکته که اسطورهها چه شکلی از سیاستورزی را شکل خواهند داد و نوع تفکر «آتنی» و «اورشلیمی» چه برخوردی با این موضوع دارد، پرداخته است.
بهزعم نویسنده، کوشش برای فهم اینکه سنت یهودی حاوی چه ویژگیهای فرهنگی و اسطورهای است مستلزم بازخوانی تأثیرات اسطوره بر دین دانسته شده است. بدین منظور در این فصل، ساختار اسطوره و تفاوتی که با دین دارد نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نکتهای که بر اهمیت یافتن این بخش میافزاید و بدان پرداخته شده، قدرت رسم و آیینسازی اسطورهای است که در حکومتهای ایدئولوژیک نمود مییابد.
این بازآفرینی مداوم اسطورهای که از کارویژههای اصلی دین اسطورهای است، با مفهومی که استروس از بریکولر مطرح میکند، توسط نویسنده تبیین گردیده است. استروس به کسی که اسطورهها را مورد خوانش، بازیابی و کاربرد مجدد قرار میدهد، «بریکولر» نام مینهد. از این حیث مطالعه تاریخ تفکر یهودی نشان میدهد متفکران بزرگ در سنت یهودی، در حقیقت در نقش بریکولر ظاهر شدهاند و اگر این موضوع را از منظر الاهیات سیاسی مورد بررسی قرار دهیم، کسانی نظیر هرتزل، مصداقی حقیقی برای بریکولر اسطورهای هستند.
بنابراین نویسنده معتقد است که الاهیات سیاسی در یهودیت را نباید صرفاً از زاویه مذهبی مورد خوانش قرار داد، بلکه از طریق تبارشناسی مفاهیم بنیادین یهودیت در افق اساطیر اسرائیلی است که میتوان دریافت چگونه سیاستورزی در دین، به اجرای آیینهای اسطورهای شباهت پیدا میکند و روایت قوم بنی اسرائیل در جامعه تقدسزداییشده عصر مدرن، که پیشتر تنها به ساحت ادبیاتی آن تقلیل یافته بود چگونه خود را مستلزم خلق آئین و اسطورهای جدید برای نیل بدین امر میبیند.
مفهوم بنیادین دیگر در کنار الاهیات اسطورهای که در این فصل بررسی شده «غیریتسازی بنیادین» است. غیریتسازیای که بر اساس خون و قوم و قبیله و آیین نیاکان و معتقدات است و نویسنده در پی تبین آن در الاهیات اسطورهای میباشد. او ویژگی این قسم از الاهیات را از الاهیات غیر اسطورهای و ادیان جدا میکند، زیرا فقط ادیان اسطورهای حاوی نوعی قوممداری و نژادگرایی غیرقابل تساهل میباشند. از نظر نویسنده، این غیریتسازی موجود در الاهیات اسطورهای یهودی، راز ورود یهودیان به عرصه سیاست دانسته شده و اجتماع و سیاست، عرصه رخنمایی غیریتسازیهای الاهیاتی آن شده است.
به هر ترتیب، نمیتوان انکار کرد که کیفیت الاهیات شکل گرفته در طول تاریخ بر کیفیت سیاستاندیشی مومنان تأثیرگذار است. به همین خاطر در فصل چهارم نویسنده به الاهیات سیاسی یهودی پرداخته و ضمن بررسی گونههای مختلف الاهیات سیاسی یهودی، برخی از مهمترین چهرههای تأثیرگذار و تأثیرپذیر از مفاهیم الاهیاتی یهودی در عرصه سیاست را معرفی میکند.
همانطور که پیشتر گفته شد، ویژگی اصلی الاهیات سیاسی یهودی، اعتقاد به ویژهگرایی است. آموزهای که نژاد یهودی را در نقش پیشآهنگی بشر قرار میدهد. این اصل حتی اگر صریحاً در بستر یک نظریهی الاهیات سیاسی قرار نگیرد، باز هم نظریهای عمیقاً سیاسی است. از این رو، پرسش اصلی این فصل بدین صورت طرح شده که اساساً کدام یک از انواع الاهیات با الاهیات سیاسی تناسب بیشتری دارد؟
مفروض و نکته مهمی که در این مورد باید مدنظر داشت توجه به رابطه بین انسانشناسی، الاهیات و نظریه سیاسی است که محقق به تفصیل بدان پرداخته است. همچنین در بخش دیگر این فصل برای تبیین این نوع الاهیات سیاسی و اقسام آن آرای کروچمال تشریح و با آرای اسمیت مقایسه شده است. با تأکید بر ایده ویژهگرایی که به عنوان کانون و کلید فهم بسیاری از مفاهیم و عناصر الاهیات سیاسی در یهودیت از آن یاد شد، در این بخش نویسنده در صدد توضیح این باور است که یهودیان معتقد به وجود امتیازی فوقالعاده برای رهبری بر دیگر ملتها هستند، امتیازی که پیروان دیگر ادیان از آن بینصیباند.این باور به ویژه در الاهیات «کابالا» جایگاه خاصی دارد. طبق این تفسیر، «ویژهگرایی» به مفهوم قوم برگزیده تسری یافته و سعادت نهایی از آن این قوم شده و تمام بشر به لطف وجود این قوم برگزیده به رستگاری خواهند رسید.
مطابق با این دیدگاه که حتی مسیحیتِ صهیونیستی نیز بدان تأکید دارد، قدرتطلبی اسرائیل وجهی آخرالزمانی پیدا خواهد کرد.بدینجهت یهودیان بنیادگرا در تصور ایجاد شرایطی هستند که در پی آن، بنیاسرائیل قدرت حقیقی خویش که مدیریت تمام بشر است را برعهده میگیرد.لازم به ذکر است آنچه در متون اسرائیلگرایان با عنوان «عصر رستگاری» دیده میشود، مستلزم تصرف تمام حدود اسرائیل است که در تورات مشخص شده است.گرچه به زعم نویسنده این تصور از اسرائیل فارغ از هرگونه وجوه ایمانی بوده و مشخصهای هستیشناختی برای این قوم محسوب میشود.
فصل پنجم این اثر به بررسی عرفان «کابالا» به عنوان کانونیترین حوزه عرفان یهودی و سیاست میپردازد و شخصیتهایی مانند ابوالعفیا و اسحاق لوریا و افکار آنها مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین برای نخستین بار به زبان فارسی به «الاهیات سیاسی امر جنسی»، به عنوان یکی از بارزترین حیطههای مغفولمانده الاهیات سیاسی یهودی پرداخته شده است. در ادامه در خصوص منشأ پیدایش، تاریخ تکوین و اندیشمندان این موضوع و دلایلی که باعث پیدایش آن شده و اصول و نقش مهمی که در جنبشهایی مانند «حسیدیسم» داشته است، مباحثی ارائه شده است. در ادامه، نویسنده به بررسی نظریه حلولگرایی در کابالیسم پرداخته است. نکته قابلتوجهی که نویسنده بدان اشاره میکند اعمال قدرت این عرفان است. الاهیات سیاسی کابالیستی از این منظر، برای اعمال قدرت، تقریباً همان روشی را به کار میگیرد که در انجمنهای سری قابل مشاهده است.
فصل ششم به تبیین سیاست در بستر الاهیات ایدئولوژیک اختصاص دارد.در این فصل ظهور جنبشهای بنیادگرای یهودی مانند «گوش آمونیم» که باید ذیل الاهیات ایدئولوژیک بازخوانی کرد، مورد بررسی واقع شده و برخی از ویژگیهای الاهیات ایدئولوژیک یهودیت، نظیر اسرائیلی بودن و ویژهگرایی از نظر شاهاک، خشونت مقدس در این قسم الاهیات مورد پژوهش قرار گرفته است.
در این مبحث نیز شاهد تسری ویژهگرایی الاهیاتی یهودی به عرصه سیاست بینالملل هستیم. در اینجا دقیقاً همان برتریهایی که یک یهودی نسبت به دیگر همنوعان خود دارد، به اسرائیل نسبت به دیگر کشورها، تعمیم داده شده است. نکتهای که نباید مغفول بماند این است که به زعم نویسنده حقیقت اسرائیلگرایی حاصل قرائتی ملی و قومی از یهودیت است که بر مفاهیمی متأخر نسبت به یهودیت سنتی استوار شده است.
از این منظر، ریشه خشونت ذاتی جنبش صهیونیسم و نیز ریشه تعاریف افراطی آن را باید در آموزههای مذهبی یهودیت بنیادگرا که در درون متون تورات و کتب مقدس به ویژه اشیعا و تلمود، یافت میشود، جست. گرچه امکان تحریف کتب مقدس و اصل ویرایش وحی الاهی که در این فصل مورد توجه قرار گرفته محتمل است، اما با ابتنا بر اصل ویژهگرایی، اجازه و امکان ویرایش وحی الاهی به انسان یهودی که فردی برگزیده است داده شده که این امر سبب بازتولید این تعاریف افراطی میگردد.
این نکته را نیز باید در نظر داشت که تا هنگامی که اعتقاد به ویژهگرایی به عنوان یکی از اصول یهودیت ایدئولوژیک و بنیادگرا وجود دارد، خشونت و ترور نیز از جنس مقدس بودن مبتنی بر این قسم الاهیات، از صهیونیسم جداشدنی نخواهد بود. در عین حال محقق این هشدار را میدهد که گرچه در یهودیت، این ایده در شدیدترین شکل آن تجلی پیدا کرده است، اما باید مراقب بود که در وادی نگرههای ایدئولوژیک از یهودیت نیفتیم و تا آنجا که ممکن است حساب تفسیر رادیکال و بنیادگرایانه از یهودیت را با یهودیت به مثابه دیانت موسای نبی متمایز نماییم.
پرسشی که در ادامه این فصل مطرح شده این است که صهیونیسم واقعاً چه ماهیتی دارد؟ آیا بدانگونه که صهیونیستها و بسیاری از خاخامهای یهودی میگویند مبتنی بر الاهیات یهودی است؟ یا جریان غیر دینی است؟ برای پاسخگویی به پرسشهای مطرح شده مولف با تبیین نظرات شاهاک و یاکوب رابکین در صدد پاسخگویی بر آمده است.
فصل هفتم کتاب نیز اشارهای به تاریخچه دورههای مهاجرت یهودیان به فلسطین و به افراد تأثیرگذار نظیر آشرگینزبرگ، لئوپینسکر و تئودور هرتزل است که در اجرای الاهیات سیاسی و ایدئولوژیک صهیونیسم، نقش اساسی داشتهاند. در این فصل پروتکلهای بزرگ صهیون نیز برای نشان دادن این موضوع که الاهیات سیاسی یهودیت از چه پیچیدگیها و دشواریهایی برخوردار است مورد بحث قرار گرفته است، زیرا این پروتکل الاهیاتی منجر به شکلگیری سازمانهای مختلف تروریستی با عقاید بنیادگرایانه یهودی گردید که خود را محق به اقدام خشونتآمیز از جنس مقدس میدانند.
خشونت مقدس، عنصر اساسی تمام تفاسیر ایدئولوژیک و بنیادگرا از دین است. به همان شکل که داعش در میان مسلمانان از تفسیری الاهیاتی به خشونت مقدس میرسد، صهیونیسم سیاسی نیز با همان مبنا به همان نتایج منتج میشود. منطق توجیهات مقامات اسرائیلی برای خشونتهای خود نیز بدون شک دارای یک سامانه الاهیاتی است و آنها همواره برای کنشهای خود به عبارتهایی در کتاب مقدس اشاره میکنند که به عمل سیاسی آنان مشروعیت الاهیاتی میبخشد.
برای یک یهودی که در تلمود و زوهر با مضامین خشونتآمیز مواجه میشود خشونت به امری غیرانسانی بدل نخواهد شد.همچنین از نظر نویسنده نمیتوان به الاهیات سیاسی در یهودیت پرداخت، اما به هولوکاست توجه نداشت. بدین منظور در ادامه فصل، به هولوکاست و الاهیات منتج از آنکه از سوی یهودیان بنیادگرا با قرائتی الاهیاتی مورد خوانش قرار گرفته پرداخته شده است. این روایت دارای الاهیات سیاسی مخصوص به خود است که مطابق آن خشونت در مقابل خشونت قرار میگیرد و بر اساس آن، تنها خشونتی گستردهتر است که میتواند به خشونت پایان دهد.
پس در حقیقت الاهیات هولوکاست آن سامانه فکری است که بر مبنای آن صهیونیسم به توجیه خشونت مقدس خویش میپردازد که آن نیز بر همان سامانه الاهیاتی استوار بود که تحت مناسبتهای اسطورهای و بازتولید خشونت یاد شد.اما وجه اسطورهای این مسئله را باید در نقش بریکولری علمای صهیونیسم نیز یافت. آنگونه که مشخص است پیوندهای الگوی گوش امونیم با یهودیت بنیادگرا، این جنبش را به نوعی یهودیت عملگرا تبدیل کرده است. میتوان این ادعا را با خوانش اشمیت از الاهیات سیاسی سنجید که امر سیاسی را اساساً دارای بنیادی الاهیاتی میدانست و عنصر نهفته در امر سیاسی را امکان «دشمنی» میخواند.
اسرائیل نوین غربی است یا شرقی؟ این سوال، مبحثی است که نویسنده در ادامه این فصل با توجه به اهمیت پیوندهای اسرائیل و غرب مطرح مینماید. از منظر او اسرائیل کشوری غربی در دل شرق است و اما مسئله مهمتر اینکه اسرائیل نوین یک فرهنگ شرقی با نفوذ گسترده و ریشهدار در غرب است. پیوندهای اسرائیل با غرب در تمام زمینهها بسیار عمیق است و مهمترین آنها ریشههای الاهیاتی خصوصاً در دوران جدید است. پیوریتنهای امریکایی که امریکا را به عنوان سرزمین موعود خود در نظر داشتند و یهودیانی که در پی برپایی مجدد اسرائیل به فلسطین مهاجرت کرده بودند دارای پیوندهای فرهنگیاند. برای مسیحیان عهد عتیق همچنان بخشی از کتاب مقدس به شمار میآید و این مسئله میتواند باعث نزدیکی بیشتر آنها به یهودیان شود. اگرچه به صلیب کشیده شدن مسیح برای مسیحیان توسط یهودیان سخت است، اما آموزههای عهد عتیق برای مسیحیان همچنان معتبر است، حتی اگر یهودیان در مورد مسیحیان این نظر را نداشته باشند. یکی از مصادیق نزدیکی و پیوند عمیق اسرائیل و آمریکا را میتوان در کمکهای هنگفت مالی به اسرائیل از سوی ایالات متحده مشاهده کرد.
در فصل هشتم نیز نویسنده به بررسی «الاهیات مکاشفه» و جایگاه آخرالزمانی اسرائیل و وجوه مختلف الاهیات مکاشفه در عرصه سیاست پرداخته است. آنچه در این مبحث حائز اهمیت است، ارتباط دادن سیاستهای اخرالزمانی بر مبنای طرحی کیهانشناختی، بنیاد اساطیری بسیاری از الاهیات سیاسی قدیم یهودیت و دیگر ادیان است.
اصلیترین عنصر الاهیات مکاشفه در یهودیت، بازگشت شخینا از طریق ظهور ماشیح است. مکاشفه یوحنا یکی از اصلیترین رسالات مکاشفه در عصر جدید با مضمون آخرالزمان است. مفسران عهد جدید معتقدند در مکاشفه یوحنا میان تأسیس اسرائیل جدید و بازگشت عیسی مسیح در آخرالزمان ارتباط وجود دارد. با وجود این، الاهیات مکاشفه و آخرالزمانی در «تلمود» وجهی صریح پیدا میکند و در سرتاسر عهد عتیق، فرجام جهان با قدرت یافتن اسرائیلیان و محقق شدن عهد الاهی پیوند خورده است و تحقق عهد یا رسیدن به حدود و مرزهایی که یهودیان آن را مرزهای مقدس یا مرزهای تاریخی میخوانند و در تورات آمده است مستلزم جنگ مقدس است.
فرض یهودی الاهیات مکاشفهای این است که گروهی از یهودیان پارسا که بر اساس قاعده ویژهگرایانه یهودی دارای نسبتی خاص با خداوند هستند، سرنوشت نبرد نهایی را رقم خواهند زد. گفته شد میان مسحیان صهیونیستی و یهودیت بنیادگرا پیوندهای عمیقی دیده میشود. یکی دیگر از مصادیق این پیوندها اعتقاد به آرماگدون هستهای یا هار مجدون است که بخش عظیمی از این آموزه در الاهیات سیاسی کابالایی ریشه دارد که بنا بر آن، برخی معتقدند، برای پیروزی در آرماگدون، استفاده از ابزارهای جدید نظیر سلاحهای کشتار جمعی گریزناپذیر است.
به زعم نویسنده، نکتهای که نباید از ذهن دور داشت این است که هنوز هم قدرتنماییهای اونجلیستها میتواند خطرناک باشد، چرا که چنین اعتقادات جازمی بسیاری از اقدامهای خشونتبار را دارای توجیهی الاهیاتی خواهد کرد و با چشماندازی برای آینده جهان، پارسیان (یعنی آن قومی که از آن سوی فرات برای نبرد نهایی خواهند آمد) یکی از اصلیترین نیروهای متخاصم برای اسرائیل خواهند بود که پیش از فرارسیدن آرماگدون باید تا حد توان از قدرت آنها کاست و برای جلوگیری از رسیدن پارسیان به سلاح هستهای یا هر دانشی که مقدمات فراهمآوری آن را فراهم کند از هیچ کوششی نباید فروگذاری کرد. در هر صورت نباید از کنار اقدامهای سیاسی مبتنی بر الاهیات سیاسی مکاشفه به راحتی گذر کرد. سیاستورزیهای آخرالزمانی اسرائیل و طیف تندروی سیاستمداران ایالات متحده، خاورمیانه را در یک شرایطی قرار داده که هر لحظه ممکن است به یک دیوانگی تمام عیار، یک فاجعه بشری منجرشود.
اهمیت مطالعه این اثر
طبیعتاً یکی از موضوعات اساسی و مطرح در جامعه علمی و دانشگاهی ما به اهمیت و تأثیرات آثار علمی بازمیگردد، اینکه یک کتاب و اثر پژوهشی که موضوعاتی خارج از مسائل فرهنگی و سیاسی کشورمان مطرح می کند اساساً چه ضرورتی دارد. از این منظر، مطالعه یهودیت به عنوان یکی از ادیان ابراهیمی و بزرگ در دنیای کنونی که در قسم الاهیات ایدئولوژیکی – سیاسی آن به مثابه غیر / دیگری در مقابل ما در نظر گرفته می شود، حائز اهمیت است. زیرا شناخت این مسئله از جنبههای گوناگون به فهم مان از برخی از رفتارهای سیاسی یهودیان در عرصههای منطقهای و بین المللی کمک شایانی خواهد کرد.
همچنین می دانیم یهودیان همواره به عنوان یک اقلیت طردشده و حاشیهساز مدنظر قرار گرفتهاند، اما این نافی تأثیرگذاری عمیق آنان در عرصههای گوناگون به ویژه در حوزههای اقتصادی، سیاسی و رسانهای نبوده است. با توجه به این اهمیت، نمیتوان از جامعه یهودیان و باورهای آنان به راحتی و بدون آگاهی گذر کرد و این امر خطیر مستلزم پژوهشهای جدی و دوری از سیاستزدگی در مورد ماهیت واقعی یهودیت کنونی است. امری که توسط نویسنده به صورت کاملاً علمی و با رهیافتی آکادمیک در کتاب «الاهیات سیاسی در یهودیت» بدان اهتمام ورزیده شده است و در نتیجه اثر مذکور را به مثابه راهنما و مرجعی علمی برای شناخت الهیات سیاسی یهود بدل ساخته است.
همچنین از اطلاعات جامع و ارزشمندی که کتاب پیش روی مخاطب و جامعه علمی قرار میدهد نیز به آسانی نمیتوان گذشت. از دیگر نقاط قوت کتاب این است که نویسنده برای تبیین بنیانهای الاهیات در یهودیت و تبارشناسی آن تنها به تورات استناد ننموده بلکه از تلمود و کتب مقدس نیز بهره برده است. همچنین ارجاعات داده شده به مضامین، آیات، دادهها و اطلاعات، علیرغم تخصصی بودن آنها به شیواترین صورت ممکن بیان شدهاند.
نویسنده در انتخاب مفاهیم و واژگان نهایت دقت را به کار گرفته و متن دارای ارتباط و انسجام منطقی بالایی است. نکته قابل تقدیر دیگر اینکه در شرایطی که اکثر آثار و کتب نگاشته شده و ترجمه شده در حوزه یهودشناسی مملو از نگرش و رویکردهای احساسی و ایدئولوژیک هستند، کمتر به لایههای درونی یهودیت پرداختهاند و بیشتر به انتقاد از سیاستهای عملی اسرائیل در منطقه و جهان متمرکز بودهاند، در این کتاب رویکرد علمی به شایستهترین صورت ممکن اتخاذ شده است.
کوتاه سخن آنکه نویسنده کتاب به عنوان شخصیتی دانشگاهی بر مسند قضاوت تکیه نزده و تا حد امکان کوشیده است روایتی علمی و عالمانه از الهیات سیاسی در یهودیت در اختیار خوانندگان و علاقهمندان به این نوع موضوعات در جامعه ایران قرار دهد. امروزه که کشورمان در یک نبرد مستقیم عقیدتی و نظامی با رژیم صهیونیستی قرار گرفته است، خواندن این نوع آثار بیش از پیش ضرورت پیدا میکند.
216216
منبع: www.khabaronline.ir