محارانی می پرسد: چرا ایران و جهان اسلام از محمد دور هستند؟ / عقلانیت و تحمل ، لامپ جامعه محمد / رنگ و بوی محمد



گروه فکری: سعید آتالله محارانی به مناسبت تولد پیامبر (صلح بر او) وت امام صید (AS) با انتشار مقاله ای در روزنامه ایران بر اساس شعر اقبال لاهوری ، او در تلاش است تا به این سؤال پاسخ دهد که چرا مسلمانان و به ویژه جامعه ایران ، “رنگ و بوی نبوی” کافی ندارند؟ نویسنده معتقد است که این دلیل این امر یک دیدگاه شکسته و ناقص از شخصیت پیامبر است و این امر بر سه اصل دولت ، عقلانیت و تحمل متمرکز است. سپس موهژرانی در جستجوی شخصیت نبوی ، در دو بخش تأکید می کند و دیگر عقلانیت و تحمل برای نور یک جامعه محمد. در بخش اول ، مهاجران ، شخصیت نبوی ، بر آیه قرآن تأکید می کنند و از همسر پیامبر به عنوان اصلی ترین شخصیت شخصیت آنها نقل می کنند. نویسنده این تعالی را نه تنها در آداب و رسوم فردی بلکه در ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز در نظر می گیرد و به طور خاص به سنت شکل گیری دولت توسط پیامبر اشاره دارد. او معتقد است که فقط از طریق عقلانیت و تحمل می توان از افراط گرایی ، خشونت و خرافات جستجو کرد و به جامعه ای برسد که “زینتی” اسلام باشد و از ننگ و ناتوانی در امان باشد. این یادداشت به شما برمی گردد:

****

بیش از پنجاه سال گذشته است ، یک هفته برای زمزمه این شعر نیست:
زیرا به نام مصطفی خانام
از خجالت آب می شود

حق برای گفتن این که با افتخار غیرقانونی
در داخل سینه های خود را دیر کنید

تا زمانی که رنگ و بو داشته باشید
سلام به نام میالا.

شعر عجیب است. این اقبال لاهوری است. او چنین دانش ، توانایی و شوری برای نفوذ در خیابان های روح انسان دارد. انگشتان آفرینش او بر روح روح انسان و بازی توحید و محمد.

سوالی که می توان در روز مبارک رسول آکرام و امام صدیق (ص) تصور کرد. به همین دلیل ما رنگ و نبوی و محمد را که شایسته آن است ، نداریم! باید در گوشه و کنار زاویه های کشور بزرگ و ملت افتخار ایران دیده شود. اما در حوزه گسترده اجتماعی در ایران و فراتر از آن در جهان اسلام ، اگر رنگ و بوی محمد را داشتیم ، وضعیت ما نخواهد بود.

همان کلمه اقبال نیز همین است. اگر بپذیریم که این است ، باید به این سؤال پاسخ داد که ویژگی های رنگ و بو و روحیه نبوی چیست. همان همانطور که قرآن کریم از خلق و خوی خود با تفسیر شگفت انگیز “عالی” یاد می کند. آیه پر از نکته است: “خوب ، خدای پیامبر.” (آل -قلام: 1) در ترجمه قرآن ، “عالی” ، “بالا” ترجمه می شود. برخی از مترجمان به همان کلمه بزرگ یا بزرگ تکیه کرده اند. “خوب” ترجمه بسیار خوبی است! این عظمت را در ابعاد مختلف نشان می دهد.

امام فاخر رازی یک نکته ادبی در تفسیر آیه را ذکر کرده است. او به کلمه “علی” توجه می کند. علی دلالت بر تعالی همان “متعالی” دارد. من فکر می کنم از ویژگی عظیم ، از جمله “الله” ، “خاخام” ، “قرآن” و “رستاخیز” استفاده شده است. روایت تابری از سخنان همسر پیامبر ، که گفت: “روحیه پیامبر قرآن بود” می تواند تعبیر ارزشمندی برای پیامبر باشد. ما شخصیت و شخصیت پیامبر را در قرآن می بینیم و به دنبال تفسیر قرآن در سبک زندگی و رفتار پیامبر هستیم و بهتر می دانیم.

“بالا” ترکیبی از ویژگی ها و خصوصیات مختلف است که انسان را به موقعیت “Ehsan” می رساند. سه ویژگی پیامبر را می توان با توجه به موقعیت زمان و نیاز ما ، اعم از نظری و روشنفکر و از یک بعد عملی و کاربردی مطرح کرد. این سه ویژگی یک شعر هماهنگ را ایجاد می کند. دولت ، عقلانیت ، تحمل و محبت ستون هایی برای درک سبک و سنت سنت نبوی است. ما یک نگاه شکسته داریم. به همین دلیل ما رنگ نبوی نداریم.

در حقیقت ، اسلام یک آیین جامع است که از بعد اجتماعی و سیاسی بسیار قابل توجهی برخوردار است. مهم است زیرا در سالهای اخیر ، برخی از محققان مسلمان ایرانی یا غیر ایرانی که ادعا می کنند طراحی ، ایده یا نظریه پردازی را دارند ، دائماً اصرار بر سکولاریسم داشتند. بعضی اوقات آنها صحبت کرده اند. از یک طرف گفته می شود که تنها راه نجات سکولاریسم معرفی پیامبر اسلام به عنوان اقتدارگرا است. اگر پیامبر اسلام اقتدارگرا است ، پس سکولار نیست!

در قرآن کریم قابل توجه است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) “سوسو حسن” است: “Laqdi Kani Lakkami in Rasullah Allah.” (احزاب ، 1) این بدان معنی است که پیامبر یک رهبر خوب و خوب است. این رهبر در زندگی شخصی و شخصی یا خانوادگی پیامبر خلاصه نمی شود. مهمترین جنبه اجتماعی وی شکل گیری یک دولت بوده است. در کتابهایی که در مورد اخلاق و دوره پیامبر نوشته شده است ، “سنی النبی” ، همه توجه به اخلاق فردی و خانوادگی است. Allameh Tabataba’i ، حدود 5 سال پیش ، در کتاب “سنی النبی” تنظیم شد.

تمام ابوباب در مورد سبک زندگی و ارتباط ، خواب و غذا ، مسکن و ازدواج و غیره است. به نظر می رسد که تأسیس دولت و دولت توسط قرآن کریم و پیامبر (صلح بر او) موضوع کتاب سنی نبود. این سنت نبوی ممتاز با پیروزی انقلاب اسلامی و نظریه پردازی امام خمینی از رازوانولله ، مطرح و برآورده شد. ما در آستانه بزرگداشت 50 سال پیروزی انقلاب اسلامی هستیم ، باید از تحقق این سنت نبوی قدردانی کنیم. کاستی ها را از نظر تئوری و استراتژیک و در زمینه عملی حذف کنید.

نکته مهم این است که سیستم دولت استان در جمهوری اسلامی باید رنگ ، بو و روش نبوی داشته باشد. این ادعا یا هدف مطابق دو اصل “عقلانیت” و “رحمت” امکان پذیر است. به حدی که در جمهوری اسلامی ، ما تحقق معیارهای عقلانی و دانش را در توضیح و در زمینه اجرای می بینیم تا سیستم بتواند خود را به شکل و طبیعت و موضوع ، “رحمت و عشق و تحمل” نشان دهد ، سیستم ، کشور و ملت ما نبوی هستند.

در آموزه های دینی ما از پیامبر (صلح بر او) مانند “دلیل کامل” به یاد می آید پیامبر تجلی نام جامع خداوند متعال است. بنابراین ، در متون کلاسیک فلسفی و اسلامی اسلامی ، پیامبر “اولین آفریده” خوانده شده است. کتاب “اصول کافی” ، که با یک عنوان قابل توجه و تحسین برانگیز ، “کتاب صنعت و آل -جهل” آغاز شد ، در روایت شماره 1 ، فصل اول “کتاب عقل” توسط امام علی (ع) روایت شده است: “فقدان عقل فقدان زندگی است!” به نظر می رسد که معیار و اندازه گیری زندگی عقلانیت است.

این عقلانیت مهمترین استراتژی و رویکرد آن در روابط اجتماعی ، عشق ، تحمل و اجماع است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پادشاه رحمت ، عشق ، تحمل و اجماع بود. این رحمت و تحمل و عشق در تقابل با دشمنان پیامبر تکان دهنده است. پیامبر به همراهان خود می گوید: “در مقابل دشمنان دشمنان را در جنگ ها نبرید!” پیامبر در توجیه و تفسیر رویکرد خود گفته است: “خدا انسان را به روش خودش آفریده است!” اگرچه آن انسانها در موقعیت خصومت با پیامبر خدا بودند ، زیرا انسان و ظاهر آنها تجلی الهی دارد.

پیامبر می داند که پایان جنگ ، هر طرف اجساد کشته شده آنها. اگر چهره فرد آسیب دیده یا خرد شود ، بازماندگان آن احتمالاً مؤثرتر خواهند بود. او دشمن است ، اما پیامبر نیز در اندیشه دشمن است. فراتر از آن ، پیامبر به مسلمانان گفته است که هرگز در تعامل و استفاده از حیوانات در حیوانات شرکت نکنند. زیرا حیوانات همه ستایش خدا هستند. به گفته جلال الدین بالخلی:

شخص
بوی گل رز و سرو و سنبل می دهد

امام صدک (AS) ، که جشن تولد خود را جشن می گیرد ، یکی از سخنان تکان دهنده او است: “شما زینتی ما هستید ، شرمنده نباشید!” هنگامی که ما می توانیم زینتی اسلام و پیامبر و آلهول او باشیم ، می توانیم با حکمت ، رحمت و تحمل و فاصله از خرافات ، جهل ، خشونت و ظلم بیشتر باشیم. چرا ایالات متحده داعش را در منطقه ما تأسیس کرد و کشورها و ملل منطقه را به قتل رساند؟ زیرا آنها با عقلانیت و تحمل در ماهیت و جوهر اسلام مشکلی دارند. اسلام باید به گونه ای معرفی شود که همه از اسلام فرار کنند.

البته روش کشتن مردم فلسطین در غزه و سایر شهرهای اشغالی فلسطین یا استفاده از عناصر داعش به شکل جدید در سوریه ، شک کمی به وجود آورد که داعش توسط دولت ایالات متحده تأسیس شده است. خانم هیلاری کلینتون صریحاً اعتراف کرده است. گروه داعش و آلسراسرا توسط اسرائیل در سوریه آموزش دیده و مجهز شده بودند ، اما فراتر از سیاست های نظامی و امنیتی و مسائل ، من معتقدم که عملکرد گروه های داعش و افراطی در غرب آسیا و جهان زشت بوده و باقی مانده است. باور کردن دشوار است ، اما اکنون برخی از گروه های داعش و افراطی جشن های میلاد النابی را بدعت و انحراف می دانند!

به همین دلیل ، در ایران ، ما باید از هرگونه روش افراطی و مشکوک خودداری کنیم و خرافات یا مخالفت با عقلانیت و اجماع را ترویج کنیم تا رنگ و بو و روحیه محمد را بدست آوریم ، همانطور که اقبال لاهوری می گوید.

1



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 9758