به نقل از خبرگزاری یوبیک آنلاین، به نقل از ایبنا، محسن آزموده در نقل ازی از نشست بزرگداشت شیخ اشراق که امروز صبح چهارشنبه هشتم مردادماه در سالن حکمت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با حضور پژوهشگران و صاحبنظران برگزار شد، نوشت: در این نشست که علی اوجبی، پژوهشگر و مترجم فلسفه دبیر آن بود، آقای علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی موسسه شهر کتاب و سردبیر سابق مجله کتاب ماه و ادبیات، دکتر مصطفی محقق داماد رئیس فرهنگستان علوم و دکتر حسین واله رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و استاد اکبر ثبوت محقق و پژوهشگر فلسفه و علوم اسلامی صحبت کردند. در ابتدا قرار بود در این نشست دکتر نجفقلی حبیبی پژوهشگر فلسفه و دکتر محسن جوادی استاد فلسفه هم حضور داشته باشند. آنچه میخوانید نقل از تفصیلی سخنرانی آقایان اوجبی، محمدخانی و محقق داماد است. نقل از سخنان دکتر و اله و استاد اکبر ثبوت در بخش بعدی ارائه خواهد شد.

علی اوجبی: از نظر سهروردی زادگاه فلسفه ایران است
در ابتدای جلسه، علی اوجبی پژوهشگر فلسفه و دبیر جلسه با ذکر اینکه به ایرانی بودن سهروردی افتخار میکند، گفت: این افتخار نه به علت تعصب قومی بلکه به خاطر ویژگیای منحصر به فرد این فیلسوف جوان نابغه است. سهروردی کمتر از ۴۰ سال عمر کرد اما از چنان نبوغی برخوردار بود که توانست یک نظام فلسفی جدید را ابداع کند.
وی گفت: اهل فن میدانند که سخن گفتن از فلسفه و ارائه نظام جدید در آن کاری دشوار است. فلسفه دانش مادر است و همه دانشهای برای اثبات موضوع خود نیازمند فلسفه هستند. اینکه یک جوان در ۳۸ سالگی یک نظام فلسفی ارائه کند، کاری بزرگ و شگفتانگیز است.
اوجبی در ادامه به دو ویژگی منحصر به فرد سهروردی پرداخت و گفت: ویژگی اول هوشمندی سهروردی در احیای حکمت ایرانی یا فهلوی یا خسروانی است. این ویژگی او را از سایر فیلسوفان مسلمان ممتاز میکند. سهروردی اصرار دارد که زادگاه فلسفه ایران است.
اوجبی گفت: این نگاه سهروردی در تقابل با دیدگاهی است که زادگاه فلسفه را یونان میداند و ارسطو را معلم اول و بنیانگذار منطق. البته مرحوم شهابی در کتاب «رهبر خرد» میگوید که همین منطق را هم که به ارسطو نسبت میدهند از آن ایرانیان است و ارسطو آن را از لابلای سخنان حکمای ایرانی استخراج و در قالب کتاب ارغنون ارائه کرده است.
وی گفت: سهروردی اما معتقد است که پایه حکمت نزد ایرانیان است. دیگر ویژگی ممتاز سهروردی آن است که فلسفه را با دین و عرفان و وحی در میآمیزد و برای بیان آن از قصهها و داستانهای ادبی بهره میجوید. اکثر رسالههای او در قالب داستانهای عرفانی بیان نوشته شدهاند و سهروردی آموزههای دشوار را به زبان ادبی برای مخاطبان عرضه میکند. من به این دلیل به وجود سهروردی و ایرانی بودن او افتخار میکنم. البته سهروردی متاسفانه در اثر تعصبات علمای ظاهری مورد فشار قرار گرفت. اما نور وجود او در لابلای آثار فلسفی ما ماندگار خواهد بود.

علی اصغر محمدخانی: ۳۱ عنوان درباره سهروردی
علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی موسسه شهر کتاب سخنران دوم این نشست بود که نقل ازی از کارنامه سهروردیپژوهی در یک سال اخیر ارائه کرد. محمدخانی به بیش از ۲۰ سال بزرگداشت برای بزرگان فرهنگ و ادب و اختصاص “روز” به ایشان اشاره کرد و گفت: فلسفه ثبت نام این بزرگان در تقویم چیست؟ چند نفر میدانند که ۴ مرداد روز بزرگداشت شیخ صفیالدین اردبیلی و ۱۵ اردیبهشت روز بزرگداشت شیخ صدوق است؟ البته به لطف موسسهها و نهادهایی که برای برخی شاعران بزرگ مثل سعدی و حافظ وجود دارد، ۱ اردیبهشت به نام سعدی و ۲۰ مهر به نام حافظ ثبت شده است. از میان فلاسفه هم سه فیلسوف بزرگ، ابن سینا و سهروردی و ملاصدرا مشهورتر شدهاند و همه ساله برای آنها بزرگداشتهایی برگزار میشود، برای ملاصدرا در اول خرداد، برای ابن سینا در ۱ شهریور که روز پزشک است و برای سهروردی در ۸ مرداد
محمدخانی در ادامه گفت: ما معمولاً به این بزرگان افتخار میکنیم اما در قبال ایشان چه مسئولیتی داریم؟ چه کاری برای شناخت ایشان کردیم ؟۲۰ سال پیش که سردبیر کتاب ماه و ادبیات بودم، در گفت وگو با خبرنگاری درباره سهروردی به او گفتم، اول به خیابان سهروردی برو و از ده نفر بپرس که آیا سهروردی را میشناسند یا خیر؟ از ده نفر مغازهدار و خانهدار و رهگذر، ۸ نفر نمیدانستند که سهروردی کیست، یک نفر او را شاعر خواند و یک نفر او را فیلسوف! چرا؟ چرا راجع به سهروردی شناختمان تا این اندازه اندک است؟ جامعه ما چقدر راجع به این بزرگان شناخت دارد؟
وی گفت: باید به طور پیوسته به این بزرگان توجه کنیم. کنگرهها و همایشها صرفاً به درد سخنرانها میخورد. سوال این است که چه کار باید کرد که مردم با این چهرهها ارتباط برقرار کنند؟ ما در شهر کتاب ۲۰ سال، هر سال ۵۰ جلسه درسگفتار راجع به مولانا و فردوسی حافظ و نظامی و شمس تبریزی و خاقانی و … برگزار کردیم. در سال ۱۴۰۰ هم ۴۰ جلسه راجع به حکمت سهروردی بحث کردیم. مردم با یک سمینار متوجه اندیشهها و آثار این متفکران نمیشوند و باید کارهای پیوسته و متعدد صورت بگیرد.
محمدخانی در ادامه نقل ازی از آثاری ارائه کرد که در یک سال گذشته، از اول فروردین ۱۴۰۳ تا مرداد ۱۴۰۴ راجع به سهروردی منتشر شدهاند و گفت: در این ۱۶ ماه ۳۱ عنوان کتاب هم از سهروردی و هم درباره او منتشر شدهاند که شامل تالیف و تصحیح و ترجمه و تحقیق در زمینه اندیشهها و آثار او مثل حکمت الاشراق و سایر رسالههای او میشود. برخی از این کتابها پایاننامههایی است که قبلاً در دانشگاه ارائه شدهاند. برخی چاپ اول هستند و شماری تجدید چاپ.
وی گفت: مجموع شمارگان این ۳۱ عنوان ۱۴ هزار و ۲۰۰ نسخ در ۱۶ ماه است. برخی عناوین در ۵۰ نسخه، برخی ۵۰۰ نسخه و برخی ۱۰۰۰ نسخه و برخی ۴۰۰ نسخه منتشر شدهاند. بیشترین کتابی که منتشر شده، کتاب «قصههای شیخ اشراق» است که به تصحیح آقای جعفر مدرس صادقی منتشر شده و اکنون به چاپ هفدهم رسیده است. علت اقبال به این کتاب احتمالاً نام مدرس صادقی و سبک و سیاق داستانی و نثر فارسی این کتاب است. بعد از آن باید از کتاب «سه حکیم مسلمان» نوشته پروفسور سید حسین نصر یاد کرد. از ۳۱ عنون ۲۱ عنوان چاپ اول هستند. اما متاسفانه بیشتر این آثار را حتی خود اهل فلسفه هم ندیدند که علت احتمالاً شیوه نادرست توزیع و پخش و تبلیغ بوده است. مثلاً یکی از این آثار به مقایسه تعلیم و تربیت در سنت آگوستین و سهروردی میپردازد.
محمدخانی در ادامه گفت: از این ۳۱ عنوان ۴ کتاب به مقایسه زیباییشناسی عشق و محبت نزد ملاصدرا و سهروردی و ابن سینا اختصاص دارد. این خودش نکته قابل تاملی است. ۹ اثر را پژوهشگران زن نوشتهاند. این بر خلاف دیدگاهی است که هم در ایران و هم در غرب مطرح بود که میگفت زنان اهل فلسفه نیستند و در حوزه تعقل نیستند و بیشتر اهل تخیل هستند. این ۹ اثر در حوزه سهروردیپژوهی شاهدی است بر اینکه فلسفه در ۳۰ اخیر پیشرفت شایانی کرده است
وی گفت: نکته دیگر آنکه حوزه علمیه قم هم به خلاف قبل، متوجه سهروردی شده است. الان آقای آیتالله سید یدالله یزدانپناه از بهترین سهروردیشناسان حال حاضر هستند که صحبتهایشان در جلسهای راجع به سهروردی و آثارش موجب شگفتزدگی آقای دکتر ضیاء موحد شد. کتاب مهم ایشان «لطایفی در سلوک: شرح رساله لغت موران سهروردی» که نشر آل احمد منتشر کرده، از بهترین آثار در این زمینه است.
محمدخانی در پایان گفت: سهروردی را باید در عرصه بینالمللی نیز شناساند. هانری کربن فیلسوف فرانسوی غربی در این زمینه نقش مهمی ایفا کرد. الان هم باید پرسید که سهروردی در جهان عرب چه جایگاهی دارد؟ من پیشنهاد میکنم در دهه آینده سهروردی را با فیلسوفان و متفکران دیگر کشورها مقایسه کنیم. ما این کار را در دهههای ۱۳۹۰ و ۱۴۰۰ درباره سعدی کردیم. در شرایط کنونی سهروردی در ایران طرفداران بیشتری دارد و جا دارد که بیشتر از قبل به او پرداخته شود.

آیتالله مصطفی محقق داماد از فلسفه اسلامی سر سفره مردم می گوید
آیتالله سید مصطفی محقق داماد، استاد فلسفه و حقوق دیگر سخنران این نشست بود که صحبتهای خود را ادامه حرفهای آقای محمدخانی خواند و گفت: مسئلهای که آقای محمدخانی مطرح کرد که چرا مردم در خیابان سهروردی او را نمیشناسند یا روز سهروردی را نمیدانند، البته پیشنهادهای ایشان خوب است، اما تمام گناه این نشناختن به گردن معلمها و نویسندگان و اساتید فلسفه است که کاری که باید بکنند نکردند. این کار چیست؟ فقیه با زندگی مردم سر کار دارد. اما استادان فلسفه اسلامی، فلسفه را سر سفره مردم نیاوردند که فلسفه برایشان ملموس باشد. اگر این کار نکنند، ۲ هزار جلسه هم برگزار شود، فایدهای ندارد.
محقق داماد گفت: در آثار کانت فیلسوف معروف آلمانی کلمه یا تعبیر «حقوق بشر»(human rights) وجود ندارد اما امروز او را پدر حقوق بشر میخوانند. چرا؟ کانت از human dignity یعنی «کرامت بشری» سخن میگوید. بعد فلاسفه دیگر غربی به دنبال او به تحقیق درباره این تعبیر پرداختند و تئوری حقوق بشر را استخراج کردند.
وی گفت: آیا سهروردی و ملاصدرا نظام فلسفی داشتند؟ اگر نداشتند که فلسفهشان امروز کارآمدی ندارد. اما اگر نظام فلسفی دارند، باید بتوانند به مسائل و مشکلات امروز پاسخ بدهند. من سعی کردم در کتاب «الهیات محیط زیست» همین کار را بکنم. این کتاب جایزه کتاب سال را برد. در این کتاب تلاش کردم از نظریه وحدت وجود و اصالت وجود ملاصدرا برای حل مسائل محیط زیستی بهره بگیرم.
محقق داماد گفت: پیشنهاد من در موسسه حکمت سهروردی این است که باید کاری کنیم از لابلای اصول فلسفه سهروردی راه حلی برای مشکلات امروز پیدا کنیم. مسئله امروز صلح و جنگ است. آیا باید صلح را رواج دهیم یا جنگ را؟ این سوال را باید از سهروردی کرد و پرسید: ای فیلسوف محترم به من بگو، وظیفه ما چیست؟ الان پژوهشهای فراوانی راجع به فردوسی منتشر شده است اما به این پرسش توجه نشده که آیا فردوسی جنگ را ترویج میکند یا صلح و دوستی را؟ اصل اولیه از نظر او صلح است یا جنگ؟ جواب این سوال را فیلسوف باید بگوید.
این استاد فلسفه و حقوق در ادامه گفت: من در بحث خود به دو نکته راجع به سهروردی اکتفا میکنم. یک مسئله از ابتکارات سهروردی است. یکی از امتیازات مهم سهروردی اثبات وجود یک عالم دیگری غیر از عالم ماده و عالم عقل است. او میگوید غیر از این دو عالم، یک عالم دیگر هم هست که عالم مثال یا عالم خیال یا تخیل است. اما عالم خیال یا خیال منفصل چیست؟ تا قبل از سهروردی خیال و تخیل مورد بحث ادیبان و شاعران بود و منظور همین خیالی بود که نزد شاعران دیده میشود.
اما سهروری خیال را از خیالی که در خود انسان است، فراتر برد و گفت خیال یک عالم است که حقیقت دارد، اما مادی نیست. او از دو خیال، یعنی خیال متصل یعنی خیالی که در هر انسانی هست و خیال منفصل یعنی عالمی مجزا از انسان و در کنار عالم ماده و عالم عقل سخن میگوید. خیال متصل در ذهن ما است اما خیال منفصل چیزی است که در شریعت آن را برزخ مینامیم. این عالم اسمهای دیگری هم دارد و مثلاً هانری کربن آن را ارض ملکوت مینامد. بعداً ملاصدرا با این ارض ملکوت غوغا کرد. در زمان ما هم علامه طباطبایی تمام فلسفهاش را روی همین عوالم سه گانه بنا کرد و در بدایه الحکمه و نهایهالحکمه از سه عالم ماده، عالم مثال و عالم عقل یا مجردات سخن گفت.
آیتالله محقق داماد تاکید کرد: این ابداع سهروردی در متفکران بعد از او مثل ملاصدرا اثر گذاشت. مطابق این دیدگاه سهروردی باباطاهر هم در رباعیاتش از عالم خیال سخن گفت. او وقتی میسرود:
نسیمی کز بن آن کاکل آیو
مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش را در آغوش
سحر از بسترم بوی گل آیو
از یک امر واقعی سخن میگوید. ملاصدرا هم وقتی از عالم خیال منفصل یا مثال سخن میگوید از امری واقعی حرف میزند. این عالم خیال دنیای عجیبی است و بسیاری از مشکلاتی را که فیلسوفان قبلی مثل فارابی نمیتوانستند پاسخ بدهند، جواب میدهد. با عالم خیال منفصل میتوان مشکلات مربوط به معجزات و کرامات و وحی و نبوت و امامت را حل کرد.
محقق داماد دیگر ابداع مهم سهروردی را طرح بحث تشکیک وجود خواند و گفت: تشکیک وجود مهمترین نظریهای است که سهروردی از فلسفه ایرانی آورده است. حاج ملاهادی سبزواری در این باره در منظومه میگوید:“ألفهلویون الوجود عندهم حقیقة ذات تشکیک طعم” یعنی حکمای ایرانی قائل به تشکیک در مراتب موجودات بودند. این تشکیک وجود به بحث وحدت وجود ربط دارد. اگر تشکیک وجود و وحدت وجود را بگیریم، تمام عرفان فرو میریزد. تمام عرفان حول و حوش این دو مسئله شکل میگیرد. این موضوع متعلف به فهلویون ایرانی است.
وی در ادامه گفت: در قرآن آمده که از پیامبر اسلام سوال کردند به چه دلیل تنها شما با خدا ارتباط پیدا کردید و دیگر پیامبران نتوانستند با خدا ارتباط بگیرید؟ هیچیک از انبیاء سابق نتوانستند به این سوال جواب بدهند. در قرآن تنها پیامبر اسلام (ص) این سوال را جواب داد و سهروردی این نکته را خیلی خوب درک کرد و آن را از قرآن استخراج کرد یا از قرآن برای آن موید گرفت و البته سر همین نکته جان داد من این نکته را در کتاب «جهل مقدس» نوشتهام. محاکمه سهروردی حول و حوش همین مسئله است.
محقق داماد توضیح داد: بنابراین از پیامبر اسلام پرسیدند چرا شما پیامبر میشوید و ما نمیشویم؟ همین مسائل است که سهروردی و ملاصدرا را وارد متن زندگی میکنند. طرح بحث لقاءالله و این سوال که آیا دیدار با خدا تنها بعد از مرگ صورت میگیرد یا در همین جهان هم هست؟ اکثریت الهیون میگویند دیدار با خدا مختص به بعد از مرگ است، اما سهروردی با استناد به خود قرآن میگوید که خدا بخیل نیست خودش را تنها به گروهی خاص نشان بدهد. باب ملاقات با خدا باز است. در همین دنیا هم میتوان با خدا دیدار کرد. قرآن در آخرین آیه سوره کهف به نقل از پیامبر اسلام میگوید: من بشری مثل شما هستم که به من وحی میشود. در باز است. بفرمایید. دیدار با خدا اختصاص به ما پیامبران ندارد، هر کسی میخواهد صدای خدا را بشنود باید عمل صالح انجام دهد و از شرک در عبادت اجتناب کند که کار سادهای هم نیست.

وی گفت: سهروردی هم همین را گفت. او نمیگفت مردم می توانند پیامبر بشوند. او معتقد به خاتمیت بود. اما میگفت دیدار و لقاءالله برای همه در همین دنیا امکانپذیر است. قاضی محکمه حلب او را متهم کرد و گفت تو میگویی همه میتوانند پیامبر شوند. اما سهروردی گفت من چنین حرفی نزدم و نمیزنم. بلکه معتقد به خاتمیت هستم. فقط میگویم باب گفت وگو با خدا در این دنیا گشوده است، منتها شروطی دارد. بعدها مولانا همین حرف را زد و گفت:
ملولان همه رفتند در خانه ببندید
بر آن عقل ملولانه همه جمع بخندید
به معراج برآیید چو از آل رسولید
رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید
محقق داماد در بخش دیگری از سخنانش به تحلیل غزل مشهور حافظ با مطلع «سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد» پرداخت و آن را با توجه به دیدگاه سهروردی تحلیل کرد و گفت: این بیت حافظ در این غزل که
فیضِ روحُالقُدُس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
دقیقاً نشان دهنده همین حرف سهروردی است. در ضمن من معتقدم در این بیت که
گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند
جُرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
منظور حافظ نه حلاج که سهروردی است.
محقق داماد در بخش پایانی صحبتهایش با اشاره به آثار ملاصدرا و ابن سینا گفت: امروز باید اگر این فیلسوف ها برای مشکلات امروز پاسخی دارند، این پاسخ استخراج و به مردم عرضه شود. اگر ابن سینا درباره سیاست زندگی نکتهای دارد باید آن را استخراج کرد. همین مسئله اصالت وجود را میتوان به زبان ساده به مردم عرضه کرد. مثلاً بحث سریان عشق را پیش از ملاصدرا، در رساله فیالعشق تبیین کرده. رسالهای که آن را به ابوعبدالله معصومی اصفهانی هدیه کرده و آن را برای او نوشته.
ابن سینا این ابوعبدالله را بسیار دوست داشته و گفته رابطه او با من مثل رابطه ارسطو با افلاطون است. ابن سینا در این رساله بحث سریان عشق و صمیمیت و دوستی را به زیبایی طرح کرده است. این رساله را محمد مشکوه تصحیح و کلاله خاور چاپ کرده و سالها پیش منتشر کرده است. بعد این بحث را ملاصدرا در جلد هفتم اسفار در فصل فی سریان العشق فی جمیع الموجودات طرح کرده است اگر کسی بتواند این مسائل را به زبان تودهپسند بیان کند، کار بزرگی کرده است به نظر من کار مهم این است.
۲۱۶۲۱۶
منبع: www.khabaronline.ir