من آیت الله نیستم – یوبیک آنلاین



نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان، از جمله خاطرات خطیب توانا استاد حاج سید مهدی نقیبی از پیشکسوت وعاظ و خطابه معاصر مرحوم حاج شیخ محمدتقی فلسفی رحمه الله این است که ایشان می فرمودند: شاگردی بودم. حوزه علمیه آیت الله مجتهدی تهرانی. در ابتدای طلابگی چند تن از روحانیون برای جلسه به مدرسه آمدند که یکی از آنها آقای فیلسوف بود. از همان لحظه جذب او شدم و به او علاقه مند شدم و هر روز در جلساتش شرکت می کردم. من سالها شرکت کردم تا اینکه ایشان فوت کردند. افراد مختلف، بزرگان و افراد مشهور آمدند و من هر روز چیزی یاد گرفتم.

کانال تلگرام واریسون نوشت: او عاشق چای بود. در آخر عمر می گفت: من آنقدر آماده مرگ هستم که اگر قصد نوشیدن چای داشته باشم و عزرائیل بیاید، چای را همان جا می گذارم و می روم از طریق عزرائیل روح را جمع کنم.
همینطور شد، نگاهی به جایی کرد و گفت: من آماده ام و بعد فوت کرد. و من در یکی از مجالس ترحیم ایشان همین را گفتم.

استاد نقیبی گفت: یکی از تجار معروف تهران فوت کرد و برایش در تهران جلسات تعزیه گذاشتند و در مشهد هم جلسه گذاشتند و از من دعوت کردند که سخنرانی کنم و من هم قبول کردم و سخنرانی کردم. . در اواسط سخنرانی، میرزا جواد آقا تهرانی را دیدم و صفات ایشان را از استادم آیت الله حاج شیخ علی اکبر صدرزاده شنیده بودم، ایشان را تکریم کردم و به آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی تعبیر کردم… منبر تمام شد. در پایان جلسه یک بار دیدم میرزا جواد آقا تهرانی دارد نزد من می آید، اما گریه می کند و با ناراحتی می گوید: چرا اسم مرا بردی، چرا مرا به آیت الله تعبیر کردی و… من هستم. آیت الله من نیستم و…

خلاصه آنقدر جدی و قاطع گفت و ناراحت و عصبانی بود که احساس خطر کردم ممکن است الان به من حمله کند و مرا بزند. او واقعاً ناراحت بود و از اینکه من جلوی جمعیت از او تعریف کردم گله کرد. چه شخصیتی بود و الان در برخی مجالس عده ای از علما شرکت می کنند و من نامشان را می گویم و تکریمشان می کنم و یک بار یادم رفت اسمشان را بیاورم. بعد از منبر آنقدر به من حمله کرد و فحش داد که تعجب کردم. اینها کجا و میرزا جواد آقا تهرانی کجا؟



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7215

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *