نبرد روایات: “خاطرات” یا “اسناد”؟ کدام تاریخ ملی سازی نفت را تحریف کرده است؟/ “yeganeh” و “nafisi” روایت Mojtahedzadeh را تأیید می کنند؟



گروه فکری: افکار گروه خبری آنلاین پستی را با عنوان منتشر کرد ” مستند Musa Ghani Nejad درخواست شده توسط Cyrus Ahmadi ارائه شده؟ “در پاسخ ، آقای غنی نجاد متنی را در کانال خود منتشر کرد ، که بخش تفکر آنلاین با عنوان” پاسخ موسی غانینجاجاد به اخبار آنلاین: نقل قول من از فواد روحانی ، با نوشته های خود مطابقت دارد. ” Nejad ، درباره آقای غنی نجاد. آقای غنی نجاد می گوید “دکتر پیروز موجتهدزاده در” فصلنامه مطالعات بین المللی “، شماره 2 ، زمستان ، در مقاله ای با عنوان” در شش دهه ، چه اتفاقی برای فرهنگ سیاسی ما افتاد؟ آیا این یک کودتای یا ضد گروه است؟ “او می نویسد:” خوب من در یک جلسه دانشگاه به یاد می آورم ، اما اما غیر عمومی … در ماه آوریل ، درباره روغن ایران در دانشگاه لندن … دکتر فواد روحانی ، مشاور فنی و قانونی موساج ، که بعداً دبیرکل اوپک شد ، به عنوان شاهدان عینی ماجراهای نفتی آن دوره صحبت کرد. در آن جلسه … وی تأیید كرد كه در آخرین پیشنهاد راه حل انگلیس ، معروف به پیشنهاد مشترک انگلیس و آمریكا ، مسئله ادعاهای ایرانی در سهام 5 ٪ ما در شركتهای فرعی به عنوان احتمال بحث برانگیز به این موارد بیشتر شده است و به این دلیل ادامه داده است: “آقای نخست وزیر (مشاوران فنی و حقوقی) ، و این را گفت: تلخ از زهر برای چهل سال ملت ایران. [اید] “پاسخ او این بود: Colt یا Cult Cult Mossade (مکتب قهرمانانه Mossgh) هنوز قوی تر از آن است که بتوانیم این حقایق را فاش کنیم و از نیش آن در امان باشیم.” در پاسخ به آقای پیروز موجتهدزاده به نقل از آقای غنی نجاد ، آقای حمید رضا عابدیان ، محقق تاریخ معاصر ، کانال شما منتشر شده به شرح زیر:

****

پاسخ دکتر غنی نجاد به آژانس خبری آنلاین ، بحث های جدیدی را در مورد انتساب روایتی به خاطره فواد روحانی ایجاد کرده است. مشخص شده است که نقل قول آقای غنی ناجاد از فواد روحانی بر اساس خاطره ای از دکتر پیروز موجتهدزاده ، که در مقاله ای (2 صفحه) – حدود سیزده سال پیش – تحت عنوان است. [در شش دهه بر فرهنگ سیاسی ما چه گذشت؟ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کودتا بود یا ضد کودتا؟] در فصلنامه مطالعات بین المللی [ش ۳۱، زمستان ۱۳۹۰] نوشته شده

دکتر Mojtahedzadeh در مقاله ای از جلسه “دانشگاه اما غیر عمومی” در لندن [فروردین (مارس؟ آوریل؟) ۱۹۹۰] نقل از شده است که دکتر حبیب لاژواردی (بنیانگذار تاریخ شفاهی هاروارد) در حضور تفاهم نامه (دکتر موجتهده) ، دکتر محمد یگان ، مهندس فتح الله نفیسی و فواد روهانی برگزار شد ، که در طی آن روحانی “به عنوان یک عینیت به نفتی به ماجراهای نفتی از آن.

Mojtahedzade می نویسد:

“[روحانی] وی تأیید کرد که در آخرین پیشنهاد راه حل انگلیس ، معروف به پیشنهاد مشترک انگلیس و ایالات متحده ، موضوع ادعاهای ایرانی در سهام 5 ٪ ما در شرکت های فرعی به عنوان یک احتمال بحث برانگیز به طور غیرمستقیم پیش رفته است ، و به گفتن ، آقای نخست وزیر ، ما از مشاوران فنی و حقوقی خواستیم و به من گفتیم و به من گفتیم.

نویسنده در اینجا قصد ندارد اعتبار این روایت را صرفاً به این دلیل که روایت دارای یک موقعیت ضد مسلم شناخته شده است ، به چالش بکشد ، بلکه می خواهد با اشاره به اعتبار منابع ذهنی و قابل انتقال در روایت تاریخ ، به موضوعات مهمتر بپردازد.

اگرچه مورخان به ناچار بین منابع بایگانی ، منابع کتبی و منابع ذهنی و انتقال از هم پاشیده اند ، اما این بدان معنی نیست که هر یک از این منابع سه گانه نیز دارای برابری و اعتبار هستند. به طور خاص ، باید گفت که خاطرات (ذهنی و منتقل شده) دارای عزت ضعیف تری هستند و اگر می خواهند عزت و اطاعت را پیدا کنند ، باید با سایر منابع تاریخی سازگار شوند. البته این است که دکتر غنی نجاد ، که روایت تاریخ او عمدتاً مبتنی بر منابع ذهنی و انتقال دهنده است ، یا کمتر انجام نمی دهد.

در این مورد خاص ، اولین چیزی که به ذهن متبادر می شود ، اشاره به نوشته های پر جنب و جوش فواد روحانی است. روحانی ، در بازنویسی کتاب تاریخچه ملی سازی صنعت نفت ایران (1) ، که در سال 2007 در زندگی سیاسی ماساج در لندن منتشر شد ، افزود که در فصل بیست و سه ، یک پاورقی اضافه شده است:

“این بر اساس توجه شخصی نویسنده است ، همانطور که عصر 5 مارس ، دکتر موساج رئیس شرکت ملی آل -سولتان بیات را احضار کرد و از او ستایش کرد که روغن به خوبی انجام شده است و از او خواسته است که صبح روز بعد به توافق نامه برود. مشاوران (مخالفت با تاریخ تحلیلی) به محض ورود ما از آنها بیرون آمدند. شرکت (صص 1-6)

ما می بینیم که خاطره ای که دکتر Mojtahedzadeh از یک جلسه مشترک با فواد روحانی می گوید ، برای آنچه که فواد روحانی پیشنهاد دوم موساگ را افشا می کند ، آشکار است.

من روایت دکتر Mojtahedzadeh را با دکتر محمد علی هومایون Katouzian ، که در تاریخ نگاری معاصر موقعیتی دارد ، به اشتراک گذاشتم. پاسخی که دریافت کردم این بود:

“آنچه را می توان ذکر کرد نوشته های مرحوم روحانی است. وی در کتاب معروف خود خاطرنشان کرد که شاگان از پذیرش آن جلوگیری می شود ، و بعداً در مقاله ای که در اواخر انسان نوشت ، شیگان و رازوی مخالف بودند ، اما رازوی مجبور شد مخالف باشد. [اما] اکنون که شهادت شخصی بسیار مهم بوده است ، آخرین باری که دیدم خدمتکار مرحوم دکتر روحانی در یک مهمانی شام در خانه مرحوم دکتر سیروس غنی در لندن ، در اواخر دهه 1980 بود. ما قبلاً در مورد پیشنهاد بانک جهانی و بعداً پیشنهاد دوم انگلیس و ایالات متحده در مجله Mehregan بحث کرده بودیم. مرحوم روحانی نوشتار خود را در مهرگان ، که مخالف آخرین پیشنهاد ، مهندس رازاوی و دکتر شیگان بود ، تأیید کرد. سرانجام ، رازاوی مخالفت خود را رد کرد ، اما شیگان اصرار داشت و از پذیرش آن جلوگیری کرد. ” [همایون کاتوزیان، مه ۲۰۲۵]

اگرچه دکتر Katouzian همچنین خاطره شخصی فواد روحانی را به پاسخی که برای نویسنده ارسال کرده بود ، پیوست کرده است ، اما مشاهده می شود که این خاطره شخصی دقیقاً در امتداد مواضع معنوی در نوشته های او است.

سؤال این است: چرا روحانی باید آنچه را که برای آقای Mojtahedzadeh و Lajevardi ، تنها و Nafisi تعریف کرده بود ، در پایان همان دهه (اواخر دهه 1980) پنهان کند؟

اما روایت دکتر Mojtahedzade مشکل دیگری دارد و می گوید روحانی می گوید که در پیشنهاد دوم ایالات متحده و انگلستان ، “مسئله ادعاهای ایرانی در 5 ٪ سهام در شرکتهای فرعی به عنوان یک احتمال بحث برانگیز به منابع غیر مستقیم رسیده است” و این عجیب است زیرا چنین بحثی مورد بحث قرار نمی گیرد. روحانی در پاراگرافهای زیر امتیازات این پیشنهاد را خلاصه می کند:

“اول ، برخی از شرکت های معتبر بین المللی علاقه مند به خرید بخش عمده تولید نفت ایران بودند ، ثانیاً با عملیات خود دولت ایران مغایرت نداشته است ، ثالثاً دولت ایران را به فروش روغنهای مهم به سایر مشتریان سوق داد و چهارمین ، ترتیباتی برای رسیدگی به بحران مالی و اقتصادی ایران وجود داشت.” [تاریخ ملی شدن صنعت نفت ایران(ص ۳۳۶- ۳۳۵)]

عجیب است که بدانید ، طبق متن آشکار روحانی ، قرارداد 2 (1) اساساً این بند قرارداد دارسی را در سایر ترتیبات ارسال کرده است:

“این تصمیم گرفته شد كه این شركت 2 ٪ از هر مبلغی را كه هر سال به سهامداران معمولی شركت نفتی ایران توزیع می شود ، پرداخت كند ، و افزود كه این رقم 2 ٪ تا 5 ٪ بود ، اما در واقع ، دولت هر سال پرداخت می كرد. [زندگی سیاسی مصدق (ص۱۲۶)]

حال سؤال این است که چرا روحانی فقط باید گفته بود که پیشنهاد آیزنهاور -چورچیل به سهام 5 ٪ شرکت های تابعه ایران ، حتی پس از تدوین زندگی سیاسی ماساج.

البته اینها فقط سؤالات ما نیستند ، بلکه دکتر Mojtahedzadeh با شنیدن روحانی تعجب می کند:

“چرا شما این حقیقت تلخ را برای چهل سال از ملت ایران پنهان کردید و اجازه دادیم تحریفات تاریخی و انتقام قبیله ای که باعث شد ما در این فرهنگ سیاسی گرفتار شویم؟” [در شش دهه بر فرهنگ سیاسی ما چه گذشت؟…فصلنامه مطالعات بین المللی، ش ۳۱، زمستان ۱۳۹۰]

در چهل سال که Mojtahedzadeh در مورد آن صحبت کرده است ، فواد روحانی دو کتاب در مورد تاریخ صنعت نفت ایران از سال 1 تا 2 (1) تهیه کرده است. یکی در ایران و دیگری در انگلیس. اولی تاریخ ملی سازی صنعت نفت (1) و دیگری به نام زندگی سیاسی ماسادگ (1) نامیده شد. او می گوید انگیزه وی برای تدوین این کتاب دوم تکمیل کتاب اول بر اساس منابع جدید موجود بود. در هر دو کتاب ، هیچ اشاره ای به مباحثی که برای دکتر Mojtahedzadeh و … در یک جلسه خصوصی و غیر عمومی اتفاق افتاده است.

ظاهراً این رازداری برای دکتر Mojtahedzadeh مشهود بود ، که منجر به چنین سؤالی شد. اما بیایید ببینیم که خاطره فواد روحانی به این سؤال پاسخ داده است دکتر موجتهدزه:

“Calte یا Calt” Mossadegh (مدرسه قهرمانانه Mossadh) هنوز قوی تر از آن است که بتوانیم این حقایق را فاش کنیم و از سرسختی آنها در امان باشیم. [همان]

گفتن نه ، این برای این پاسخ باورنکردنی کمترین باور نیست. یعنی چگونه می توان اذعان داشت که مدرسه قهرمانانه موساج در سالهای ابتدایی دهه 1980 (!) ، که اوج قدرت محمد رضا شاه و سرکوب شدید جامعه مدنی بود ، مانع زنده شدن روحانی از انتقاد موزاد در تاریخ کتاب صنعت نفت (1) شد؟

یا چگونه می تواند در همه دهه شصت باشد که موسادگ به موساج آل سلتتانا تبدیل شد ، و آیت الله خمینی – که به او اشاره کرد – گفت که او “مسلمان نیست!” نوشتن؟

دکتر Mojtahedzadeh مطمئناً اذعان می کند که در هر دو دوره فوق ، سیستم های سیاسی با موساگ بسیار زاویه دار بودند و حرکات محدود نیروهای ملی موسادی تحت کنترل شدیدترین نیروهای امنیتی بوده است.

خوشبختانه ، ما به اندازه کافی خوش شانس هستیم تا شرکت کنندگان در آن جلسه “دانشگاه اما غیر عمومی” ، دکتر Mojtahedzadeh زنده است. بقیه (روحانی ، لاجورد ، یک و نفیسی) همه به رحمت خدا رفته اند. وی در مقاله خود برای اعتماد به مخاطب در مورد خاطره وی از ملاقات با فواد روحانی ، از تصدیق شادی منحصر به فرد و نفیس صحبت کرده است.

اکنون این است که آستین را بالا ببرد و منابع اقتدار منحصر به فرد و نفیس را به محققان معاصر معرفی کنیم. این یکی از اقداماتی است که می تواند به دکتر Mojtahedhed به یاد وزن و اعتبار بیشتر بدهد.

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 8228

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *