نصرالله پوورجاوادی و فلسفه در دادگاه پادشاهان ایران / نگاهی به ریشه های عقلانیت در ایران باستان / چرا پادشاهان ساسانید از فیلسوفان حمایت کردند؟


گروه فکری: بدون شک ، تمدن ها بدون تولد فکری و منطقی نمی توانند ظهور کنند. پادشاهی ها و تمدن های ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در پست کوتاه که در آن است کانال سوژه ها منتشر شده ، دکتر نصرالله پوورجاوادی این بیانیه بیان می کند که در ایران باستان ، به ویژه در دوره ساسانید ، فلسفه مکان مهمی داشت و پادشاهان از آن حمایت می کردند. نویسنده استدلال می کند که پادشاهان ساسانید ، با اعتقاد به “دور کیانی” و نیاز به عقلانیت ، ستایش فیلسوفان و خردمندانه. برای اثبات این ادعا ، وی به Khosrow Anushirvan اشاره می کند که او بزرگترین حامی بنیانگذاران در بین پادشاه ساسانید است. او میزبان فیلسوفان آتنی بود و در مجامع فلسفی شرکت کرد.

پائولوس فارسی همچنین به عنوان یکی از فیلسوفان برجسته دادگاه آنووشیروان که آثار باقی مانده است ، نامیده می شود. در این مقاله ، Pourjavadi به رابطه نزدیک بین Shapur I با Hakim Mani و نوشتن کتاب Shapurgan اشاره دارد. همچنین تأکید می کند که وجود فیلسوفان مانند Berdisan در اوایل دوران ساسانید و تأثیر او بر مانی و سوهراواردیبا این ریشه فلسفه را در ایران قبل از اسلامی نشان می دهدبشر وی در ادامه تأکید می کند که کارهایی مانند “دینورد” و “بنده او” که در اوایل دوره اسلامی تدوین شده بود ، در واقع حاوی ایده های فلسفی دوره ساسانید است. سرانجام ، نویسنده معتقد است که حمایت فلسفی در دوره های بعدی (مانند یحیی بارماکی و مامون) نیز تحت تأثیر فعالیت های دوره ساسانید قرار گرفت. این به شرح زیر است:

****

پادشاهان باستان ایران ، قبل از اسلام ، معمولاً فیلسوفان و هواداران فیلسوفان بودند. برخی دیگر و برخی دیگر کمتر هستند. دلیل این امر این بود که پادشاه خود را فرکانی یا کیان می داند و برای حفظ این اجاق گاز ، آنها معتقد بودند که باید از خرد و دانش کسانی که اجاق گاز دارند (عقل یا عقل عمومی) بهره مند شوند. صاحبان فراه نیز همان فیلسوفان بودند که اغلب به عنوان وزیر به پادشاه خدمت می کردند.

مشهور است که در بین پادشاهان ساسانید ، یکی از فیلسوفان بیشتر Khosrow Anushirvan بود که به گفته حکیم توس فردووی ، همیشه در دادگاه خود حدود هفتاد خردمند یا فیلسوف داشت.بشر خود آنوشیروان یک فلسفه و خرد بود. چند توصیه و بازتاب وجود دارد که یکی از آنها در Qaboos است. هنگامی که امپراتور رومی جوستینین دستور آکادمی فلسفه در آتن را صادر کرد ، آنوشیروان فیلسوفان را به ایران آورد و مدتی از آنها استقبال کرد.

تعداد زیادی مجامع فلسفی با مشارکت فیلسوفان در دادگاه وجود داشتند و خود آنسوشیروان در مباحث فلسفی شرکت می کرد. کتابی در مورد این مجامع فلسفی وجود دارد که در زیر معرفی خواهم کرد. سعید نفیسی پیش از این در مقاله ای چکیده منتشر کرده بود. یکی از مشهورترین فیلسوفان دادگاه فارسی Anushirvan Polus این است که وی یک اثر پراکنده از جمله اثری به نام منطق دارد.

نصرالله پوورجاوادی و فلسفه در دادگاه پادشاهان ایران / نگاهی به ریشه های عقلانیت در ایران باستان / چرا پادشاهان ساسانید از فیلسوفان حمایت کردند؟

Shalmo Ping و Dimitri Gotas و در ایران زنجانی تحقیقاتی در مورد پولس انجام داده اند. Anoushirvan نزدیک به نیم قرن سلطنت می کند ، و در زمان خود فلسفه رونق در ایران بود و فعالیت های فلسفی یحیی بارماکی و خلیفه Ma’mun و سایر خلیفه ها قطعاً تحت تأثیر فعالیت های دوره آنووشیروان قرار گرفتند. یکی از آثار فلسفی کوتاه “خوشبختی” است که بسیار شبیه به کتاب فیلسوف استوایی Epicteus است و احتمالاً یکی از وزرای دادگاه را نوشت. در دوره اسلامی ، این کار بر کندی و شیخ اشراق و خواجه ناصر توسی و دیگران تأثیر گذاشته است.

اما فعالیت فلسفی دادگاه بیشتر در دینا چهارم ذکر شده است. به عنوان مثال ، معادل “خردمند” “موباد” نامیده می شود و تعریفی از مبارک را ارائه داده است. آثار فلسفی ایرانی در دوره اولیه اسلامی ، مانند پویایی و بنده آن ، باید مربوط به دوره ساسانید باشد. پویایی سوم یک اثر فلسفی خالص است.Dinordeh چهارم در واقع تاریخ فلسفه ایرانی را به ویژه در دوره ساسانید نقل از کرده است.

قبل از آنوشیروان شاپور اول ، پسر اردشیر پاپاک ، او سعی کرد آثار فلسفی را جمع کند و فیلسوفان و حکیم ها را بپذیرد. مشهورترین مرد خردمند که به دادگاه شاپور سفر کرده بود حکیم مانی بود. مانی کتاب شاپورگان را به زبان فارسی میانه برای شاپور نوشت ، که متأسفانه فقط قطعات را به جا گذاشت. یک قطعه از آن توسط ابو ریهانی در کتاب Baqi نقل شده است. خود مانی تحت تأثیر یک فیلسوف روشن به نام بردسان قرار گرفت. این دوباره یک ایرانی بود و محققان گفتند که به جای گفتن این که ایرانی است ، یک مهمانی است. حزب خواندن وی احتمالاً به این دلیل است که او هنوز به پادشاه ساسانید اردشیر مربوط نبود ، به این معنی که او از خانواده پارتیایی بود و با آنها در ارتباط بود ، نه با سلسله ساسانید ، بلکه آنها جدید بودند.

پارتیایی ها مربوط به پیروان مهر بودند و مهر و موم را دنبال می کردند. در دوره مسیحیت ، بسیاری از پیروان مهر به مسیحیت (از جمله در ارمنستان) تبدیل شدند. Berdisan همچنین یکی از احزاب حزب بود که به مسیحیت گروید ، اما او به فلسفه ایرانی اعتقاد داشت که سیستم آن مبتنی بر نور و تاریکی بود.بشر او این نور را زنده می دانست ، این عقیده که مانی و قرن ها بعد شیخ اشراق شهاب الدین سوهراواردی.

فلسفه اشرافی تا قرن سوم آه ، و همچنین عقاید مانی و مانویان دوباره به طول انجامید. فلسفه سنی و مانی بیشتر از فلسفه نئو -پلاتونیک به فلسفه دستمزد یاسنا نزدیک بود. با این حال ، در دوران اولیه ساسانید نشان می دهد که فلسفه و خرد از زمان تأسیس ساسانیدها در ایران وجود داشته است. میثاق اردشیر نیز یک کار عاقلانه است. البته ، آرداشیر ، به گفته IV Dinah ، کسی بود که پس از اسکندر گجستاک ، از جمله Avesta ، کارهای مذهبی را جمع آوری کرد.

برخی از منابع
سعید نفیسی ، مقالات ، جلد. 1 ، با تلاش مسعود ارفانیان ، تهران.
کوین وان برادر. هرمس عربی ، ترجمه شده توسط محمد میرزی ، تهران.
رحام اشه ، پل فارسی ، ارنستو. گردان پارسی لوگمان. تهران
Azar Farnbagh Farrokhzadan. سلسله چهارم ، Bozorgmehr Loghman. تهران
نامه qaboos
شهنوام فردویسی

1



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 9663