
گروه فکری: یادداشت زیر در روزنامه ایرانتوسط دکتر عبدال کریم حسینزاده معاون رئیس جمهور در توسعه روستایی و مناطق محروم از کشور نوشته شده است. در این یادداشت ، وی با رویکرد جدید دولت چهاردهمین به توسعه و حاکمیت سروکار دارد. این رویکرد به جای مداخله و مدیریت ، بر تسهیل ، مشارکت عمومی و همگرایی اجتماعی و سیاسی تأکید دارد. نویسنده معتقد است که دولت چهاردهم به رهبری دکتر پزشکی ، توسعه را نه یک فرایند صرفاً اقتصادی ، بلکه یک فرایند چند وجهی که نیاز به اجماع ملی و مشارکت عمومی دارد ، می داند. در این رویکرد ، دولت خود را تسهیل کننده می داند ، نه اجرایی و مستاجر. در این یادداشت ، حسینزاده به چهار اصل اصلی در دولت چهاردهم اشاره می کند: شفافیت ، مشارکت ، عدالت و اجتناب از شعارهابشر به عنوان نمونه ای از این ، وی به تأسیس معاون مدیر توسعه روستایی و مناطق محروم اشاره می کند. به جای یک رویکرد ناکارآمد “محرومیت” ، این بخش بر “توسعه درون زا” تمرکز می کند. هدف این است که ظرفیت های بومی و توانمندسازی جوامع محلی ، مردم توسعه خودشان را کشف کنند. این رویکرد ، در مواجهه با نمای گذشته “مبتنی بر پروژه” ، این یک نگاه “فرآیند با جهت” است که به دنبال ایجاد همکاری پایدار و هم افزایی در مناطق مختلف کشور است. این یادداشت به شما برمی گردد:
****
از ابتدای انقلاب ، دولتهای مختلف رویکردهای متفاوت و گاه حتی متناقض در امور عمومی کل کشور و مفاهیم اساسی مانند توسعه بوده اند. رویکرد دولت چهاردهم در این زمینه ، اگرچه شبیه به عناصر هر یک از کشورهای گذشته است ، اما نگاهی بی نظیر و منحصر به فرد به آن دارد. خلاصه می توان گفت این دولت با تأکید بر تأکید بر سیاسی و تقویت کننده سیاسی و تقویت نقش تسهیل سازمانهای اجرایی و سایر سازمان های اجرایی و نه تأکید بر مداخله ، اداره مطلوب کشور و دستیابی به توسعه را دنبال می کند. دکتر دولت پزشکی ، با شعار اصلی “اجماع ملی” و با تکیه بر صداقت ، شفافیت و عقلانیت ، توسعه را نه فقط یک روند اقتصادی یا توسعه می داند بلکه یک فرایند چند منظوره است که به همگرایی سیاسی و اجتماعی بستگی دارد.
به همین ترتیب ، در دیدگاه استراتژیک دولت چهاردهم و رئیس جمهور محترم جمهوری به دولت بهینه جامعه و حرکت در مسیر توسعه ، حل درگیری های داخلی و تحقق و تقویت عدالت قانونی یک اصل اساسی است. به دلیل تجربه آزمایش شده در جهان ، توسعه به جز مشارکت عمومی شهروندان حاصل نمی شودبشر بنابراین ، در چارچوب کشوری که می خواهد توسعه ، اول از همه ، راه حل ها و سازوکارهایی برای حل و فصل درگیری ها و اختلافات طبیعی در سطح سیاسی و اجتماعی طراحی شود ، و ثانیا ، حقوق و عزت شهروندان برای جذب یک همکاری عمومی باید تضمین شود.
در چنین دیدگاهی ، دولت و سازمان های اجرایی نباید مداخله گر باشند بلکه تسهیل کننده توسعه هستند. تأکید بر حاکمیت مداخله گر در ایران تاریخ بسیار بیشتری نسبت به پس از انقلاب اسلامی دارد. در دولت های پس از انقلاب ، اگرچه این نوع دیدگاه به سیاست اجرایی و عملیاتی کشور گاهی اوقات شدت و ضعف را تجربه کرده استما هرگز نتوانسته ایم از شر آن خلاص شویم. مشکل این است که در این نوع منظر ، نقش جامعه و نقش جامعه به عنوان طرف دولت و توسعه کشور نادیده گرفته می شود. به نظر می رسد که توسعه و توسعه امتیازاتی است که توسط حاکمان و از طریق امور اقتصادی و توسعه ارائه می شود.
رئیس جمهور و مؤلفه های مختلف دولت چهاردهم به دنبال این است که رویکرد دیگری در حاکمیت و توسعه انجام دهند و به جای اینکه مستقیماً تصرف کنند ، به دنبال از بین بردن بوروکراسی اضافی ، جذب مشارکت مردم و نهادهای مدنی و ایجاد زمینه ای برای ظرفیت های محلی و اجتماعی هستند. به عنوان مثال ، در برنامه ملی عدالت آموزشی ، رئیس جمهور تأکید کرده است که این پروژه با رویکرد “کم و محبوب -با محوریت” با حذف بوروکراسی اداری و تکیه بر خیرین و موسسات پشتیبانی اجرا می شود. این مدل نمونه ای از نقش تسهیل دولت در بسیج منابع و توانایی های جامعه برای دستیابی به توسعه است.
به طور کلی ، دیدگاه دولت چهاردهم در مورد توسعه مبتنی بر چهار اصل کلی است. شفافیت و صداقت با جامعه ، مشارکت -با محوریت ، عدالت -جهت گیری ، اجتناب از شعارها و تقویت وحدت ملی. نشانه این اصول را می توان در جای اظهارات رئیس جمهور محترم در طول سال گذشته و کل تصمیمات آنها و دولت مشاهده کرد. از جمله تأسیس معاون رئیس جمهور توسعه روستایی و مناطق محروم از ریاست جمهوری یکی از این اقدامات بود. تصمیمی که می تواند به عنوان یک پاسخ مستقیم به اصول توسعه یافته دولت چهاردهم تلقی شود. این اداره با هدف تمرکز بر کاهش نابرابری منطقه ای ، توانمندسازی جوامع محلی و تقویت اقتصاد بر اساس استعداد و مشارکت عمومی است. با این توضیح ، مأموریت معاون فراهم کردن بستر پتانسیل شکوفایی مناطق روستایی و کم درآمد است تا خود مردم معمار توسعه و توسعه باشند. این به معنای “آوردن روستاییان به مرکز ثقل” است.
این هدف فقط با توانمندسازی واقعی حاصل می شود. توانمندسازی که با شناسایی و فعال سازی ظرفیت های بومی آغاز می شود و به ایجاد فرصت های اقتصادی و اجتماعی پایدار پایان می یابد.بشر معاون مدیر توسعه روستایی و مناطق محروم یکی از نشانه های تغییر روش و رویکرد دولت در زمینه توسعه است. اساس فعالیت و سیاست این مجموعه مبتنی بر توسعه توسعه درون زا به جای “محرومیت” در اطراف ایران است. محرومیت با تعریف و رویکرد آن در دهه های اخیر دارای ویژگی هایی است که اکنون در تلاش برای تغییر بوده است. در این رویکردها ، جوامع مختلف محلی صرفاً خدمات و امکاناتی را دریافت می کنند که عموماً غیرمولد هستند و بخش های مختلف جامعه را در موقعیت فعالیت های خلاقانه و تولیدی قرار نمی دهند.
این نوع دیدگاه این است که ما در دهه های گذشته بیش از همه کشورهای خلیج فارس را صرف کرده ایم تا روستاها و حاشیه ها را محروم کنیم و ما هنوز درگیر محرومیت عمیق و در بعضی جاها هستیم. نقطه ضعف اصلی این است که به جای مفهوم “توسعه” در ابعاد ملی و پذیرش ضروریات آن در حاکمیت ، ما به سمت سیاست های نجات و پشتیبانی از کمک های غیرمولد و غیر مالی حرکت کرده ایم. اشکال بزرگتر این است که در اعطای این ایدز ، ما مشارکت و نظر جوامع محلی را نادیده گرفته ایم و در مرکز مداخله خود در سراسر منطقه سرزمینی ایران تصمیم گرفته ایم.
گفتمان توسعه باید یک گفتمان “ملی” باشد ، و دولت چهاردهم در تلاش است تا در این راه به توسعه فکر کند. یعنی گفتمان توسعه باید فراگیر ، بدون تبعیض و عادلانه ، مبتنی بر جامعه ، شفاف و اعتماد به نفس ، همگرایی و اختلاف نظر باشد. بر این اساس ، نقطه شروع توسعه در هر منطقه ، از جمله روستاها و مناطق محروم ایران ، مبتنی بر کشف ظرفیت های زیست محیطی و فعال کردن آن ظرفیت ها بر اساس مشارکت عمومی شهروندان است. اینقدر ما باید با تأکید بر توسعه پایدار ، به نگاه “فرآیند” نگاه کنیم به نگاه “فرآیند -جهت دار” نگاه “فرآیند”. توسعه ای که صرفاً در توزیع منابع نیست ، به نتایج کوتاه مدت متکی است. علاوه بر این ، دولت در تلاش است تا از نظر خود به هم افزایی و جامع بودن سیاست و مدیریت عمومی کشور برسد. به همین ترتیب ، دولت تأکید می کند که در زمینه مدیریت روستایی و مناطق محروم ، ظرفیت مناطق جغرافیایی باید به طور مداوم با ظرفیت ها و استعدادهای مناطق محیطی در ارتباط باشد تا شاهد ایجاد ، ادغام و رشد فرایندهای همکاری منطقه ای و هم افزایی باشد.
دستیابی به چنین سیاست و روند اجرایی نیاز به یک رشته نهادی و هماهنگی و جلوگیری از هرگونه موازی دارد. تصمیم رئیس جمهور محترم برای تأسیس معاون مدیر توسعه روستایی و مناطق محروم یکسان است. یعنی جایی که سیستم نظرسنجی ، تصمیم گیری و ایجاد سیاست در مناطق روستایی و مناطق محروم یکپارچه و هماهنگ است. این تصمیم نمونه ای از دیدگاه عمومی دولت در مورد توسعه و موقعیت اجرایی به عنوان تسهیل کننده و سیاست گذار است ، نه صرفاً اجرایی. تصمیمی که در طی دهه های گذشته یک پیوند مهم مفقود شده در مسیر توسعه کشور بوده و هیچ راهی برای ایجاد ایرانی بهتر و مرفه تر وجود ندارد ، مگر اینکه بپذیریم که ما باید در جهت مدیریت کشور به این اصول رعایت کنیم.
*معاون رئیس جمهور عبدالکریم حسینزاده در توسعه روستایی و مناطق محروم از کشور
1
منبع: www.khabaronline.ir