نقش زبان در انسجام اجتماعی و وحدت ملی ایران و ایرانیان / چگونه می توان هویت ملی را با ابزارهای زبانی بازسازی کرد؟


گروه فکری: در مقاله ای که از امیر فارشاباف در روزنامه ایرانسؤال اساسی با توجه به بحث های اساسی زبان شناسان مانند دو سوسور مطرح شده است ، به این معنا که هویت تاریخی جوامع می تواند از طریق اخلاق واژگان و واژگان بازسازی شود. مقدمه این مقاله بیان می کند که “این سؤال پاسخ های مثبت و منفی زیادی داده است ؛ حتی طیف وسیعی از دانشمندان زبان ادعا کرده اند که اوراق بهادار طبیعی کاربران یک منطقه حتی می تواند براساس” اخلاق واژگان “به رسمیت شناخته شود! یکی از پاسخ های اندازه گیری شده در این زمینه ، پاسخ به” Ferdinand de Saussure “، پدر و مادری است ، پدر و مادر جدید زبان ؛ -روابط با کمک: “خلق و خوی یک ملت بر زبان آن ملت تأثیر می گذارد و از طرف دیگر ، این زبانی است که ملیت را ایجاد می کند” (ص 1).بشر در این مقاله ، نویسنده امکان بهبود و بازسازی از منظر سوسور را خوانده است. این:

اصول فلسفه زبان اجتماعی

یکی از موارد مربوط به کتاب “دوره زبانشناسی عمومی” این است که در دوره ای که سوسور این سخنرانی ها را در دانشگاه ژنو ارائه می داد ، هنوز هیچ مرز دقیقی بین “زبانشناسی” و “فلسفه زبان” وجود نداشت و طیف وسیعی از موضوعات مورد بحث در این کتاب در حال حاضر بخشی از فلسفه است.

قبل از پرداختن به احتمال بازسازی هویت جمعی بر اساس زبان ، ارائه روایتی مختصر از مهمترین اصول زبان شناسی سوسور بی فایده نخواهد بود. آگاهی از این اصول باعث می شود درک رابطه بین دانش اعتباری مانند زبانشناسی با مباحث مشخص و تاریخی تسهیل شده و برخی از شکاف های بین دو حوزه کاهش یابد.

اصل اولبا تمایز “عوامل درونی و بیرونی زبان” است. سوسور معتقد است که جنبه درونی زبان سیستم طبیعی ، ارگانیک و ساختاری است که علائم و روابط آن معنی دار و کاملاً مستقل از بیرونی زبان است. اما جنبه بیرونی آن به عوامل زمان و مکان خارج از عامل زبانی اشاره دارد. به عبارت دیگر ، نقش جغرافیا و تاریخ در وحدت یا کثرت زبانها در این روش مطالعه بررسی شده است.

اصل دومبا اعتقاد به پیمانکاری “علامت” و “الگوی” در برابر نظریه سنتی افلاطونی این است که رابطه “کلمه” و “معنی” یک رابطه طبیعی است. پیمانکاری و اختیاری برای دانستن رابطه “آوایی” با “شکل معنایی” ، اگرچه این همه ابتکار Saussure نبود. اما این کسی بود که شکل جدیدی به این نظریه داد و تأکید او بر وضعیت و اجتماعی بودن زبان پایه ای برای دموکراتیک سازی زبان فراهم کرد. بحث و جدال ادامه می یابد ، و نظریه افلاطونی هنوز رقیب قوی نظریه سوسیالیستی است.

وحدت در سراسر کشور

سوسور “مکان” و “زمان” را به عنوان عوامل کثرت و وحدت زبانها در نظر گرفت. وی معتقد بود كه جغرافیا كلمات و تنوع زبانها و دلیل فاصله آنها از ریشه اصلی است ، در حالی كه مطالعات تاریخی كه زبانهای گذشته را رعایت می كنند ، پایه و اساس درک اوراق بهادار زبانی و خویشاوندی است.

وی در مورد نسبت گسترش زبانی و خودآگاهی ملی می گوید: “آنچه باعث می شود زبان در مرحله اول بیشتر ظاهر شود ، تنوع است که از کشور به کشور دیگر یا حتی از یک منطقه به منطقه دیگر” است. ” در مواجهه با اختلافاتی که اغلب از دیدگاه محقق دوری می کنند ، تفاوت های مکانی فوری آنها را نشان می دهد. “حتی قبایل وحشی به دلیل تماس با سایر قبایل که به زبان دیگری صحبت می کنند ، این اختلافات را پیدا می کنند و در واقع با کمک این مقایسه ها است که قومیت از آن آگاه می شود.” (ص 6)

“کثرت” در اندیشه سوسور اساسی است ، و علائم با تعدد آنها تعیین می شود ، و به ویژه “تمایز” آنها در سیستم زبان: “کلمه وام گرفته شده به محض اینکه در چارچوب سیستم زبانی وام گرفته شود ، دیگر موقعیت اول خود را نخواهد داشت و درست مانند هر علامت بومی دیگر ، دقیقاً مانند هر علامت بومی دیگر.(ص 6)

فردیناند دوزور ؛ اندیشه ساختارگرایانه و زبانشناسی - IRNA

دزور

خون

ادعای وحدت نژادی نیاز به وحدت واژگان دارد و سوال اصلی این است که آیا زبان می تواند بازتاب یابد؟ ذکر شد که یکی از اصول فلسفه زبان سوسور ، دلالت است ، یعنی پیمانکاری و اختیاری رابطه بین کلمات و معانی یا در تفسیر “شکل آوایی” و “شکل معنایی”. اقتدار نامگذاری اشیاء بر خلاف نظریه طبیعی است ، که رابطه بین علامت و نسبت رابطه کلامی ، اساسی و طبیعی را در نظر می گیرد و منشأ تاریخی آن پایان نامه کراتیلوس افلاطون است. اما فلسفه زبان سوزان ، با انقباض این نسبت ، به صورت پیشینی ، امکان بازسازی نژادی را از طریق اخلاق واژگان رد می کند.

اما درک این نفی از طریق مبانی فلسفه زبان سوسور انجام شد ، و خود او هیچ ابرازی نمی کند. آنچه در متن کتاب “دوره زبانشناسی عمومی” وجود دارد ، امکان بازسازی وحدت نژادی است ، نه از طریق فلسفه زبان ، بلکه بر اساس اصطلاحات تاریخی واژگان.

سوسور صریحاً استنتاج های حاصل از مقایسه “زبان” و “نژاد” (به معنای انسجام) را رد می کند ، و نظریه هایی که معتقدند زبان می تواند بازسازی کند و وحدت قومیت را به عنوان “فانتزی” نشان دهد ، می گوید: “مفهوم اشتراک خانواده یک خانواده دوستانه خانواده نیست.»

زبان و بازسازی وحدت ملی

برخلاف وحدت نژادی ، که مبتنی بر عنصر بسیار کاهش یافته و غیر سودآور است ، سوسور وحدت قومی یا ملی را ایجاد می کند که یک مفهوم دانشجویی است. او همان وحدت ملی اصطلاح “وحدت قومی” را می داند ، نه قومیت به معنای محدود و بدوی خود ، که ترجمه دیگری از نانجاد است.؛ ؛ حداقل به دو دلیل: اول ، ملیت خود در صفحه 2 کتاب ذکر شده است: “… این زبانی است که ملیت را ایجاد می کند.” دوم ، ترتیب او از تمدن و نهادی های اجتماعی و لوازم جانبی آن مانند سازماندهی دفاع جمعی در تعریف وحدت قومی. از آنجا که وجود یک نظم جمعی پیشرفته تر از نظم قبیله ای و قبیله ای پیش نیاز برای تحقق ملیت به معنای دقیق آن و منهای چنین نظمی است ، هیچ جمعیت انسانی معنی دار و اساساً تاریخ نخواهد بود.بشر نشانه دیگر این است که قومیت و ملیت گاهی در علوم سیاسی و اجتماعی و بدون هدف “قبیله” قبیله مورد استفاده قرار می گیرد.

اما سوسور در مورد نسبت زبان به وحدت ملی یا قومی می نویسد: “مسابقه به خودی خود تنها عامل ثانویه است و به هیچ وجه یک جامعه زبانی نیست. ما آن را “وحدت قومی” می نامیم و منظور ما وحدت است که مبتنی بر روابط مختلف مذهبی ، تمدن ، دفاع عمومی و غیره است.

وی گفت: “پیوند اجتماعی برای ایجاد یک جامعه زبانی عمل می کند ، و بنابراین ممکن است برخی از خصوصیات زبان مشترک را در چشم انداز آن حک کند.” جامعه زبانی ، بر خلاف تا حدودی وحدت قومی را تشکیل می دهد. به طور کلی ، وحدت قومی برای توجیه جامعه زبانی کافی است. شما ابتدا باید به زبان زبان مراجعه کنید تا مسئله وحدت قومی را بررسی کنید ، زیرا شواهد زبانی قبل از همه شواهد دیگر انجام می شود.بشر به عنوان مثال ، در ایتالیا باستان ، دو قبیله لاتین و اتروسک را با هم می یابیم. اگر امیدواریم که برای این دو قومیت منشأ مشترکی پیدا کنیم ، می توانیم به همه آنچه این دو قومیت باقی مانده اند کمک کنیم. بناها ، آیین های مذهبی ، نهادهای سیاسی و غیره. اما از این طریق ما هرگز به یقین که زبان بلافاصله به ما می دهد دست نخواهیم یافت. ”

نسبت زبان و سیاست

زبان هرگز از ملاحظات سیاسی جدا نشده است. گاهی اوقات ، مانند زبانشناسی بلومفیلد ، توسعه سیستم سیستم سلطه بوده است و گاهی به بهانه ای برای ظهور ایدئولوژی های محلی و ظهور رفتارهای جدایی طلب تبدیل شده است. در این میان ، اعتدال و بلوغ زبانی سوسور می تواند الگوهای کاربردی را برای تحقیق در مورد “زبان و سیاست” فراهم کند. به خصوص با ظهور وضعیت جدید در ایران و به دلیل عدم وجود مفاهیم انتقادی و متناقض مانند ناسیونالیسم با میهن پرستی.

1



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 9296

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *