گروه اندیشه: یادداشت زیر تاتالله موهایانی که روزنامه ایران منتشر شده این حمایت فکری و ایدئولوژیک از حمایت مطلق ایالات متحده از اسرائیل را بررسی می کند. نویسنده معتقد است که این حمایت صرفاً سیاسی یا اقتصادی نیست ، بلکه در یک فکر مذهبی به نام “مسیحیت-صهیونیسم” است. برای اثبات نظریه خود ، نویسنده ، ضمن اشاره به حمایت غیرقابل توقف از اسرائیل ، آن را به اعتقاد مذهبی خود فراتر از سیاست خود نسبت می دهد. این ایده ، که توسط نتانیاهو نیز مطرح شده است ، به این عقیده اشاره دارد که وحدت دو کشور یک رابطه سرنوشت ساز و الهی است. برای نویسنده بنیادهای مسیحیت-صهیونیسم ، سه ستون اصلی شامل انتخاب قوم یهود توسط خدا است ، سرزمین “از نیل تا فرات” را تا یهودیان ، ظهور مسیح در سرزمین موعود (اورشلیم) بخشیده است. برای مهاجران ، عواقب این تفکر باعث شده است که سیاستمداران آمریکایی در حمایت از اسرائیل با احزاب دموکراتیک و جمهوری خواه رقابت کنند و حتی از قوانین بین المللی نادیده بگیرند. این اعتقاد همچنین بهانه ای برای توسعه اسرائیل با ترویج دوگانه “اسلام عقب مانده” علیه “اسرائیل دموکراتیک” فراهم می کند. نویسنده در نهایت نتیجه می گیرد که بدون درک دقیق از مسیحیت-صهیونیسم ، نمی توان ماهیت حمایت مطلق ایالات متحده از اسرائیل را درک کرد. این به شرح زیر است:
****
صهیونیست ها برای تحقق ایده یا ایده آل اسرائیل بزرگ به آمریکا متکی هستند. اسرائیل بدون کمک اسلحه ، فنی ، مالی ، سیاسی و تبلیغاتی نمی توانست بدون ایالات متحده زنده بماند. همانطور که نتانیاهو در روز سوم فوریه در همان سفر در کنگره ایالات متحده صحبت کرد و اوباما به آمریکا رفت و اوباما از دیدار با وی امتناع ورزید. وی در سخنرانی خود که موضوع ایران بود ، او تقریباً پنج بار نام ایران را تکرار کرد! در یک سخنرانی پنج دقیقه ای ، نمایندگان کنگره نیز پنج بار او را مطرح کردند و با بیان اینکه کنگره ایالات متحده در واقع صهیونیستی است.
تا به امروز ، چنین استقبال از رئیس جمهور ایالات متحده در کنگره برآورده نشده است. به نظر می رسید که نمایندگان می دانستند که حمایت مالی و تبلیغاتی صهیونیستی از آنها در انتخابات کنگره آینده نشان دادن اشتیاق و تشویق های بی پایان برای نتانیاهو است. نکته این بود که سفر نتانیاهو به دعوت دولت انجام نشده است. وی به دعوت کنگره به ایالات متحده آمد تا نارضایتی و انتقاد خود را از مذاکرات دولت اوباما و دولت ایران نشان دهد.
وی گفت: “این” گنبد مرمر “توسط کاپیتول هیل سیستم دفاعی” گنبد آهنین “اسرائیل را فراهم کرده است. “اسرائیل برای دفاع از خود نیازی به آمریکا ندارد.” در جنگ و حمله به ایران ، در دوازدهمین روز جنگ نتانیاهو ، وی ترامپ و امیر قطر و نروژ را برای متوقف کردن جنگ راه اندازی کرد. یک جمله کلیدی در سخنرانی نتانیاهو وجود دارد که در بحث مسیحیت-صهیونیستی مهم استبشر گفت
«اتحاد قابل توجه بین اسرائیل و ایالات متحده همیشه بالاتر از سیاست بوده است. همیشه باید بالاتر از سیاست باشد
“وحدت اسرائیلی -آمریکایی همیشه فراتر از سیاست بوده است.” این باید برای همیشه فراتر از سیاست باقی بماند. “در تفسیر نتانیاهو ،” این اتحاد به دلیل داشتن سرنوشت مشترک و برقراری ارتباط با سرزمین مقدس است. ” در حقیقت ، نتانیاهو از همان مسیحیت – صهیونیسم صحبت کرده است ، اما کمی در پرده.مسیحیت صهیونیستی فراتر از سیاست است. یعنی طرفین ، دولتها و روسای جمهور هیچ ارتباطی با آن ندارند. حتی در همان موقعیت بحرانی بین اوباما و نتانیاهو ، نتانیاهو اوباما را جشن گرفت و گفت: “این نمی تواند خدمات بسیار مهم و حساس و استراتژیک ایالات متحده را به اسرائیل در دوران اوباما بیان کند.” این پرونده ها باید بین رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر اسرائیل محرمانه باشند. “
همانطور که می دانیم ، معماری تحریم ها علیه ایران در زمان اوباما آغاز شد. در ابتدا ، آنها از تحریم های هوشمند صحبت کردند و سپس همان تحریم توسعه یافته و عمیق تر شد. حمایت کامل ایالات متحده از اسرائیل در بین برخی مسیحیان در آمریکا به یک گرایش انگیزه مذهبی تبدیل شده است. بدیهی است که این گرایش در اتاقهای اندیشه سیاسی تئوریزه شده است. هنگامی که جوزف بایدن اعلام کرد “او یک صهیونیست است و صهیونیستی لازم نیست یهودی باشد” دیگر صریحاً به صراحت پیوند بین ایالات متحده و اسرائیل را بیان نکرد.
پروژه صهیونیستی مسیحی برای چندین دهه طراحی و کناره گیری می کند. ما به جایی رسیده ایم که حمایت ایالات متحده از اسرائیل مذهبی و کلامی شود. اسرائیل از این پدیده برای تحقق اسرائیل بزرگ و سرزمینی تحریف شده و تفسیر کتاب مقدس استفاده می کند. در حقیقت ، اگر پشتوانه مذهبی اسرائیل برای حمایت از اسرائیل سازماندهی شود ، سیاستمداران ناگزیر از همان سیاست پیروی می کنند. دو حزب جمهوری خواه و دموکراتیک با حمایت جامع از اسرائیل به رقابت می پردازند.
برای چندین دهه ، لابی صهیونیستی در ایالات متحده ، نبض انتخابات کنگره و مجلس سنا را برای نامزدها برای هر دو طرف برگزار کرده است. وی مردم خود را به عنوان دستیار و مشاور در دفتر کنگره و سنا سازماندهی می کند. سپس ما از شنیدن مواضع صهیونیستی برخی از سناتورها یا نمایندگان کنگره شگفت زده می شویم. چون مسیحیت- صهیونیست مشخص نیست. “یک رنگ صورتی در زیر آنچه وجود دارد!”
صهیونیسم مسیحی چیست و چه هماهنگی ها؟ این نکته یک نکته است. در 10 مارس ، جلسه ای بین تئودور هرتزل و کشیش انگلیسی ویلیام هنری هرتشلر در سوئیس برگزار شد. هرتشلر کتاب “بازگشت به فلسطین مطابق با پیشگویی های تورات” را در سال 6 منتشر کرده بود. هرتل در همان سال که با هرتسچلر ملاقات کرده بود. وی کتاب “دولت یهودی” را منتشر کرد. این جلسه به عنوان اولین ملاقات بین صهیونیسم و صهیونیسم مسیحی تعبیر شده است. با دقت ، در کتاب هرتزل و هرتشلر ، می توانیم پایه های پیوند مسیحیت و صهیونیسم را شناسایی کنیم.
سه ستون اصلی برای این تئوری وجود دارد:
یک -یک: یهودیان قوم منتخب خدا هستند. حتی در مورد تفسیر زبان و تاریخ شکل گیری زبان عبری ، برخی از زبان شناسان یهودی معتقدند که زبان عبری زبان خدا است. نامه های زبان عبری همان خدای یهودی را طراحی کرده است.
دوم: خدا به یهودیان از نیل به فرات داده است.
سوم: مسیح در سرزمین موعود ، بیت المقدس ظهور می کند.
این اصول سرزمین فلسطین (از نظر صهیونیستی ، سرزمین اسرائیل) و دولت یهود در اسرائیل را تقدیس می کند. در حقیقت ، با تشکیل دولت اسرائیل در سال 6 ، قول خدا برآورده شده است. هنگامی که جیمی کارتر ، رئیس جمهور ایالات متحده در کنیسه اسرائیل در 6 مارس گفت: “آمریکا و اسرائیل میراث مشترک تورات دارند” ، این تفسیر مسیحیت صهیونیستی بود. از طرف دیگر ، با پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی رژیم سلطنتی پهلوی ، که عامل ایالات متحده در منطقه و متحدین اسرائیلی بود ، کارتر به دنبال رفع نگرانی های اسرائیل بود.
در حقیقت ، پایه و اساس سخنان وی این بود که ایالات متحده و اسرائیل دین و آرزو مشترک داشتند. سه سال پس از سخنرانی کارتر ، سناتور صهیونیستی کلرادو ، جان هیکنلپر (سابق فرماندار کلرادو) ، در کنفرانس یهودیان آمریکا در 6 مارس گفت: “اگر ما از اسرائیل حمایت نکنیم (یعنی قتل فلسطین در غزه) ، خدا از خدا عصبانی خواهد شد.”
سخنرانی او تعبیر سخنان نتانیاهو است که حمایت از اسرائیل فراتر از سیاست استیعنی هویت و جنبه مذهبی است. هنگامی که این مورد بود ، حقوق بین الملل و معاهدات و حتی قوانین ایالات متحده در مورد هواداران اسرائیل و اسرائیل معیار نیست. ایالات متحده همیشه وتو کرده و وتو خواهد کرد و قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را که باعث ایجاد یا ناراحتی اسرائیل خواهد شد ، وتو خواهد کرد. یکی دیگر از صریح تر از نماینده ترامپ ، توماس باراک ، که در لبنان مردم لبنان را غیر مجلل و روزنامه نگار و روزنامه نگاران خواند و گفت: “اسرائیل به هر کجا که می خواهد در مرزهای کشورهای اطراف خود می رود!” هر کجا که می خواهد!؟ یعنی تمام سرزمین هایی که اسرائیل از نیل تا فرات می شناسد. دو نوار آبی پرچم اسرائیل در بالا و پایین نشانه ای از نیل به فرات است. این ادعا همچنین در سرود ملی اسرائیل یافت می شود.
در حقیقت ، مسیحیت صهیونیستی به عنوان اعتقاد نظری و مذهبی توسعه اسرائیل عمل می کند. برای ترویج و تحکیم این نظریه ، اسلام و کشورهای عرب و مسلمان ، به ویژه ایران ، همیشه باید متهم شوند. بیش از هر کس دیگری ، برنارد لوئیس ، شاگرد نتانیاهو ، این داستان شیطان و شیرینی را برای نشان دادن اسلام و اسرائیل تئوریزه کرده است. مسلمانان همه عقب مانده و بی رحمانه و خشن هستند و اسرائیل تنها دموکراسی خاورمیانه و یک حقوق و آزادی طرفدار انسانی است! عجیب است که پس از کشته شدن مردم غزه و تخریب خانه ها ، آنها همچنان به ترویج این دوگانه می پردازند. بیشتر صدراعظم آلمان می پذیرد که کارهای کثیف انجام می شود. وی گفت: “اسرائیل این کار کثیف را از همه ما انجام می دهد.”
موسی ، که در چهار دستور گفت: “نکشید!” وسیله ای برای توجیه قتل عام یک ملت. مسیح ، که نمادی از عشق و بشریت بود ، وسیله ای برای توجیه بشریت و ظلم است. واقعیت این است که مسیحیت صهیونیستی که امروز پشتوانه تجاوز و قتل است. این هیچ ارتباطی با آموزه های دین یهودی و مسیحی ندارد. همانطور که اعتقادات داعش در قتل و شکنجه هیچ ارتباطی با حقیقت اسلام ندارد. دین توجیه شده است. تمام حرف من این است که بدون دانستن مسیحیت صهیونیستی ، درک حمایت مطلق ما از اسرائیل امکان پذیر نخواهد بود.
1
منبع: www.khabaronline.ir
