هایداری: تا زمانی که میل قانون اساسی محقق نشود ، جامعه ایستاده نیست / زندگی اجتماعی جریان اصلی است ، نه درگیری توییتر و مقدس.



Farzan Asif Nakhaei: پزشک آراش هایداری جامعه شناس فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و فرهنگ یکی از چهره های برجسته در زمینه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در ایران است. وی با تمرکز بر تاریخ معاصر ایران و با رویکرد کارآموزی ، ساختارهای اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی جامعه ایران را تحلیل و تحلیل می کند. در ادامه ، او سعی می کند دو گفتمان پوپولیستی علیه جریان اصلی تاریخی و فعلی ایران را فاش کند. سخنان حیدری در کانال چیدن منتشر شدهبا با بازگشت به لحظات اصلی تاریخ معاصر ایران مانند قانون اساسی ، ملی سازی ، انقلاب و اصلاحات به عنوان سمبل زندگی اجتماعی ، وی مایل به نشان دادن این است که گفتمانهای پوپولیستی هرگز نتوانسته اند قدرت توتالیتر خود را به طور کامل ادغام کنند. هایداری تأکید می کند که نیروی مقاومت ناشناخته ای که در برابر این گفتمان ها ایستاده است ، ریشه در دفاع از “زندگی اجتماعی” دارد. این زندگی اجتماعی علی رغم دو قطبی سطحی (چریکهای مجازی و زهد مقدس) ، هوشمندانه منتظر فرصت های بهتر زندگی است و تمایل به تحقق آرزوهای قانون اساسی هنوز زنده است. او معتقد است که نادیده گرفتن این پویایی خطای بزرگ سیستم های فکری غیر تاریخی در ایران است.

شکست پوپولیستی

هایداری ، که اعلام می کند “بیایید به تاریخ برگردیم ، گفت:” من در مورد لحظه و کل صحبت می کنم. ” امروز در ایران لحظه ای داریم که فکر کردن در مورد کل از بین رفته است. ما فقط به مؤلفه های هوا و اخبار روز پاسخ می دهیم. این کلی بودن ، برای لحظه ای ، لحظه ای است که ما با این مرزهای جغرافیایی روبرو می شویم ، در حالی که در همان زمان ما به ترتیب بین المللی کلی داریم. من در مورد کل صحبت می کنم سخنان پوپولیستی در ایران اغلب توانسته است قدرت را بدست آورد. اما از کجا آنها توانسته اند قدرت قدرت را مانند نازیسم یا در استالینیسم تحکیم کنند. “ادغام قدرت توتالیتر در ایران همواره با موضوعی مهم به نام زندگی اجتماعی روبرو بوده است.”

چریکی و پارتیسم های خالی برای رعایت زندگی اجتماعی تگرگ دارند

هایداری سپس این سؤال را مطرح کرد: “سوال من این است: چه چیزی مقاومت می کند ، انرژی گرانشی که احساس می کنیم ، اما ما نمی دانیم کجا؟ ما آن را پیدا نخواهیم کرد. چرا نمی توانیم آن را پیدا کنیم؟” “” زیرا ما نتوانستیم آنرا صدا کنیم. ” از آنجا که در ایران ، ما به موضوعاتی از زندگی دو قطبی نگاه می کنیم ، که یک لحظه چریکی توییتر اینستاگرام است و لحظه دوم نوعی زهد خشک و منزجر کننده از تجربه تاریخی است. یعنی هیچ لحظه ای وجود ندارد که ما مجبور شویم آن سیستم های فکری را در یک سفر دائمی آشتی دهیم ، با این ضرب. “

وی می افزاید: “این دو برابر ها آنقدر جسورانه و فریاد می زنند که فکر می کنیم وجود اجتماعی محدود به این دو است و این بدان معنی است.” اگر نه مسئله ضرب و شتم آهنگهایی است که هنوز هم به زندگی اجتماعی می روند ، خیره کننده ، انتظار و بسیار هوشمندانه اوضاع را مشاهده می کنند و آن را به روش نهایی رصد می کنند و از هر یک از دریچه هایی که برای زندگی بهتر باز هستند استفاده می کنند. این لحظه نه تنها به ما بلکه در قانون اساسی نیز اختصاص داده شده است. بیایید به قانون اساسی برگردیم ، به جنبش ملی برگردیم ، برای خواندن لحظه انقلاب 1977 بازگردیم. بیایید ظهور روند اصلاحات را ببینیم. بیایید به انتخابات مختلف برگردیم. شما بوده اید و دائماً با این بازگشت ها روبرو هستید. بازده در مرحله آخر موضوع چیست؟ مشکل دفاع از زندگی اجتماعی است. در طول راه ، شما در ژانر مردم یک سخنرانی مداوم تحقیرآمیز دارید و از آنجا که این بدن اجتماعی می خواهد زندگی کند و در گفتمان خود بازی نمی کند ، او هنوز هم نادان ، نادان و فریب دهنده خوانده می شود. “

به زندگی شهوانی نیوتر و طالبان نگویم

هایداری در ادامه به دو لایه مخرب و ویرانگر در جامعه اشاره می کند و می گوید: “ابتدا ما جریان های اجتماعی داریم که معتقدم طبقه طبقه بندی شده ای که امروز در ایران تنظیم شده است نظم وحشتناکی دارد. این یک سیستم ارزشمند ویرانگر در جامعه ایرانی ایجاد کرده است ، که به روش مد روز ، یک امر عجیب و غریب از یک منوی مذهبی است ، که هر نوع عوارض آن است ، که هر نوع از آن است. این فقط در یک گفتار غیر تاریخی است که می خواهد به هر قیمتی بپردازد. SADR به زندگی و زندگی زیر است. “این دقیقاً مشابه این دو است که می گویند.”

استاد دانشگاه در ادامه تأکید می کند که این دو لایه را می توان به عنوان “بخشی از مخالفت و دیگری در ساختار قدرت رسمی دانست. و این جایی است که هر دو لایه آن لحظه اخلاقی را از دست می دهند. به عنوان مثال ، یک لایه نمی تواند از زندگی و زندگی فرزندان این سرزمین صحبت کند ، و در عین حال از جنایتی که در Gaza و Rafah برای کودکان اتفاق می افتد صحبت می کند. او لحظه اخلاقی را از دست می دهد که زندگی ما را با یکدیگر پیوند می دهد. “

مگر اینکه میل قانون اساسی تحقق یابد ، زندگی اجتماعی نمی ایستد

هایداری در ادامه به “فرمولاسیون های مبتنی بر توتالیتاریسم ، یا استبداد که نمی تواند درک کند که جامعه ایران هنوز در امواج مشروطه زندگی می کند” و گفت: “مگر اینکه این امر از نظر قانون اساسی تحقق یابد ، زندگی اجتماعی هیچ ایستاده ای ندارد. لحظه انکار نمی کند. ”

استاد دانشگاه افزود: “نقطه ضعف بزرگ سیستم فکری ما این است که عمیقاً غیر تاریخی است.” ما یک سنت از تفکر چپ گرایانه اتحاد جماهیر شوروی قبل از انقلاب داریم که اساساً نظری برای تاریخ ایران است. جریان دوم نیز یک عدالت است که می گوید همه می خواهند هر کسی را با هر کسی مبادله کنند. اساساً دولت چیست؟ او اساساً نمی فهمد که در این لحظه از تاریخ که در مورد اقتصاد صحبت می کند ، نهادهای غارت شده آن چنان لانه شده اند که اگر به ایده نفی مطلق مداخله بپردازید ، موسسات غارت شده تثبیت شده مردم را می خورند. از این منظر ، او هیچ ارتباطی با تاریخ ایران ندارد. چپ استالینیست هیچ ارتباطی با تاریخ ایران ندارد. روزنامه نگاران اساساً سوء تفاهم هستند. زندگی علم و علوم انسانی در این کشور نیز هیچ ارتباطی با تاریخ ندارد؟ زیرا تاریخ یک علم گذشته است. “تاریخ در حال حاضر معاصر است.”

بیشتر بخوانید:
محسن گودارزی از شکاف انتقادی بین دولت و ملت می گوید / “ما” کسی را ایجاد کرده ایم که فکر می کند باید خود را از “آنها” محافظت کند
اقتصاد در دسترس کسانی است که پاسخگوی موسسات حاکم / بازی آتش نشانی نیستند ، ما در شرایط عادی نیستیم / چرا از پیشرفت موفق در جهان یاد نمی گیریم؟
استاد دانشگاه برکلی: کاهش قدرت اقتصادی و سیاسی مردم منجر به فاجعه / تأمین رونق مردم در تعادل بین جامعه و قدرت دولت می شود
روایت میانه از الزامات امنیتی در ایران / بدون توانمندسازی ..

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7702

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *