
اولین مخاطب این پست برای کسی نیست! اگر امروز و شما در نانوایی ها نامرئی هستید و می توانید از هر نانوایی که می خواهید نان بگیرید ، بروید؟ 4.3 ٪ ما این کار را نمی کنیم! چرا؟ از آنجا که ما از کودکی یاد گرفته ایم که نان ما روی میز خود می گیریم باید قانونی باشد. اما چیزهای دیگری را به ما آموزش نداد:
-وقتی یک فیلم را به طور غیرقانونی بارگیری می کنید و با اشتیاق و سخاوت آن را سرقت می کنید.
-هنگامی که یک نفر یک روز را می گذراند ، شما یک محتوا می نویسید و نام نویسنده را به راحتی حذف می کنید و آن را به دیگران می دهید یا آن را در کانال خود بازتولید می کنید ، این سرقت است. یا حتی هنگامی که شما مهمانی را نامگذاری می کنید ، اما اگرچه می دانید کانال آن کجاست ، اما لینک کانال را وارد نمی کنید تا مخاطبان شما به آن کانال نروند (گاهی اوقات می توان آدرس را توجیه کرد)
-بعضی اوقات سرقت ما درجه یک و زیر جلدی تر است. ما سخت کار می کنیم و برخی از عبارات را بازنویسی می کنیم و بدون ذکر منبع آن را منتشر می کنیم
-هنگامی که آهنگ های چند خواننده غیرمجاز را بارگیری کردیم و با 4 آهنگ روی فلاش و تهران به شمال بریزیم.
-من شنیده ام که برخی از ناشران کتابهای پرفروش را با برخی تغییراتی با نام خود دوباره منتشر می کنند.
-هنگامی که یک PDF را از کانال های غیرمجاز بارگیری می کنید و سپس آن را در گروه های سخاوتمندانه بازتولید می کنید ، این یک سخاوت نیست. این یک سرقت و تجاوز کامل است.
و …
خوب ، اصلاً مشکل چیست؟ الان خیلی سخت نشو! عدم احترام به حقوق مالکیت معنوی دیگران دو نتیجه اصلی دارد:
نتیجه اجتماعی: اگر یک وبلاگ نویس ، نویسنده یا فیلمساز ، رمزگذار نرم افزار یا آهنگساز یا خواننده یا طنز ، مطمئن باشید که فوایدی که آنها تولید می کنند ، پس از آن انگیزه بیشتری خواهد یافت ، و من و شما نمی فهمیدیم چه فیلم ها ، سریال ها ، چه کتاب هایی و چه چیزی تولید می کنید!
در اصل ، یکی از مهمترین پیش نیازهای توسعه ، احترام به حقوق مالکیت است. حقوق مالکیت به ساده ترین روش ممکن به معنای منافع آنچه من دارم و آنچه ایجاد می کنم! اگر این مورد باشد ، شما با خیال راحت می نویسید ، من یک فیلم و آهنگ دیگری می سازم. تحقیقات نشان می دهد که حقوق مالکیت (از جمله مالکیت معنوی) همبستگی بسیار شدیدی با سه شاخص مهم: شاخص جهانی کارآفرینی ، شاخص نوآوری و شاخص رقابت جهانی استعداد [سرمایه انسانی] (0.8 تا 0.5 ، که بسیار نزدیک به بالاترین ضریب همبستگی ، یعنی ، 2) است.
نتیجه فردی: همانطور که نان حلال بر کیفیت زندگی من و شما تأثیر می گذارد. نام قانون ، حلال ، عزت و ثروت قانون ، شهرت قانون و غیره. آنچه در کتاب مقدس گفته می شود که همه به اندازه یک ذره خوب خوب عمل می کنند ، نتیجه را می بینند!
جهان به این نتیجه رسیده است که حقوق مالکیت مهم است و باید رعایت شود. اما ما با این مفاهیم بسیار آشنا هستیم ، شاید به این دلیل که تانگانت و کتانی و مثلثات “ریاضیات غیر شرکتی” برای ما مهمتر از “اخلاق کاربردی” هستند. جهان در مورد این مسائل شوخی نمی کند. بارها و بارها است که او استاد دانشگاه است ، اما مشخص شده است که پاراگراف که در مقاله یا کتاب خود بدون مرجع از شخص دیگری آورده شده است و اخراج شده است! به راحتی ، خیلی خشن! (البته مواردی وجود دارد که جذابیت نمونه ای بوده است یا … اما سختگیری در این زمینه مشهود است و مجازات بازدارندگی SO))
نسخه عملی:
قانون را بهانه نکنید. فرض کنید هیچ قانونی وجود ندارد. شما از اخلاق اخلاق به آن نگاه می کنید و بر اساس قانون طلایی اخلاق ، وجدان خود را صادقانه بپرسید و پاسخ دهید:
اگر من این فیلم ، نوشتن ، آهنگ یا هر محتوا را تولید کرده بودم و کسی را بدون ذکر من منتشر می کردم ، چه احساسی دارم؟
اگر آنها از اثر من بدون اجازه استفاده می کردند (در صورت لزوم) ، آیا من هنوز هم انگیزه ای برای ادامه دارم؟
اگر روزی فرزند من نویسنده یا خالق محتوا شود ، آیا می خواهم دیگران همانطور که الان انجام می دهم با او رفتار کنند؟
کسی نبود که به نسل ما این را آموزش دهد. دیر آموختیم. خیلی دیر شما بهتر از ما هستید. باشد که ما با توجه به حقوق مالکیت ، زندگی جمعی بهتری را تجربه کنیم و توسعه یافته تر (شخصی) و یک جامعه توسعه یافته تر (جمعی) باشیم. در اینجا من از همه کسانی که به حقوق خود احترام نگذاشته اند عذرخواهی می کنم.
216216
منبع: www.khabaronline.ir