
گروه اندیشه: امیر رضا آنجیکارشناس اقتصادی مرکز تحقیقات Majlis ، با نوشتن مقاله ای در صفحه توسعه روزنامه ایرانبا انتقاد از دیدگاه سنتی اقتصاددانان مانند جورج جوزف استیگلر ، که معتقد بود اقتصاد عاری از ایدئولوژی و تعصب سیاسی است. استیگلر در سال 2 جایزه اقتصادی نوبل را به دست آورد. اقتصاددان جورج جوزف استیگلر استدلال کرده بود که پیشرفت در اقتصاد ناشی از انگیزه ها و هنجارهای نهادینه شده برای انتشار دانش و اطلاعات است. وی مانند بسیاری از اقتصاددانان دیگر ، معتقد بود که ترجیحات سیاسی و ایدئولوژیک تحقیق و مطالعات اقتصادی را راهنمایی نمی کند. این اعتقاد امروزه هنوز محبوب است و بسیاری از اقتصاددانان ایران بر این باورند که اقتصاد از هر ایدئولوژی و گرایش سیاسی دور است. اما آنگجی با ترجمه مقاله “زبان سیاسی در اقتصاد ، توسط زوبین جالگا ، بروس کوگوت و سوچ نیدو ، 2 ، اکو با استناد به تحقیقات جدید ، به ویژه در زمینه پردازش زبان طبیعی (NLP) ، استدلال می کند که زبانی که در مقالات اقتصاددانان دانشگاهی مورد استفاده قرار می گیرد ، ناخودآگاه است.نویسنده تأکید می کند که سیاستگذاران به شدت به این تخمین ها وابسته هستند و اگر این تخمین ها مغرضانه باشند ، نتایج متفاوتی در سیاست گذاری کلان ایجاد می کند. این مطالعه نشان می دهد که اقتصاددانان راست و چپ گرا در برآورد پارامترهای اقتصادی متفاوت هستند و حتی در یک زمینه تخصصی ، تمایلات سیاسی می تواند بر نتایج تأثیر بگذارد. نویسنده نتیجه می گیرد که ایدئولوژی هرگز از اقتصاد Cloak ناشی نمی شود و برای استفاده دقیق تر از داده های اقتصادی ، باید از این اثرات انسانی و ایدئولوژیک آگاه باشد. در این مقاله آمده است:
****
اقتصاددانان ، به عنوان افرادی که نقش مهمی در شکل گیری سیاست های اقتصادی ایفا می کنند ، غالباً با این فرض روبرو می شوند که تجزیه و تحلیل و برآورد آنها از پارامترهای اقتصادی خنثی و عاری از تعصبات سیاسی و ایدئولوژیک است. و اگر نه ، باید باشد. با این حال ، این سؤال پیش می آید که آیا این تخمین ها واقعاً می توانند از جهت گیری های سیاسی محققان مصون باشند؟ مطالعه زبان مورد استفاده در مقالات دانشگاهی اقتصاددانان نشان می دهد که الگوهای خاص زبان ممکن است به شناسایی تمایلات سیاسی پنهان در کار خود کمک کند. این مهم است زیرا سیاست های اقتصادی ، از جمله نرخ مالیات ، ضد صخره ها یا سیاست های نظارتی ، به تخمین های ارائه شده توسط اقتصاددانان به شدت وابسته است. بنابراین ، در واقع ، اقتصاد علمی است که در پشت ایدئولوژی پنهان شده است و اکنون زمان سقوط است.
یکی از جنبه های جالب این موضوع ، توانایی پیش بینی رفتار سیاسی اقتصاددانان بر اساس متن مقالات آنها است. یک مطالعه جدید با استفاده از ابزارهای پردازش زبان طبیعی ، الگوهای زبانی را مشخص کرده است که با تمایلات سیاسی خاص در ارتباط است. به عنوان مثال ، کلمات یا عبارات مورد استفاده در نوشته های دانشگاهی ممکن است ناخودآگاه نظرات سیاسی نویسنده را منعکس کنند ، حتی اگر این نظرات صریح بیان نشده باشد. این روش می تواند به ما کمک کند تا درک کنیم که آیا تفاوت در برآورد پارامترهای اقتصادی ، مانند میزان بهینه درآمد مشمول مالیات ، مربوط به تمایلات سیاسی اقتصاددانان و چپ و راست آنها است.
موضع اصلی اقتصاد
در دنیای واقعی ، سیاست گذاران به طور فزاینده ای به نظرات اقتصاددانان برای تجزیه و تحلیل و طراحی سیاست وابسته هستند. این وابستگی در مناطقی مانند بانک مرکزی ، پیشخوان و مالیات کاملاً مشهود است. با این حال ، اگر این نظرات تحت تأثیر ایدئولوژی های شخصی باشد ، ممکن است نتایج مختلفی حاصل شود که با اهداف ایجاد سیاست مطابقت ندارد. به عنوان مثال ، تخمین های مختلف از درآمد مرتبط با مالیات می تواند به یک پیشنهاد بهینه نرخ مالیات منجر شود که بسیار متغیر باشد ، بسته به اینکه محقق سیاسی است. در حقیقت ، این مطالعه همچنین یکسان است و تعیین می کند که نرخ بهینه مالیات از 5 ٪ به 5 ٪ با حرکت از برآورد بیشترین میزان تنش های مالیاتی بالا کاهش می یابد.
از طرف دیگر ، یکی از اصلی ترین چالش ها در این زمینه این است که اقتصاددانان معمولاً علناً موضع سیاسی خود را اعلام نمی کنند. هنجارها و قوانین حرفه ای در این زمینه اغلب برای جلوگیری از تأثیر تعصبات سیاسی طراحی شده اند. با این حال ، با تجزیه و تحلیل متون دانشگاهی و ارتباط آن با رفتارهای سیاسی مشاهده شده ، مانند شرکت در کمپین های سیاسی یا امضای حزب ، می توان درک بهتری از این امر حاصل کرد. این تجزیه و تحلیل مشخص می کند که حتی در زمینه های تخصصی ، زبان مورد استفاده می تواند سرنخ هایی را برای ایدئولوژی پنهان فراهم کند.
از نظر تاریخی ، برخی معتقدند که اقتصاد به دلیل ساختار داخلی و فشارهای حرفه ای از تأثیرات سیاسی مصون است. این دیدگاه مبتنی بر این فرض است که مقادیر داخلی این زمینه ، مانند دقت و بی طرفی ، از ایدئولوژی جلوگیری می کند. اما شواهد نشان می دهد که این فرض ممکن است همیشه درست نباشد. به عنوان مثال ، مطالعات نشان می دهد که اقتصاددانان از نظر سیاسی متنوع تر از سایر علوم اجتماعی هستند که می تواند بر نتایج تحقیقات آنها تأثیر بگذارد.
یکی از راه های بررسی این موضوع استفاده از داده های واقعی از رفتار سیاسی اقتصاددانان است. این داده ها می توانند به عنوان پایه ای برای پیش بینی روندهای سیاسی بر اساس نوشته های آنها استفاده شوند. در نتیجه ، استفاده از مدل های یادگیری ماشین می تواند الگوهای زبانی را که با رفتارهای سیاسی خاص در ارتباط هستند ، شناسایی کند. این روش نه تنها در پیش بینی رفتار سیاسی موفق بوده است ، بلکه نشان داده است که حتی در بین اقتصاددانان که در یک زمینه خاص کار می کنند ، در گرایش های سیاسی تفاوت هایی وجود دارد. این اختلافات می تواند بر برآورد پارامترهای کلیدی سیاست تأثیر بگذارد. به عنوان مثال ، مطالعه جدید نشان می دهد که در زمینه هایی مانند شکاف های جنسیتی ، بهره وری سرمایه گذاری در آموزش کار یا اتحادیه ها در مورد بهره وری ، تخمین ها به گرایش های سیاسی محققان بستگی دارد. این نشان می دهد که حتی در یک زمینه علمی ، نتایج می تواند تحت تأثیر دیدگاههای فردی باشد که برای سیاست های خنثی چالش هایی ایجاد می کند.
یکی از نکات برجسته این است که اقتصاددانان ممکن است ناخودآگاه زبان خود را مطابق ایدئولوژی شخصی یا انتظارات حرفه ای تنظیم کنندبشر این ترتیب می تواند انتخاب عبارات خاص باشد که مطابق با نظرات آنها باشد. به عنوان مثال ، یک اقتصاددان چپ چپ ممکن است بر اصطلاحاتی که به مداخله دولت در اقتصاد اشاره دارد ، تأکید کند ، در حالی که یک اقتصاددان مناسب و راست ممکن است بر آزادی بازار تأکید کند. برای درک بهتر این پدیده ، می توان از یک چارچوب تحلیلی استفاده کرد که ایدئولوژی را به عنوان یک متغیر مداوم در نظر می گیرد. این چارچوب فرض می کند که اقتصاددانان بین ترجیحات شخصی ، فشارهای حرفه ای و تمایل به بی طرفی تعادل برقرار می کنند. این تعادل می تواند به یک انتخاب زبان منجر شود که با دیدگاه شخصی و انتظارات محیط دانشگاهی سازگار باشد.
در این زمینه ، موفقیت حرفه ای یک اقتصاددان ممکن است به همان اندازه که نوشته های او با ایدئولوژی غالب در متن او همزمان باشد ، بستگی دارد. این می تواند به یک انتخاب خود منجر شود ، به این معنا که اقتصاددانان با ایدئولوژی های مشابه به زمینه های خاصی جذب می شوند. به عنوان مثال ، مناطقی که بر مداخله دولت تأکید می کنند ، احتمالاً اقتصاددانان چپ را به خود جلب می کنند ، در حالی که مناطقی که مربوط به بازار آزاد است ممکن است برای اقتصاددانان مناسب و مناسب جذاب تر باشد. با این حال ، این خود انتخاب به معنای این نیست که تفاوت های ایدئولوژیک در یک زمینه خاص کاملاً از بین می رود. حتی در بین اقتصاددانانی که روی یک موضوع خاص کار می کنند ، می توان در تخمین هایی که مربوط به تمایلات سیاسی آنها است ، تفاوت هایی وجود داشته باشد. این نشان می دهد که عوامل فردی هنوز نقش مهمی در شکل گیری نتایج برآورد شده دارند.
یکی از جنبه های مهم این بحث این است که چگونه فشارهای حرفه ای می توانند بر انتخاب زبان و نتایج تحقیق تأثیر بگذارند. اقتصاددانان ممکن است زبان خود را به دلیل نگرانی در مورد تأثیر فرصت های شغلی یا اعتبار تحصیلی ، زبان خود را با بی طرفی یا هماهنگی با هنجارهای حرفه ای تنظیم کنند. این ترتیب می تواند منجر به کاهش ظاهری تمایلات سیاسی در نوشته ها شود ، اما الگوهای زبان پنهان هنوز قابل تشخیص است. برای تجزیه و تحلیل این الگوهای ، از داده های گسترده می توان برای پیوند دادن رفتار سیاسی اقتصاددانان با متون نوشتاری خود استفاده کرد و همانطور که گفته شد ، این داده ها ممکن است شامل مشارکت در کمپین ها ، امضاها یا پاسخ به سؤالات نظرسنجی باشد. با استفاده از این داده ها ، می توانیم مدلهایی بسازیم که گرایش های سیاسی را با دقت پیش بینی می کند. حتی در مواردی که این روندها به طور ضمنی در متن ظاهر می شوند. این همان کاری است که این مطالعه جدید انجام داده است و به یافته های جالبی رسیده است.
ایدئولوژی هرگز نمی میرد
حتی اگر ایدئولوژی و گرایش سیاسی در مطالعات دانشگاهی کمتر یا بیشتر پنهان باشد ، به این معنی نیست که ما به سمت علم خالص حرکت می کنیم. ایدئولوژی نخواهد مرد و برای همیشه در اقتصاد باقی خواهد ماند. نتایج و یافته های این مطالعه یکسان است. به عنوان مثال ، یکی از یافته های جالب این تحلیل این است که پیش بینی تمایلات سیاسی مبتنی بر متن دانشگاهی ، حتی در زمینه زمینه های تخصصی ، امکان پذیر است. این نشان می دهد که زبان مورد استفاده در مقالات می تواند بیش از آنچه تصور می شود منعکس کند. این یافته چالش هایی را برای ادعای بی طرفی اقتصاد ایجاد می کند. در عمل ، این می تواند بر نحوه استفاده از تخمین های اقتصادی در سیاست گذاری تأثیر بگذارد. اگر تخمین ها به تمایلات سیاسی وابسته باشند ، سیاست گذاران باید نسبت به این نتایج محتاط تر باشند. این ممکن است به نیاز به روشهای تأیید مستقل یا معاینه چند جانبه برای اطمینان از بی طرفی منجر شود.
از طرف دیگر ، این تحلیل می تواند به درک بهتر نحوه شکل گیری دانش اقتصادی کمک کند. اگر زبان و نتایج تحقیق تحت تأثیر ایدئولوژی باشد ، این می تواند بر اعتبار کلی این زمینه تأثیر بگذارد. با این حال ، این یافته ها لزوماً به این معنی نیست که علم اقتصاد لزوماً حاکی از نیاز به آگاهی از عوامل انسانی در این فرایند نیست. یکی از جنبه های مهم این استدلال این است که اقتصاددانان ممکن است به دلیل فشارهای زیست محیطی ، ایدئولوژی خود را در نوشته های خود تنظیم کنند. این تنظیم را می توان آگاهانه یا ناخودآگاه انجام داد و بنابراین شناسایی آن به ابزارهای پیشرفته ای مانند یادگیری ماشین نیاز دارد. این ابزارها می توانند الگوهای پیچیده ای را کشف کنند که برای چشم غیر مسلح قابل تشخیص نیستند. اگر می خواهید به جزئیات کمی برسید ، یکی از یافته های جالب توزیع اقتصاددانان بر اساس گرایش سیاسی آنها در بین رشته های مهم اقتصادی است.
منبع:
زبان سیاسی در Ecoonomics ، Zubin Jelveh ، Bruce Kogut و Suresh Naidu ، 2 ، مجله اقتصادی.
امیر رضا آنجی ، کارشناس اقتصادی مرکز تحقیقات ماجلیس
1
منبع: www.khabaronline.ir