وقتی ایمان بحران را مدیریت می کند – یوبیک آنلاین ایران و جهان



به نقل از یوبیک آنلاین، آنچه در گفتگو با استاد معصوم علی معصومی، چهره ماندگار جراحی قلب ایرانی نقل می شود، نمونه ای از برخورد مطمئن او را در برخورد با پزشکان آلمانی و نیروهای سازمان ملل در ماجرای تأسیس کمپ آوارگان عراقی در کرمانشاه نشان می دهد.

در آن زمان مدیرعامل بیمارستان کرمانشاه و رئیس دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بودم. در اسفند 1369 پس از حمله عراق به کویت، طی عملیاتی که نیروهای ائتلاف علیه عراق انجام دادند، ارتش عراق از کویت بیرون رانده شد و تلفات زیادی به آنها وارد شد. در شب عملیات ارتش آمریکا، فرماندار دستور هشدار داد. ساعت 2 بامداد استاندار اعلام کرد بر اساس اطلاعات دریافتی 1500 نقطه در عراق بمباران شده و نیروی هوایی صدام از همان ابتدا زمین گیر شده است.

پس از این شکست، کردهای شمال عراق و شیعیان جنوب دست به شورش زدند و حزب بعث آنها را به شدت سرکوب کرد. این خبر حاکی از آن بود که تعداد زیادی از آوارگان کردستان عراق از مرز نوسود وارد ایران شده اند. جلسه ای در استانداری کرمانشاه تشکیل و سیاست اولیه ایران برای جلوگیری از ورود آنها بررسی شد. پیشنهاد من این بود که اساسی ترین تصمیم را می توان پس از مشاهده میزان و نحوه ورود پناهندگان گرفت. لذا به من و چند تن از مدیران استان مأموریت یافتند که در بازدید از محل اظهار نظر کنیم.

با هلیکوپتر عازم شهر مرزی نوسود شدیم. جاده ای را در دل کوه های مرتفع دیدیم که هزاران نفر با هر وسیله نقلیه چندین کیلومتر در این جاده باریک در حال تردد بودند و ترافیک بسیار سنگینی داشت. از آنجا به استاندار پیغام دادیم که به دلیل موقعیت جاده و تعدادشان امکان بازگشت این جمعیت وجود ندارد. بهتر است به جای این ایده های نظری به فکر محل اقامت آنها باشید. حتی باید امکانات ویژه ای برای تسریع ورود آنها فراهم کنیم وگرنه با انواع اپیدمی های خطرناک مواجه خواهیم شد.

در روز اول تعداد زیادی از این افراد در منطقه دوآب متوقف شدند. در آن شب تنها 40 زایمان در مرکز بهداشت آن منطقه انجام شد. از طرفی افراد زیادی نیز از منطقه دشت ذهاب وارد ایران شدند. بهترین تصمیم هدایت همه مردم به دشت ذهاب و اسکان دادن آنها بود. هزاران بی پناه، تشنه و گرسنه در بخش وسیعی از دشت بدون امکانات اسکان داده شدند. همه بخش ها برای تامین نیازهای اولیه بسیج شدند. بهورزان و تقریباً تمامی ادارات استان شب وروز در صدد برپایی چادرهای صحرایی، استقرار تانکرهای آب، ساخت سرویس بهداشتی و انجام هر کاری برای ایجاد اسکان موقت بودند. بحران و مقابله با بحران بخشی از زندگی مردم این منطقه شده بود. شب و روز معنی نداشت و چاره ای جز این نبود. خدمت به مردم ستمدیده ای که درگیر وحشیانه ترین فشارها و خشونت ها بودند، موفقیت بزرگی تلقی می شد.

گزیده ای از کتاب «از هرنگ دل تا جراحی قلب»

در بازگشت به خانه، وقتی برای اولین بار بعد از سفر حج وارد اتاق عمل شدم، ناگهان احساس کردم وارد معبد دیگری شده ام، جایی که چشمان نگران با دلی بیمار، خسته و تپنده به شما نگاه می کند، جایی که وارد محیطی پر از اضطراب و شاید ترسناک به نام اتاق عمل می شود که سایه مرگ را در کنار خود نمی بیند؟ جایی که هرکس پایان امیدها، رویاها و شیرینی های زندگی خود را می بیند، آیا امید دادن به زندگی یک عبادت نیست؟ آیا وعده زندگی دوباره و نواختن آهنگ زیبای زندگی عبادت نیست؟ آیا مهربانی و لطافت کلام این فرشتگان غیر منتظره را نمی توان عبادت در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی دانست؟ اینجا اتاق عمل قلب بیمارستان امام علی است. دو سال پیش با عشق ساخته شد. دل های خسته و مریض امیدوارند با ورود به آن بهبود پیدا کنند. مادران، زنان، کودکان و حتی مردان هر روز پشت این درها اشک می ریزند و زیر لب دعا می خوانند و با هر حرکتی که برای همه همکاران عادی است، قلبشان می تپد و اضطراب و نگرانی شان صد برابر می شود.



منبع: www.mehrnews.com

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 10381