
نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغانهانی چیت چیان کارشناس ارشد تفسیر قرآن کریم در نشست های مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران به تحلیل و بررسی سوره «حجرت» پرداخته است.
به نقل از ایکنا ؛ این کارشناس ارشد علوم قرآنی در این جلسه به نکاتی در خصوص آیات 9 تا 14 سوره حجرات پرداخت که نکات مهم آن به شرح زیر است:
آیه نهم خطاب به مؤمنان می فرماید: فقاطلوا الطبیقی، حتی النبی، وفای وفای الله تعالی (1)
و اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر جنگیدند، میان آنها صلح و سازش برقرار کنید، و اگر یکی از آن دو گروه، دیگری را تجاوز کرد، با آن گروهی که متخلف است، بجنگید تا به حکم خدا برگردد. پس اگر برگشت بین آنها به عدالت و انصاف صلح و آشتی برقرار کنید و همیشه او را قاضی قرار دهید زیرا خداوند قضات را دوست دارد.
صحبت از صلح و سازش بین دو گروه متخاصم از مؤمنان است، اما باید دید این صلح و سازش با چه کیفیتی برقرار می شود؟ منظور این نیست که میان آنها واسطه شوند، بلکه قرآن به آنها دستور می دهد که اگر تشخیص دادند گروهی به گروه دیگری تجاوز کرده است، طرف گروه متجاوز را گرفته و با آنها علیه گروه متجاوز متحد شوند و بجنگند تا آنها هم دست از این خصومت و تجاوز بردارند.
با رجوع به این آیه می توان فهمید که اگر فقط در حوادث معاصر جامعه مسلمانان این آیه را الگو قرار می دادند و خود را ملزم به رعایت آن می کردند، اتفاقاتی که در دهه اخیر در جامعه مسلمانان شاهد بودیم خواهد بود. قبلا اتفاق افتاده است. البته شدت التزام ما به این آیه و عمل به دستورات آن به درجه ایمانی که هر یک از ما داریم برمی گردد.
در بحث ایمان باید توجه داشت که ایمان مراتبی دارد و از جمله مواردی است که باید با مفهوم مسائل طیفی به آن اشاره کرد. مسائل طیفی همان است که ذکر شد و مراتبی دارد و از این روست که خداوند می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا آمین». اگر موضوع ایمان امری مطلق بود، منظور خداوند کسانی بود که به این قول معتقد بودند.
به لطف و رحمت خداوند، میزان شهادت انسان به معنای ایمان اوست و حق و حقوق او باید مانند سایر مؤمنان رعایت شود، همان گونه که ابوسفیان رهبر اسلام. این را بعد از شهادت گفت. پیامبر اکرم (ص) فراخوانده شده بود که اطرافیان خود را الزام آور کند، اما در واقع باید به این نکته توجه داشت که صرفاً انتشار شهادت از مصادیق اسلام آوردن است و تا یک روز راه درازی در پیش است. ایمان و یقین انسان در مواجهه با پدیده های الهی. .
باید گفت اسلام آوردن یا تسلیم شدن در برابر دعوت پیامبر اسلام، اطاعت بدن از شریعت و دین الهی است، اما در عین حال وقتی بحث ایمان مطرح می شود، به این معناست که باید همچنین شاهد اطاعت قلب باشید; گرچه در بسیاری از موارد شاهد هستیم که این اطاعت در همان مرتبه ظاهر خود باقی می ماند که اعضا و تابعین را با خود مساوی می کند و در نتیجه فرد مسلمان در عمل خود را تنها و ظاهراً ملزم به انجام مناسک و مناسک می بیند. شرعی که تکالیفش را انجام داده، میداند هر چند در روح و جان او تأثیر عمیقی نداشته باشد، به جای آوردن آنها.
بر اساس این تعبیر است که خداوند در آیه 14 این سوره مبارکه می فرماید: «اعراب گفتند ایمان نیاورید و اسلام بگویید و ایمان در دل های شما وارد شود و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید. از اعمالتان چیزی را از دست نمی دهید، همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.» (14)
بادیه نشینان گفتند: ما [از عمق قلب] ما ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاوردهاید، اما بگو: ما اسلام را پذیرفتیم. زیرا هنوز ایمان به قلب شما وارد نشده است. و اگر از خدا و پیامبرش اطاعت کنید، چیزی از اعمال شما کم نمی کند; زیرا خداوند بسیار بخشنده و مهربان است.
در طول سفر انسان در راه ایمان، خداوند او را یکنواخت به حال خود رها نمی کند و البته بعید است که انسان به حال خود رها شده، تمام راه را با او طی کند. همان قدرت و استحکام روز اول. در مقابل، بسط و گسترش، تنگناها و روزنه هایی در این مسیر قرار می گیرد که این امکان را برای مؤمن فراهم می کند که پیوسته از تنبلی و البته تعصب دور شود.
منبع: www.khabaronline.ir