وقتی حضرت علی تأکید کرد که مردن بهتر از فقر و بدبختی است!



نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان، امام علی (ع) در کلام خود فقر را مرگ بزرگ تعریف می کند، «فقر مرگ بزرگان است» زیرا فقر زندگی انسان را از بین می برد و نیروها و استعدادهای درونی و امکان رشد فردی و اجتماعی انسان را از بین می برد. برای انسانی که باید با دیگران در اجتماع باشد، زندگی آهسته در چنین شرایطی دردناکتر از مرگ پزشکی است.

به روایت شفقنا یا در جای دیگر می گویند: «القبر خیر من الفقر» (کافی، ج 8، ص 21) قبر یعنی مردن و دفن شدن بهتر از حال است. از فقر، زیرا در چنین شرایطی، فقر تمام قدرت و استعداد و شایستگی انسان است. در حال دفن است

آثار مخرب فقر

یک سلسله آثار مخرب فقر بر فقیر، انزوایی است که افتادن در دام فقر برای انسان ایجاد می کند. انزوا در اینجا به این معناست که انسان علیرغم میل و انتخاب، از امتیازات محروم می شود و در واقع انسان به دلیل فقیر بودن دارای مقداری است و شخصیت فردی و اجتماعی خود را از دست می دهد.

علامه حکیمی در جلد چهارم «الحیات» 6 انزوا را که حاصل فقر است ذکر کرده است:

انزوای فکری و فرهنگی: این انزوا در واقع بارزترین جنبه فقر است زیرا یک فرد فقیر نمی تواند امکانات آموزشی را برای خود بپردازد. بنابراین دسترسی به منابع برای کسب دانش و تجربه برای او دشوار است.

از آنجایی که آمارهای جهانی اطلاعات خوبی در این زمینه ارائه کرده است، می بینیم که جمعیت زیادی از فقرا نیز از بی سوادی رنج می برند.

حکیمی درباره این انزوای تحمیلی می نویسد: «فقر چیزی است که انسان را از تحصیل و بهره مندی از نتایج آن باز می دارد و مانع رشد فکری و فرهنگی او می شود و او را از آگاه ساختن و شعله ور ساختن قوای ادراکی باز می دارد و برای آن. او در عرصه فکری و فرهنگی عقب می ماند. انسان بی سواد به سختی می تواند قدرت تفکر خود را پرورش دهد چه رسد به حضور در عرصه اندیشه و فرهنگ جامعه.

ایزوله سازی اجتماعی: یکی دیگر از انزواهایی که فقر بر انسان تحمیل می کند این است که فقیر به دلیل شرایطی که در آن قرار دارد، به تدریج شأن اجتماعی خود را از دست می دهد، در این راستا اهل بیت(ع) در روایات، فقر را عامل فراموشی توصیف می کنند. یعنی ذکر کرده اند یعنی فقر کرامت انسانی و کرامت اجتماعی را از بین می برد.

«الحیات» این انزوا را اینگونه بیان می کند: یکی از آثار فقر فراموش شدن در جامعه است، روشن است که فقر باعث می شود فقرا به گوشه های ناشناخته ای پرتاب شوند و تبدیل به کسانی شوند که از حقارت به آنها می نگرند. در آنها و مردم آنها را کوچک و ناچیز می شمارند… فقر انسان را از ردیف زندگان خارج می کند و چون چنین سطح اجتماعی بر فقرا و ضعیفان تحمیل شده است. نه شغل درخور توجهی به دست می آورند و نه در مسائل سرنوشت ساز جامعه اشتراکی می یابند و حضورشان به چشم نمی آید». جالب است که این انزوا به قدری شدید است که می بینیم فقرا حتی در جنبش های اجتماعی و جنبش های سیاسی که به نفع آنهاست یا برای حل مشکلاتشان حضور ندارند یا از طبقه متوسط ​​دلواپس به عنوان ارتش سیاه پیروی می کنند. در واقع برای خود ارزشی برای حضور اجتماعی قائل نیستند، جدای از اینکه عموماً به دلیل انزوای فرهنگی توانایی این کار را ندارند.

در مرحله اول، فقر جیب انسان را خالی از پول می کند، اما به دلیل فقر مادی، مشکلات عمیق تر و پیچیده تری برای فقرا به وجود می آید.



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7244

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *