پاسخ معنادار استاد حوزه علمیه قم به آخرین اظهارات پناهیان



نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد حسین یثربی، استاد حوزه علمیه قم در یادداشتی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده به اظهارات جدید علیرضا پناهیان پاسخ داده است.

متن این یادداشت به شرح زیر است؛

پیشگفتار

اگرچه انتشار اطلاعات نادرست از تریبون های عمومی از دیرباز به یک امر تبدیل شده است، اما برخی از این مطالب به دلیل تعارض با ارکان دین مهم و قابل توجه و نقد است.
کلیپ چهار و نیم دقیقه ای آقای پناهیان که لوگوی سایت ایشان را دارد از جمله این مطالب است و اهمیت بررسی آن در این است که با استناد به دو واقعه تاریخی سعی در کاهش ارزش آن دارد. معجزه یکی از دلایل اصلی صحت ادعاست. نبوت دارد.
وی تأکید می کند که «معجزه مضحک ترین راه برای اثبات نبوت است» و راه صحیح این است که انسان سبکدل با نگاه و بدون مجادله ایمان بیاورد.
در شرایطی که جامعه بیش از هر زمان دیگری نیاز به تفکر و آزمون دارد، چرا باید موازین عقلانی دین تا این حد تحقیر شود؟
جامعه ای را تصور کنید که در آن از مردم خواسته می شود بحث نکنید، دل را روشن کنید، نگاه نکنید و باور کنید! در چنین جامعه ای دلیل و معیارهای عقلانی مردم برای پذیرش ادعاها چه جایگاهی خواهد داشت؟ مردمی که مطالبات منطقی و مستدل دارند با چه مشکلاتی مواجه خواهند شد؟
در این نوشتار کوتاه ابتدا دو قسمت تاریخی ذکر شده توسط آقای پناهیان را از منابع شیعه و سنی بررسی می کنیم و سپس به بررسی جایگاه اعجاز می پردازیم تا قرابت دیدگاه ایشان با دلیل و نقل روشن شود.

مقاله حاضر با توجه به محدودیت های تلگرام به سه قسمت تقسیم شده است.

اسلام آوردن ابوذر

آقای پناهیان: آقای ابوذر چگونه اعتقاد داشت؟ نزد پیامبر آمد، اول نگاه کرد، شما او هستید؟ آری گفت: من شهید رسول خدا هستم. هیچ استدلالی وجود ندارد، یک قلب روشن.

تایید این ادعا

جندب بن جناده، ابوذر غفاری، سه سال پیش از پیامبر به عبادت خدا روی آورده بود (1).
منابع روایی و علمی شیعه ماجرای اسلام آوردن ابوذر را از امام صادق علیه السلام این گونه نقل کرده اند:
گرگ به گله ابوذر حمله کرد. ابوذر گرگ را با چوب خود راند، اما گرگ از سوی دیگر به گله حمله کرد. ابوذر گفت: من گرگ بدتر از تو ندیده ام. خداوند گرگ را به سخن گفت و گفت: به خدا سوگند! مردم مکه از من بدترند. خداوند برای آنها پیامبری برانگیخته است، اما آنها او را تکذیب کرده و دشنام می دهند.

ابوذر با شنیدن این مطلب توشه های خود را آماده کرد و با پای پیاده راهی مکه شد. در ساعات گرم روز، خسته و تشنه وارد مکه شد و به چاه زمزم رفت و سطل را در چاه انداخت، اما به جای آب، شیر را در سطل یافت و با خود گفت: به خدا سوگند این است. حقیقت خبری که گرگ آورده است.» شیر را نوشید و به گوشه مسجد رفت. گروهی از قریش را دید که به پیامبر صلی الله علیه و آله دشنام می دهند، چنانکه گرگ گفته بود. در این هنگام ابوطالب وارد شد و قریشیان با دیدن عموی پیامبر ساکت شدند. ابوذر به دنبال ابوطالب از مسجد بیرون آمد و از او خواست که او را نزد پیامبر ببرد تا ایمان بیاورد. ابوطالب او را به خانه حمزه فرستاد و حمزه او را به خانه جعفر و جعفر او را به خانه علی فرستاد. و هر بار ابوذر تصمیم خود را برای ایمان تکرار می کرد. سرانجام علی به خانه رسول خدا رسید و در حضور او دو شهادت داد (2).

به گفته منابع اهل سنت، اسلام آوردن ابوذر از طریق آشنایی ابوذر برادر انیس با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده است.
انیس که از شاعران زمان خود بود، ضمن اطلاع به ابوذر از ملاقات مردی در مکه که معتقد است او فرستاده خداست، در پاسخ به سؤال ابوذر در مورد عکس العمل مردم مکه گفت: می گویند: : شاعر، کشیش و شعبده باز است. و ادامه داد: من سخنان کاهنان را شنیده ام اما آن مرد چنین سخنی نمی گوید و من سخنان آن مرد را با سخنان شاعران سنجیده ام اما با شعر سازگاری ندارد. به خدا سوگند آن مرد راست می گوید و اهل مکه دروغ می گویند.
ابوذر برای بررسی دقیقتر به مکه رفت (3).

کاملاً بدیهی است که نقل از آقای پناهیان از نظر منابع روایی و تاریخی تحریف است و فقط به بخشی از ماجرا اشاره می کند که از دین قدرت محور حمایت می کند.

شتر گمشده

آقای پناهیان: مردم چگونه به رسول خدا ایمان آوردند؟ برخی می گویند پیامبر معجزه می کند; این مسخره ترین چیزی است که تا به حال شنیده ام. کسانی که با معجزه ایمان آوردند، هنگامی که پیامبر در جستجوی شتر خود بود، کافر شدند. گفتند بیا، می خواهد راه بهشت ​​را به ما نشان دهد، شترش را گم کرده، یادت نمی آید کجا بستیش؟ نمی دانم اینجا بود. پیامبری معجزه کرده است، من انجام نمی دهم.

تایید این ادعا

در منابع شیعه از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: شتر رسول خدا در جنگ تبوک گم شد. منافقان گفتند: او با ما از غیب سخن می گوید، اما جای شتر خود را نمی داند! جبرئیل نزد رسول خدا آمد و ضمن نقل از شرارت منافقان، آن حضرت را از محل شتر خبر داد و پیامبر آن را به مردم اعلام کرد (4).

مشابه این نقل، در منابع اهل سنت نیز با اضافه شدن این مطلب آمده است که وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از جایگاه شتر به مردم خبر داد، عده ای از همان منافقین به پیام آن حضرت ایمان آوردند. (5).

روشن است که این ادعا نه تنها با منابع منافات ندارد، بلکه انتساب دروغ به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و نیز ادعای نادرست این است که کسانی که قبلاً به معجزه ایمان آورده بودند. کافران؛ چه اينكه نه تنها در منابع چنين حادثه اي صحبتي نشده است، بلكه اين واقعه كافران را به ظاهر مسلمانان باور كرده است. پس نه «ضد معجزه» در کار بود و نه «کفر کسانی که قبلاً با معجزه ایمان آورده بودند».

فردی که ادعای نبوت و ارتباط با خدا می کند، باید حجت را بر مردم تمام کند. به عبارت دیگر باید بتواند کاری را انجام دهد که یک قدرت خاص الهی است وگرنه چرا مردم باید ادعای او را بپذیرند؟ آیا درست است که مردم را از اوج و تعالی که اسلام برایشان خواسته و تاکید کرده است، به وادی بی انضباطی سوق دهیم و معیارهای دقیق پذیرش ادعا را محو کنیم و «نگاه نورانی دل» را جایگزین آن کنیم. معیار خارجی نداره؟ آیا این سخنران به مواد سخنرانی خود متعهد است؟ آیا او می داند که چه درهای خطرناکی را به روی متجاوزان باز کرده است؟ آیا می توان قبول کرد که هرکس بگوید من با نگاه کردن فهمیدم که فلانی رسول خدا یا امام یا فقیه یا حق در دادگاه است؟

قرآن کریم مصادیق فراوانی از این قدرت ذکر کرده است; مانند توانایی زنده کردن مرده، شفا، شتر صالح و حتی در مورد خود شما نمی توانید چنین کتابی بیاورید.
تأکید قرآن کریم بر شواهد و قرائن، دو شرط اساسی علم و قدرت را آشکار می سازد.

البته روشن است که فرقه ها و مکاتبی که دلیل منطقی برای اثبات ادعای قداست خود ندارند، دلیل و برهان و عقلانیت را که برجسته ترین امتیاز دین است انکار می کنند و یا معجزات الهی را مضحک ترین می دانند. راه اثبات نبوت».

متکلمان اهل سنت، ظهور معجزه به دست امام را که خود دلیل بر علم به صدق ادعای امامت و عصمت می دانند، شرط اثبات ادعای امامت نمی دانند. امامت (6).
در بهائیت ضمن رد دلایل عقلی و نقلی، تنها فیض روح القدس را راه یقین انسان معرفی کرده اند (7).

جای تأسف است که یکی از گویندگان اصلی و رسمی صدا و سیما چنین امتیاز غرورآمیز اسلام را پخش می کند و به جای ترویج موازین عقلی و نظری، خودسرانه ترین معیارها را دلیل معرفی می کند.
با دوری مطالب ایشان از اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام و نزدیک بودن آن به فرقه های مخالف شیعه و تشکیلات بهائیت و فتح باب برای ایجاد فرقه هایی مانند فرقه احمد الحسن به طور کامل. با ناامیدی از تغییر رویه متولیان، توصیه می کنم از افراد فرهیخته بهره مند شوید و نگذارید این ابرهای سیاه سود و قدرت، چهره درخشان دین را از مردم پنهان کند.

نتیجه گیری سخنران

آقای پناهیان با تکیه بر این مقدمات مخدوش نتیجه می گیرد:
می دانی چگونه باید به پیغمبر ایمان آورد، باید به او نگاه کنی و بفهمی که پیغمبر است؛ به مرد هم نگاه کنی و بفهمی، ولی فقیه است.

منابع

1) معجم الرجال، تستری، 11:320 / اسدالغبه، ابن اثیر، 1:301.
2) کافی، 8:297 / الفواد الرجلیة، سید بحرالعلوم، 2:143.
3) آقا علم النبیله، ذهبی، 2:46
4) بحارالانوار، 18:109، به نقل از قصص انبیاء علیهم السلام، به نقل از شیخ صدوق قدصره.
5) المغازی، واقدی، 1:424 / البدایة والنهایه، ابن کثیر، 3:294.
6) شرح مواضع، جرجانی، 8:381
7) مذاكرات، حضرت عبدالبهاء، ترازوی ادراك



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7452

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *